در چند سال اخیر، نوعی از گردشگری در دنیا رواج یافته است که هدف گردشگران از پرداختن به آن، تفریح و خوشگذرانی نیست، بلکه آنها مکانهایی را برای گردش انتخاب میکنند که چندان خوشایند نیستند و حتی گاهی گردشگران را به غم فرو میبرد!
این نوع از گردشگری، «گردشگری سیاه»، تلخ یا غمبار نامیده میشود. در این نوع سفر، گردشگران به دیدن آثار وقایع تلخی مانند شهرهای زلزلهزده، مناطق سیلزده، بازماندگان جنگها و حملات شیمیایی میروند. هدف از این سفر نیز تجسم بحرانهای طبیعی و انسانی در مناطقی است که دچار آسیب و بلا شده و افرادی را به کام مرگ فرو بردهاند.
تاریخچه شکلگیری گردشگری سیاه
دربارهی تاریخ شکلگیری این نوع گردشگری، اطلاعات دقیقی در دست نیست، گفته میشود تاریخچهی آن به یونان باستان برمیگردد که در آن زمان، مردم به دیدن شهرهای جنگزده میرفتند.
آمفیتئاتری در رم
یکی از اولین مناطقی است که گردشگری سیاه در آن شکل گرفت. در قرون وسطی، در این مکان اعدامهایی انجام میشد و افرادی برای تماشای آن جمع میشدند. پس از مدتی، این مکان کارکردهای دیگری برای جذب گردشگر پیدا کرد؛ رومیها در استادیومی در محل این آمفیتئاتر، مراسمی برپا میکردند که تماشاگران در آن میتوانستند جنگ میان حیوانات و جنگجویان را تماشا کنند.
طوفان دریایی «سندی» در شرق آمریکا
در دوران مدرنیته، گردشگری تلخ رواج بیشتری پیدا کرد و افراد برای دیدن مناطق جنگزده و مکانهایی که در آنها قتل عام و درگیری رخ داده بود، به شهرهای مختلف سفر میکردند تا بیشتر با مفهوم مرگ و کشتارهای دستهجمعی آشنا شوند. یکی از اتفاقهایی که به این گردشگری در عصر حاضر رونق بخشید، دیدن خانههای رها و ویرانشدهی توفان «کاترینا» در نیواورلئان آمریکا (۲۰۰۵ میلادی) بود که گردشگران زیادی را جذب کرد.
گردشگری مصیبت، در برابر خطر به افراد مهارت میدهد!
«گردشگری مصیبت» یکی از شاخههای گردشگری تلخ است؛ در این نوع گردشگری، گردشگران به دیدن افراد و مناطق بازمانده از زلزله، سیل، سونامی و جنگ میرودند. از جمله مناطق مصیبتزدهای که توانست گردشگران زیادی را جذب کند، ویرانههای «پمپی» (ایتالیا) و بازماندههای سونامی سال 2004 میلادی در سواحل اندونزی بود. در این نوع گردشگری، جهانگردان علاوه بر اینکه اثرات تخریب یک منطقهی مصیبتزده را میبینند، با زندگی مردم آنجا نیز آشنا میشوند و شاید کاربرد آن، این باشد که مهارتهای کنار آمدن با شرایط سخت و مقابله با بحران را میآموزند.
رواج گردشگری فقر، کمکی به مناطق قحطیزده
«گردشگری فقر» از جمله انواع گردشگری سیاه است. بیشتر افراد، علاقهمندند از کشورهای ثروتمند دیدن کنند که در آنها امکانات مناسبی برای گردش و تفریح وجود دارد؛ ولی برخی گردشگران هم هستند که آشنایی با مردمی را که در فقر و بدبختی زندگی میکنند، ترجیح میدهند. مناطق فقیر و قحطیزده، مقصد علاقهمندان به گردشگری سیاه هستند.
گردشگری فقر
برخی کارشناسان معتقدند که برگزاری تورهای جهانگردی در کشورهای توسعهنیافته و مناطق محروم، نهتنها ابتکار نوینی در صنعت گردشگری است، بلکه باعث کمک به مردم فقیر این مناطق نیز میشود، چون گردشگران به هر نقطهای که سفر کنند، ناگزیر به پرداخت هزینههای سفر خود هستند. کشورهایی مانند سومالی، اتیوپی در آفریقا و بخشهایی از هندوستان جزو مناطقی هستند که پتانسیل جذب گردشگر سیاه را دارند.
خودکشی، گردشگر جذب میکند!
یکی دیگر از انواع گردشگری سیاه، «گردشگری خودکشی» است. در گردشگری خودکشی، گردشگران به کشورها و مناطقی که آمار خودکشی در آنها، بیشترین رکورد را دارد، سفر میکنند و با دیدن منطقه، ریشهها و دلایل بالا رفتن آمار خودکشی را بررسی و آسیبشناسی میکنند.
در گردشگری خودکشی نوعی دیگر از سفر وجود دارد که در آن، جهانگردان به دیدن مناطقی علاقه دارند که اجازهی انجام «اتانازی» یا «قتل ترحمآمیز» در آنجا توسط دادگاه به رسمیت شناخته میشود. در این کشورها، سالمندان یا افراد مبتلا به بیماریهای لاعلاج، اجازه دارند به زندگی خود پایان دهند. این حکم که در بسیاری از کشورها غیرقانونی است، مورد استقبال گردشگران قرار میگیرد. ظاهرا مطالعهی شرایط زندگی مردم این مناطق برای طرفداران این نوع گردشگری جذاب است.
گردشگری پایان جهان، مورد علاقهی محققان
«گردشگری پایان جهان» یکی دیگر از انواع گردشگری سیاه است. بیشتر مخاطبان این نوع گردشگری را محققان و علاقهمندان به محیط زیست تشکیل میدهند. گردشگران این حوزه به مناطقی سفر میکنند که بیشتر تحت تأثیر عوامل محیطی خطرآفرین قرار گرفته ودر معرض نابودیاند. در این نوع گردشگری، راهنمای تور وظیفه دارد برای جهانگردان دربارهی تأثیر پدیدههایی مانند گرم شدن زمین یا چگونگی برخورد شهابسنگها با زمین و پایان عمر آن، توضیحاتی بدهد.
گردشگری سیاه در ایران
در ایران، گردشگری سیاه وجود ندارد؛ ولی بسترهای شکلگیری برخی شاخههای آن مانند گردشگری مصیبت بهدلیل وجود مناطق زلزلهخیز وجود دارد. البته همواره افرادی هستند که مثلا برای دیدن مناطق زلزلهزده سفر میکنند، ولی این اتفاق در سطح وسیعی که بتوان از آن بهعنوان گردشگری سیاه در ایران نام برد، رخ نمیدهد.
این نوع گردشگری که در دنیا در حال گسترش است و روز به روز به تعداد علاقهمندانش اضافه میشود، میتواند از بعد مزایای اقتصادی و جنبههای آموزش مورد توجه تصمیمگیرندگان این حوزه در ایران قرار گیرد؛ اما با توجه به وجود قابلیتهای بالقوهای مانند «گردشگری فرهنگی» و «گردشگری سلامت» در ایران و اینکه هنوز از پتانسیلهای موجود در این زمینه بهشکل کامل استفاده نشده است، پرداختن به بحث گردشگری سیاه چندان ضروری بهنظر نمیرسد.