پرورش در خانواده های از هم پاشیده، ابتلا به بیماری های روانی، ضریب هوشی بالا، عقاید افراطی و مخوف از مهمترین شباهت های انکارناپذیر آنهاست. این مردان تبهکار، نه به خاطر رسیدن به پول، نه با هدف به چنگ آوردن پست و مقام و نه در سودای قدرت در این راه قدم نگذاشته اند. این مطلب پرونده ای است درباره 5 تروریست مشهور آمریکایی.
تد کازینسکی
تد کازینسکی، ریاضیدان، منتقد اجتماعی و «تروریست» آمریکایی است که مردم او را با نام مستعار «یوبابامبر» می شناسند. وی 17 سال از عمر خود را صرف فرستادن بمب به مدارس، فرودگاه ها و شرکت ها کرد. کازیسنکی در سال 1942 متولد شد. او از همان ابتدا دارای هوش بالا و نبوغ فراوان بود. وی از سنین پایین در رده های مختلف دانشگاهی پیشرفت کرد به طوری که در 16 سالگی وارد دانشگاه هاروارد شده و با بالاترین نمره از آنجا فارغ التحصیل شد.تد نهایتا در 25 سالگی موفق به کسب دکترای ریاضی و تدریس در دانشگاه برکلی کالیفرنیا شد. کازیسنکی پس از گذشت دو سال از موفقیتش، به تدریج از علم و فناوری زده شد و در نهایت از کار استعفا داد و تصمیم گرفت در یک جنگل به دور از علم و تکنولوژی، زندگی کند.اندکی بعد از شروع زندگی وی در جنگل به تدریج ماشین ها و اره های برقی برای تخریب جنگل در اطراف کازیسنکی ظاهر شدند.
وی که به عینه شاهد تخریب محیط زیست بود به شدت از این کار به خشم آمد و تصمیم به خلق تشکیلاتی علیه آنها گرفت.کازیسنکی اولین بمب خود را در سال 1978 منفجر کرد و تا سال 1995 نیز به بمب گذاری در سراسر آمریکا علیه افراد مرتبط با فناوری های مدرن ادامه داد. او در این سال ها، بمب های زیادی را جاسازی و پست کرد که نهایتا به کشته شدن سه نفر و زخمی شدن 23 نفر دیگر انجامید.او پس از گذشت 18 سال بیانیه ای در نقد علم و تکنولوژی نوشت و آن را به صورت ناشناس برای واشنگتن پست فرستاد و آنها را تهدید کرد که اگر بیانیه را چاپ نکنند به عملیات بمب گذاری ادامه خواهد داد.چاپ این بیانیه در واشنگتن پست، نهایتا باعث شناسایی وی شد و پلیس در 3 آوریل 1996 توانست او را در کلبه جنگلی اش دستگیر کند. کازینسکی پس از محاکمه در دادگاه به حبس ابد محکوم شد و هم اکنون در زندان به سر می برد.
اریک رودلف
اریک رودلف، یک تروریست آمریکایی است که آمریکایی ها، اغلب او را با بمب گذاری پارک المپیک می شناسند. وی در سپتامبر 1966 متولد شد و پس از فوت پدرش، همراه با مادر، خواهر و برادرش به نانتاهالا مهاجرت کرد و در آنجا پرورش یافت.او پس از فارغ التحصیل شدن از کالج، وارد دانشگاه وسترن کارولینا شد و دو سال در آنجا تحصیل کرد. پس از آن، در آگوست 1987 وارد ارتش آمریکا شد اما دو سال بعد به دلیل استفاده از ماری جوانا از آنجا اخراج شد.رودلف بعد از این قضایا، عضو یک شاخه اقلیت مسیحی افراطی به نام جنبش هویت مسیحی شد و از آن پس با استفاده از آموزه های زمان خدمتش درباره نحوه ساخت بمب، فعالیت های تروریستی خود را آغاز کرد.
این تروریست 38 ساله عامل بمب گذاری در یک پارک پر رفت و آمد در جریان بازی های المپیک سال 1996 است. انفجار در جریان بازی های المپیک آتلانتا، باعث بروز ترس و هراسی شدید در آمریکا شد.با آغاز تعقیب پلیس، رودلف شناسایی شد اما وی به مناطق کوهستانی گریخت و به مدت پنج سال مخفیانه زندگی کرد اما سرانجام ماموران پلیس در سال 2003 توانستند وی را که در محل جمع آوری زباله ها در یک مرکز خرید مخفی شده بود دستگیر کنند.
