این مثل را به طنز درباره میزبانی می گویند كه در پذیرایی از مهمان قصور كند یا به فكر آسایش او نباشد و بی اعتنا به ذائقه و میل مهمان، خوردنی هایی موافق میل خود در سفره نهد یا آنچه در سفره است خود، بخورد.
اگر شخصی بخواهد پولی از كسی قرض كند و چیزی گرو بگذارد و قول سود كلانی بدهد؛ اما قصد فریب داشته باشد، مثل فوق را در موردش به كار می برند.
عبارت بالا كنایه از تقسیمی است كه بدون رعایت هیچ قاعده كلی در مال مفت كه بی زحمت به دست آمده باشد معمول و مجری دارند و عبارت مزبور از آن جهت مصطلح شده است كه اگر لوطی چیزی گیر بیاورد در میان می گذارد و بدون هیچ شرط و تشریفاتی همه از آن برخوردار می شوند.
یك ضرب المثل قدیمی می گوید: میمون پیر دستش را داخل نارگیل نمی كند.
یعنی هر کس سلیقه ی متفاوتی دارد و مزه ی دهان هر کس با دیگران فرق می کند.
کاری که صرفا به امر و دستور مقام بالاتر انجام شود و میل و اراده ی مجری امر، در آن دخالتی نداشته باشد مجازا «حکیم فرموده» گویند.
كلاه قرچی Qorci نوعی كلاه بود كه از پوست و پشم درست میكردند و نشانه تشخص بود و در زمان قدیم در اصفهان معاریف و اعیان به سر میگذاشتند. چون گویند فلان كس كلاه قرچی دیده یعنی چشم و گوش او باز شده است.