ندا نیک روش شنبه ۱۳ تير ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۰

روز بیست و چهارم آوریل در ذهن‌ها بیش از هر چیز با کلمه نسل‌کشی گره خورده است. نسل‌کشی ارامنه که توسط خود ارمنی‌ها جنایت بزرگ لقب گرفته است نابودی عمدی و از پیش برنامه‌ریزی شده جمعیت ارمنی ساکن در سرزمین‌هایی بود که زمانی تحت کنترل امپراتوری عثمانی قرار داشت.

علاوه بر دستگیری و اعدام ارمنی‌ها، جمعیت بسیار زیادی از مردان، زنان و کودکان ارمنی از خانه و کاشانه خود تبعید، بدون هیچ دسترسی به آب و غذا به قصد مرگ وادار به راهپیمایی در مسیرهای طولانی و بیابانی شدند.

تجاوز و آزار و اذیت جنسی قربانیان توسط نیروهای متخاصم در طول تبعید به دفعات گزارش شده‌است. امروزه این رویداد به طور گسترده به عنوان یکی از اولین نسل‌کشی‌های قرن بیستم شناخته می‌شود. ترکیه نخستین کشوری بود که این نسل‌کشی را محکوم کرد اما اکنون دهه‌هاست که سیاست انکار را پیش گرفته است. درباره این موضوع به سراغ ایساک یونانسیان، کارشناس مسائل ترکیه رفتیم و با او گفت‌وگو کردیم.

آقای یونانسیان دلایل اینکه ارامنه کشتارهای 1915 میلادی را نسل‌کشی می‌دانند چیست؟

طبق تعریفی که کنوانسیون سازمان ملل متحد در سال 1948 تصویب کرده نسل‌کشی عبارت است از: هرگونه اقدام و مبادرت جهت نابودی و حذف فیزیکی بخش یا کلیت گروهی نژادی، قومی، ملی، مذهبی، ایدئولوژیکی به‌صورت کشتن اعضای گروه، صدمه شدید به همبستگی مادی یا معنوی اعضای گروه، تابع کردن عمدی گروه به شرایط زندگی‌ای که به نابودی جسمی کامل یا جزئی آن منجر شود، اقداماتی برای ایجاد مانع در زادوولد گروه و انتقال اجباری کودکان از یک گروه به گروه دیگر.

حال ما با نگاهی مختصر به مکانیزم آنچه برای ارمنیان اتفاق افتاده می‌توانیم به این تعریف ارائه شده از نسل‌کشی برسیم، عثمانی‌ها در وهله اول تمامی مردهای ارمنی را از خانواده‌ها جدا کردند و کشتند، سپس در گام بعدی در تاریخ 1 ژوئن 1915 قانون تبعید اجباری را در مجلس ترکیه تصویب کردند و صدها هزار زن و کودک ارمنی باقیمانده را به بیا‌بان‌های سوریه راندند که بسیاری در این راه جان خود را از دست دادند. به‌دنبال آن در تاریخ 26 اکتبر همان سال قانون مصادره اموال و دارایی‌های ارمنیان در مجلس ترکیه تصویب  شدکه به‌وسیله این قانون تمام اموال و دارایی‌های منقول و غیر منقول ارمنیان در اقصی نقاط امپراتوری عثمانی غارت و تصاحب شد.

سپس ماده ششم از قانون مصادره اموال را که اختصاص به اموال رها شده ارمنیان داشت و مربوط به تصاحب کلیساها و املاک آن می‌شد اجرا کردند. این قانون باعث شد علاوه بر کشتار ارمنیان، بیش از 4000 کلیسا و بیش از 700 مدرسه ارمنی و هزاران ملک متعلق به ارمنیان که به نام شورای خلیفه گری ارمنیان در ترکیه به ثبت رسیده بود، به دولت و ارگان‌های ذی‌ربط ترکیه تعلق گیرد.

در خصوص بندهای مربوط به انتقال اجباری کودکان در تعریف نسل‌کشی نیز باید گفت طبق شهادت و آمارهای ارائه شده از سوی میسیونرهای خارجی شاغل در عثمانی در حد فاصل سال‌های 1914 تا 1922 میلادی بر اثر نسل‌کشی ارمنیان بیش از 500 هزار کودک ارمنی کشته شده اند. اکثر آنها تیرباران، مسموم، خفه یا از گرسنگی و بیماری‌های مختلف جان سپردند، عده ای نیز که جان سالم بدر بردند اما نتوانستند از ترکیه فرار کنند، به‌زور مجبور به ترک دیانت شده و به خانواده‌های ترک و کرد فروخته شدند. در تایید این ادعا می‌توان گفت در ترکیه امروزی شاهد هزاران خانواده ترک و کرد هستیم که مادربزرگی ارمنی در شاخه خانوادگی خود داشته‌اند و امروزه مورخان از آنها با نام‌های بازماندگان تیغه شمشیر یا ارمنیان پنهان یاد می‌برند.

