تنها بالا رفتن هر روزه تعداد زنان شاغل نیست كه آمار بچههایی را كه سالهای پیش از دبستانشان را در مهدكودكها میگذرانند، بالا میبرد.
یکی از دغدغه های مادران شاغل که بعضا به نوعی حس گناه در آنها تبدیل می شود این است که به خاطر مقتضیات شغلی خود نمی توانند وقت کافی برای تربیت کودکان خود بگذارند.
حتی بهترین پدر و مادرها هم گاهی برای رسیدگی به امور منزل و تربیت بچهها دچار افراط و تفریط میشوند. شاغل بودن با وظیفه مادری که ادغام میشود، شخصیت خاصی از مادران میسازد. آنها با خود میگویند باید به هر ترتیب که شده با تمام انرژی همه زمانهایی را که در خانه نیستند، جبران کنند اما این دیدگاه از آنها شخصیتهای مختلفی میسازد که گاهی در تربیت و رشد کودک اختلال ایجاد میکند. تمام مادران شاغل میدانند در درجه اول مادرند بنابراین باید تا آنجا که امکان دارد کارآمد عمل کنند؛ حتی زمانی که با کودکانشان در حال مجادله و بحث هستند.
بسیاری از مادران مجبورند سر کار بروند تا در این شرایط سخت اقتصادی چرخ زندگیشان را بگردانند. تکلیف آنها چه میشود؟ آیا فرزندپروری آنها محکوم به شکست است؟ دكتر نسرین امیری، روانپزشك كودك و نوجوان به این پرسش پاسخ میدهد.