زنی بود با لباسهای کهنه و مندرس وارد خواربار فروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواروبار به او بدهد به نرمی گفت شوهرش بیمار است و نمی تواند کار کند و شش بچه شان بی غذا مانده اند.
خواستگارتان یک جوان رؤیایی است که تا ابد عاشقتان میماند و زندگیاش را به پایتان میریزد یا یک مرد خیالباف و ناتوان که قرار است یک عمر شما را در شکستهایش شریک کند؟
موضوعات داغ