به نظر شما اظهارات پاپ فرانسیس که کشتارهای ارامنه را نسل‌کشی دانست چه تاثیری می‌تواند در روند شناسایی جهانی  نسل‌کشی داشته باشد؟ و دلایل واکنش ترکیه و دولتمردان آن که از سخنان پاپ اظهار شگفتی کرده‌اند چیست؟

مراسم عشای ربانی که پاپ فرانسیس اخیرا به مناسبت یکصدمین سالگرد نسل‌کشی ارمنیان در کلیسای سنت پیتر واتیکان برگزار کرد می‌تواند باعث شود که این مسئله در دستور کار مابقی کشورهای جهان قرار گیرد مانند آنچه که در روزهای اخیر پارلمان‌های اروگوئه اکوادور، شیلی، هلند و آلمان انجام می‌دهند. اما در خصوص واکنش آنکارا معتقدم که دولتمردان ترک وانمود می‌کنند که از اظهارات پاپ شگفت‌زده شده‌اند زیرا متن سخنان پاپ چند روز زودتر منتشر شده بود و آنکارا  بسیار قبل‌تر می‌دانست که پاپ چه خواهد گفت. همچنین ترکیه می‌دانست که 15 سال پیش از این نیز  پاپ ژان پل دوم مانند پاپ فرانسیس، کشتارهای ارامنه را نسل‌کشی خوانده بود.

من واکنش آنکارا به اظهارات پاپ را می‌توانم تنها به غیرمنتظره بودن انعکاس خبری سخنان پاپ از طریق شبکه‌ها و خبرگزاری‌های مهم نسبت دهم، زیرا انعکاس اظهارات پاپ می‌تواند باعث شود دیگر کشورهای مسیحی جهان خصوصا آمریکا به تبعیت از پاپ به محکومیت نسل‌کشی مبادرت بورزند.

 

 ترکیه با تاریخ خود رو به رو شود
 

هفته گذشته نیز پارلمان اروپا قطعنامه‌ای در محکومیت نسل‌کشی به تصویب رساند. آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

تصویب این قطعنامه، از آن جهت حائز اهمیت است که طی سالیان گذشته مسئله نسل‌کشی ارمنیان در پارلمان اتحادیه اروپا بر پایه قوانین حقوقی مطرح نمی‌شد، ولی این بار به نظر می‌رسد این قطعنامه در فرم جدید و بر پایه مبانی حقوقی مطرح و به تصویب رسیده است،که می‌تواند به زیان ترکیه تمام شود.

در این قطعنامه پارلمان اروپا از ترکیه خواسته است قتل عام ارامنه در زمان امپراتوری عثمانی را که پیش از آن در سال 1987 به رسمیت شناخته بود به عنوان نسل‌کشی به رسمیت بشناسد، با تاریخ خود روبه‌رو شده و به روند شتاب‌گیری آشتی بین دو ملت کمک کند. همچنین تصویب این قطعنامه می‌تواند احتمال عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را به صفر رسانده و روابط آنکارا و کشورهای اروپایی را بیش از پیش دچار کدورت کند.

آیا در آستانه یکصدمین سالگرد نسل‌کشی احتمال شناسایی آن از سوی ترکیه وجود دارد؟

قبل از هر چیز اجازه دهید به موضوعی اشاره کنم که خیلی کم به آن پرداخته شده است، اولین کشوری که نسل‌کشی ارمنیان را محکوم کرده خود ترکیه و رهبر آن یعنی کمال آتاتورک است، حکومت تازه تاسیس کمال آتاتورک در سال 1919 هنگامی که محاکمۀ اعضای حزب اتحادو ترقی یا ترک‌های جوان را انجام می‌داد در ادعا نامه‌ای که علیه اعضای حزب اتحاد و ترقی ثبت شده است حزب ترک‌های جوان و دولت اعلام داشته که فرمان قتل عام و نابودی کامل ارمنیان را صادر کرده است.

در ادعانامۀ مذکور تأکید شده بود که اعضای حزب اتحاد و ترقی از وضعیت و امکانات ایجاد شده در زمان جنگ جهانی برای به اجرا در آوردن برنامه‌های سری خود یعنی پاکسازی ترکیه از اقلیت‌های غیرترک فرصت را مغتنم شمرده و ارمنیان را قتل عام کرده‌اند. از این احکام صادره در آن دادگاه و محاکمه اعضای حزب اتحاد و ترقی و همچنین اظهارات کمال آتاتورک در سال 1923 که گفته بود ترک‌های جوان باید در قبال جان میلیون‌ها مسیحی اهل ترکیه که بی‌رحمانه از خانه‌هایشان رانده و کشتار شدند پاسخگو باشند خود گواه این ادعای من است.

اما در این برهه از زمان احتمال اینکه ترکیه نسل‌کشی ارمنیان را به رسمیت بشناسد بسیار ضعیف می‌دانم زیرا ترکیه بیش از یکصد سال آن را انکار کرده و در واقع بسیار سخت است که بتواند از مواضع خود عقب نشینی کند.

