چندان عجیب نیست مردمی که در عصبانیت، گوی رقابت را از دیگر کشورها میربایند و رتبه دوم جهان را در فهرست عصبانیترین مردم دنیا به نام خود رقم میزنند همه جا عصبانی باشند؛ در خانه، در خیابان، در محل کار، در استادیومهای ورزشی و این روزها حتی در فضای مجازی! کسانی که تا دیروز با کوچکترین خشم و ناراحتی، در ملأعام با یکدیگر دست به یقه میشدند و در کنار مشت و لگد، چند دشنام هم نثار یکدیگر میکردند، حالا ابزارهای مدرنتری برای تخلیه روانی خود پیدا کردهاند: شبکههای اجتماعی.
شاید هیچ ماشین دیگری به اندازه پیکان با روح و جان ایرانی عجین نشده باشد. پیکان با وجود همه نواقص و عیوبش توانست به بخشی از فرهنگ و زندگی جامعه ایرانی تبدیل شود و ایرانی ها انواع خلاقیت هایشان را روی این ماشین پیاده کنند و از جمله، فضای داخلی اش را به نگارخانه و آلبومی از تصاویر مورد علاقه شان، از خوانندگان وطنی و هنرپیشه های هندی تا عکس های رفتگان و درگذشتگان تبدیل کنند؛ چیزی که دیگر در مورد هیچ ماشینی اتفاق نیفتاد و جایگاه پیکان را در خاطره ها یگانه ساخت.
آریایی ها از قرن هفتم و یا اواخر قرن هشتم قبل از میلاد وارد ایران شدند. به این ترتیب سرزمین ما مسکن اقوام زیادی از آریایی ها شد.
این روزها نمیتوان برای درد کتابنخوانی و معضلات و موانع کتاب و مطالعه یک نسخه پیچید. واقعیت این است که قضیه پیچیدهتر از این حرفهاست.