شاید سخت باشد وقتی بچه هایت هر کدامشان یک غم و غصه ای دارند شاد باشی، یا وقتی هیچ کدامشان را نمی توانی ببینی، خوشحالی ات را بروز دهی. شاید سخت باشد بعد از یک عمر زندگی وقتی تک و تنها مانده ای یا آن قدر پول نداری که به شکل دلخواهت زندگی و غصه هایت را مهار کنی.
حتما افرادی را می شناسید که برای هر شکست یا اشتباهی به دنبال یک مقصر می گردند. شاید همسر شما یکی از این افراد است!
احتمالا شنیدن این حرف از زبان یک بچه برایمان عجیب است؛ چون عادت کرده ایم ما را برای دکتر یا مهندس شدن تشویق کنند تا فردی شبیه دیگران بشویم. مدام زیر گوشمان خوانده اند که درس بخوان تا بروی دانشگاه که خانم دکتر بشوی و مدام ما را به سمتی که خودشان فکر می کردند و به آن تمایل داشتند، سوق داده اند.
آیا کودک شما، لحظات خاص، اسباب بازی مخصوص یا اولین گردش و پیاده روی مثل رفتن به باغ وحش را به خاطر خواهد داشت. در حالیکه نوزاد بعدها در زندگی اش قادر به یادآوری آن خاطرات نیست، اما تجربیات می توانند در رشد و پرورش او نقش حیاتی ایفا کنند.
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که فرزندتان به خواهر، برادر یا حتی مادرتان بیش از شما وابسته باشد و دوست داشته باشد زمان بیشتری را با آنها بگذراند.
زمانی که فرزند شما به سن چهار یا پنج سال می رسد، شاید شما آسوده تر شوید، زیرا کودک به سنی رسیده که قدرت تشخیص برخی از خطرها را دارد.
این که زن و مرد دارای تفاوت های روحی و خلقی و جسمی فراوانی هستند شبیه یک کلیشه روانشناسی شده است، اما چاره ای جز بیان هر لحظه این قبیل جملات نیست تا بالاخره به صورت ملکه در بیایند و دریافت زندگی زن و مرد حل شود.