با وجود همه این تفاسیر چرا تا کنون ترکیه سیاست انکار را در پیش گرفته و از قبول این واقعیت تاریخی سرباز می‌زند؟

مهم‌ترین دلیل را می‌توان ترس از محکومیت در دادگاه‌های بین‌المللی و پرداخت غرامت و اعاده اموال مصادره شده ارمنیان و سرزمین‌های ارمنستان دانست، زیرا با استناد به گفته‌های مورخان ترک نظیر سعید چتین اوغلو، بسیاری از دولتمردان کنونی ترکیه نوادگان کسانی هستند که اموال ارمنیان را غارت کرده‌اند. به عنوان مثال از اموال مهم ارمنیان می‌توانم به کاخ ریاست جمهوری قبلی، پایگاه هوایی اینجرلیک و فرودگاه شهر باتمان ترکیه اشاره کنم، همچنین چندی پیش گزارش کارگروه بررسی مطالبات ارمنیان و بررسی میزان خسارات حاصل از نسل‌کشی از سوی دولت ارمنستان منتشر و به سازمان ملل ارجاع شده و ترکیه به خوبی به تبعات این موضوع واقف است.

از دیگر تبعات حاصل از  شناسایی نسل‌کشی برای ترکیه را می‌توان ترس دولت از مواجه شدن با جامعه ترکیه خصوصا ملی‌گراهای افراطی برشمرد که معتقدند اجدادشان قاتل نبوده‌اند و نسل‌کشی صورت نگرفته است، دوم ترس از رویارویی با آن دسته از روشنفکران، متفکران و احزاب مخالف است که در سالیان اخیر چه در داخل و چه در خارج با شیوه‌هایی كه برایشان مقدور بوده دست به افشاگری زده و خواستار شناسایی رسمی نسل‌کشی ارمنیان از سوی دولت ترکیه شده‌اند.

شما به عنوان یک ایرانی مواضع جمهوری اسلامی ایران در خصوص نسل‌کشی ارمنیان و همچنین برخورد جامعه ایران با این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ایران از لحاظ حقوقی نسل‌کشی ارامنه را به رسمیت نشناخته است اما جمهوری اسلامی ایران بارها به صورت غیرمستقیم نسل‌کشی ارامنه را محکوم کرده است. نقل قول شهید چمران از سخنان امام راحل که در مقام مقایسه ماهوی مابین حکومت جبار عثمانی و حکومت اسلامی ایران گفته بودند که ایران مملکتی نیست که قتل عام تازه‌ای برای ارامنه تدارک ببیند و ایرانیان نیز چنین ملتی نیستند و همچنین ادای احترام رئیس دولت اصلاحات در سال 1383 در بنای یادبود نسل‌کشی در ایروان و سخنان دو سال قبل حجت‌الاسلام ابوترابی‌فرد نایب رئیس مجلس در جمع ارامنه که گفتند متأسفانه قدرت سیاسی- نظامی و ثروت اگر با ارزش‌های متعالی انسانی و الهی همراه نشود جنایات هولناکی مانند نسل‌کشی ارمنیان را به همراه خواهد داشت، خود گواه آشنایی کامل و شناسایی نسل‌کشی ارمنیان از سوی اقشار مختلف سیاسی ایران است.

من معتقدم جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان تنها کشوری در منطقه که در طول چند صد سال گذشته هیچ گونه تجاوزی به خاک یک کشور نداشته و خود قربانی تجاوزات مکرر همسایگان قرار گرفته می‌تواند به‌عنوان پیشرو در زمینه اجرای عدالت در بین کشورهای اسلامی بعد از سوریه اولین کشوری لقب گیرد که نسل‌کشی ارمنیان را از لحاظ حقوقی محکوم می‌کند و این می‌تواند خواسته همه ارمنیان ایران نیز باشد.

در خصوص جامعه ایران هم باید گفت که تا حدودی به مسئله نسل‌کشی ارمنیان آشناست اما دلایل و  ابعاد این واقعه و پیامدهای آن موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده، و علت اصلی آن عدم تحقیق و پژوهش از سوی مورخان ایرانی در این حوزه است. من معتقدم به دلیل سرگذشت مشترکی که ایرانیان و ارمنیان در طول تاریخ با آن مواجه بوده‌اند باید بیشتر به این مقوله پرداخته شود. ما نباید فراموش کنیم که در طول تاریخ، بخش‌های غربی کشورمان، به ویژه منطقه قفقاز و آذربایجان، بارها مورد حمله و هجوم عثمانی‌ها قرار گرفته است. در این تجاوزها، بسیاری از شهرها و روستاهای مناطق یاد شده تصرف و تخریب و مساجد بسیاری در شهرهای ابهر و تبریز به آتش کشیده شده و افراد بی‌شماری نیز قتل عام شدند. من معتقدم وظیفه تاریخدانان و مورخان ایرانی است که به این موضوع بپردازند و مقالات و کتب مختلف به چاپ برسانند.



شارژ سریع موبایل