سارا قاسمی يكشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۰

این مثل را وقتی می گویند که یکی مال ثروت زیادی داشته باشد. سخاوت نداشته باشد و از مالش چیزی انفاق نکند و به کسی نبخشد.


سارا قاسمی شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰

یکی بود یکی نبود ، ملا نصرالدین چند تا همسایه داشت. یکی از همسایه های ملا اغلب مزاحم او می شد و گاه و بی گاه در خانه ی او را می زد و چیزی از ملا می خواست.


سارا قاسمی دوشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰

پسر جوانی با پدرش بر روی زمینی ، کشاورزی می کردند! مدتی گذشت و زمین اصلاً آماده ی بذر پاشی نشد. پسر در همان آغاز کار ناامید شد و به پدر گفت :"این کار اصلاً شدنی نیست!


سارا قاسمی جمعه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۰

یکی بود یکی نبود. در روزگاران قدیم پادشاهی تصمیم گرفت که دخترش را به دروغگوترین آدم کشورش بدهد. آدم های زیادی نزد پادشاه آمدند و دروغ های زیادی گفتند و او را خنداندند.


سارا قاسمی پنجشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۰

روزی در یک هوای سرد ارباب به نوکرش گفت برو بیرون ببین اگر باران می بارد لباس مناسب تر بپوشم . نوکر تنبل ، در جواب گفت : بیرون رفتن ندارد گربه مان تازه از بیرون آمده اگر بدنش خیس بود بدان که باران می بارد.


سارا قاسمی چهارشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۰

این ضرب المثل غالباً به منظور دفع مزاحم به کار برده می شود و یا فی الحقیقه در موضوع مورد تقاضا نقش و اثر وجودی نداشته باشد.



شارژ سریع موبایل