او در جلسات محاکمه خود اعتراف کرد که عامل بمب گذاری سال 1996 در استادیوم محل برگزاری بازی های المپیک آتلانتا و چندین مورد بمب گذاری دیگر بوده است. این بمب گذاری ها، شامل بمب گذاری در یک مرکز تنظیم خانواده، یک رستوران و یک مرکز درمانی است که در جریان این سه فقره بمب گذاری، دو نفر کشته و ده ها نفر مجروح شده بودند.وی با پذیرش این اتهامات در دادگاه، به دلیل ارتکاب دو فقره قتل و زخمی کردن 120 نفر، به چهار مورد بحس ابد بدون برخورداری از عفو محکوم شد اما به دلیل همکاری با دادگاه، حکم اعدام درباره او صادر نشد.او هیتلر را به دلیل کشتن یهودیان، همجنس گرایان و افراد معلول ستایش می کرد و معتقد بود که اشخاص ضعیف فایده ای برای جامعه ندارند. مرد جنایتکار در جلسه محاکمه اش گفت که علت بمب گذاری در استادیوم بازی های المپیک، حضور افرادی از کشورهای مختلف با نژادهای پست بود؛ انسان هایی که او معتقد بود حق زندگی ندارند. او همچنین اعتراف کرد که بمب گذاری های دیگر را نیز با انگیزه ضربه زدن به کسانی که به اعتقاد او، روش های نامناسبی برای زندگی داشتند مرتکب شده بود.
لی هاروی اسوالد
لی هاروی اسوالد جوانی آمریکایی بود که در 18 اکتبر 1939 در نیواورلئان به دنیا آمد، براساس اعلام دولت ایالات متحده آمریکا، وی کسی بود که جان اف کندی، سی و پنجمین رییس جمهور آمریکا را ترور کرد.لی زمانی که 15 ساله بود ادعا داشت که مارکسیست است و به همین دلیل به مطالعه آثار سوسیالیستی می پرداخت. وی در 24 سالگی از تعادل روانی برخوردار نبود. این درست همان زمانی بود که جان اف کندی رییس جمهور وقت آمریکا در روز 22 نوامبر سال 1963 در یک تیراندازی ترور شد.پس از این ترور، لی در ساعت 7 بعدازظهر همان روز به عنوان قاتل رییس جمهور معرفی شد اما وی به هیچ وجه به ترور کندی اعتراف نکرد و اعلام کرد که او به کسی تیراندازی نکرده و مدعی شد که گناهکاران اصلی از او به عنوان «طعمه» استفاده کرده اند. او ادعا داشت عکسی که او را با سلاح قتاله نشان می داد، جعلی است و صورت او را به بدن فرد دیگری چسبانده اند.به هر حال اسوالد دو روز بعد از این ماجرا و قبل از اینکه بازجویی شود در مرکز پلیس دالاس در کمال ناباوری در مقابل چشم ماموران، توسط فردی به نام جک روبی که صاحب یک کافه در شهر دالاس بود به قتل رسید.
جک روبی نیز در سال 1964 میلادی به مجازات مرگ محکوم شد اما دادگاه تجدید نظر حکم را لغو کرد و قبل از اینکه دوباره محاکمه شود، در شرایط مشکوکی بر اثر بیماری در زندان درگذشت. طی سال های گذشته نظرسنجی های صورت گرفته دال بر این است که بیشتر مردم آمریکا با وجود شواهدی مبنی بر اینکه اسوالد تنها شلیک کننده به کندی بوده، معتقدند او این کار را به تنهایی انجام نداده و به همراه افراد دیگری دست به این جنایت زده است.
نظریه های مختلفی درخصوص دلیل این ترور مطرح شده است. به دلیل همین نتیجه گیری های چندگانه، 10 ماه پس از قتل کندی، کمیسیون وارن برای تحقیق تشکیل شد و پس از ماه ها تحقیق اعلام کرد قاتل کندی شخص لی هاروی اسوالد بوده است. البته در سال 1979 میلادی، یک کمیسیون تحقیق دیگر اعلام کرد که در جریان ترور چهار گلوله شلیک شده است که یکی از آنها از منطقه ای دیگر به سوی کندی شلیک شده است، این کمیسیون اعلام کرد که اسوالد در این قتل تنها نبوده است.سرانجام در سال 1988 وزارت دادگستری آمریکا، گزارش این کمیسیون را به دلیل فقدان مدارک، مستدل ندانست و رسما پرونده سوءقصد به جان کندی را مختومه اعلام کرد. جالب است بدانید که در این سال ها ده ها نفر که به نوعی با پرونده کندی در ارتباط بودند به مرگ های غیرطبیعی درگذشته یا در حوادث مختلف کشته شده اند.
جان ویلکس بوث
جان ویلکس بوث هنرپیشه ای آمریکایی بود که در سال 1838 متولد شد. وی در خانواده ای هنردوست پرورش یافت و در دهه 1860 یکی از نامی ترین هنرپیشه ها به شمار می آمد. جان در 26 سالگی از هواداران کنفدراسیون جنوب آمریکا بود که در جنگ های داخلی شکست خورده بودند. او در آن زمان به شدت مخالف الغای برده داری در ایالات جنوبی و طرح لینکلن برای اعطای حق رأی به بردگان تازه آزاد شده بود و با بیانیه های انتقادآمیزش نسبت به مدیریت آبراهام لینکلن، رئیس جمهور وقت ایالات متحده نشان داده بود که از طرفداران افراطی ائتلاف است.
در این دوران، جان و گروهی از همفکرانش، نقشه ترور لینکلن، معاونش اندرو جانسون و وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده، ویلیام سیوارد را در یک سالن نمایش تئاتر طراحی کردند تا به جنبش ائتلاف کمکی کرده باشند.البته گفته شده است که جان در ابتدا قصد ربودن رییس جمهور را داشت تا در عوض آزادی او، خواستار آزادی زندانی های همفکر خود شود اما سخنرانی 11 آوریل 1865 لینکلن در خارج از کاخ سفید و حمایت او از دادن حق و حقوق به سیاهان، خشم بوث را که در جمع شنوندگان حضور داشت برانگیخت و در نتیجه نقشه اش را برای ربودن لینکلن تغییر داد و تصمیم گرفت او را ترور کند.
سرانجام در روزی که لینکلن در یک تئاتر مشغول تماشا بود، جان از پشت سر و از فاصله بسیار نزدیک یک گلوله به جمجمه لینکلن شلیک کرد. او پس از تیراندازی خطاب به لینکلن که در کنار همسرش نشسته و نمایش را تماشا می کرد فریاد زد انتقام مان را گرفتیم، سپس سریعا از پنجره فرار کرد و با اسبی که همدستش از قبل زیر پنجره آماده کرده بود از محل دور شد.دولت آمریکا برای دستگیری بوث مبلغ هنگفت 100 هزار دلار را به عنوان جایزه تعیین کرد. اینطور که گفته می شود جستجوها برای پیدا کردن بوث، 12 روز طول کشید اما در نهایت ماموران فدرال، وی را در طویله ای در ویرجینیا هدف قرار دادند و اندکی بعد، جسد وی را در قبرستان «گرین مانت» بالتیمور دفن کردند.
سال ها بعد نویسندگان مختلفی بر این عقیده پای فشردند که بوث از دست تعقیب کنندگانش گریخت و تا 38 سال پس از آن ماجرا هم زنده بوده است. حتی در سال 1907 در کتاب «فرار و خودکشی جان ویلکس بوث» نوشته فینیس ال بیتس»، نویسنده مدعی شد که به نظر می رسد کسی که در اصطبل کشته شده، قاتل لینکلن نبوده است و بوث بعدها با نام جعلی «جان هلن» زندگی کرده ودر نهایت در سال 1903 اقدام به خودکشی کرد.حال مقامات ایالات متحده قصد دارند تا با نبش قبر کردن و انجام آزمایش دی ان ای مطمئن شوند که آیا بوث کشته شده است یا اینکه ماجرای کشتن او ساختگی بوده و جسد دیگری با نام وی در قبر قرار گرفته است.
جیمز ارل ری
جیمز ارل ری، تبهکاری آمریکایی بود که در سال 1928 متولد شد. وی در خانواده ای از هم پاشیده پرورش یافت و همین امر باعث شد تا درس و مدرسه را در 15 سالگی رها کند. جیمز در حوالی شروع جنگ جهانی دوم به ارتش آمریکا پیوست و در آلمان مشغول خدمت شد، وی در طول زندگی اش به اتهام جرایم مختلف دستگیر شده و محکوم شد. اولین بار در سال 1949 در کالیفرنیا به خاطر دزدی دستگیر شد. پس از آن در سال 1952 به سرقت مسلحانه از یک راننده تاکسی؛ در سال 1955 به کلاهبرداری و چند سرقت دیگر متهم شده و بعد از محاکمه راهی زندان شد.
جیمز سرانجام به دلیل تعدد ارتکاب به جرم از سوی دادگاه به 20 سال حبس محکوم شد اما در سال 1967 با پنهان شدن در کامیون حمل نان زندان توانست از آنجا بگریزد. او یک سال بعد در 4 آوریل 1968 میلادی در یک هتل در شهر ممفیس ایالت تنسی آمریکا به ضرب گلوله، مارتین لوترکینگ، رهبر جنبش مدنی سیاهپوستان آمریکا را به قتل رساند.
پلیس آمریکا دو ماه پس از این جنایت و از روی آثار انگشت باقیمانده در صحنه جرم، جیمز را در لندن دستگیر کرد و مرد جنایتکار به اتهام ترور کینگ محاکمه شد.در جلسه محاکمه مشخص شد که جیمز عقاید نژادپرستانه بسیار مخوفی داشته است. او از سوی دادگاه به جرم قتل عمد، با یک درجه تخفیف به دلیل همکاری با پلیس به 99 سال زندان محکوم شد اما چند روز بعد همه اعتراف های خود را پس گرفت که البته هرگز این دادگاه برگزار نشد. او 29 سال بعد در زندان به دلیل ابتلا به هپاتیت درگذشت و نتوانست دوره 99 ساله حبس خود را کامل کند.