هر گاه براى تنظیم سند بدهى، نویسنده اى نبود، مىتوان از بدهكار گرو و وثیقه گرفت، خواه در سفر باشیم یا نباشیم. بنابراین جمله ى «إِنْ كُنْتُمْ عَلى سَفَرٍ» در آیه 283 سوره مبارکه بقره براى آن است كه معمولاً در سفرها انسان با كمبودها برخورد مىكند. نظیر جملهى «إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّةِ» یعنى هنگامى كه مرگ به سراغ شما آمد وصیّت كنید. با اینكه مىدانیم وصیّت مخصوص زمان مرگ نیست، لكن آخرین فرصت آن، زمان فرا رسیدن مرگ است.
مجتهد و اعلم را از سه راه مى توان شناخت، اوّل: خود انسان یقین كند، مثلا از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را تشخیص دهد. دوم: دو نفر عالم عادل كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند، مجتهد و اعلم بودن او را تصدیق كنند به شرط آنكه دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند. سوم: عدّه اى از اهل علم كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا مى شود، مجتهد و اعلم بودن او را تأیید كنند و بنابر اقوى یك نفر ثقه كفایت مى كند.
هبه در چند صورت قابل برگشت نیست: 1ـ هبه معوضه باشد؛ یعنی در قبال آن چیزی دریافت کرده باشد. 2ـ هبه به ذی رحم (بستگان نسبی) باشد. 3ـ مورد هبه تغییر پیدا کرده باشد مثلاً زمین باشد و در آن خانه ساخته باشند یا پارچه ای باشد و با آن لباس دوخته باشند یا فروخته باشند. 4ـ هبه کننده فوت کند. 5ـ هبه به قصد «قربة الی الله» پرداخت شده باشد.
هر چند نوشتن و مکتوب کردن وصیت عملی بسیار خوب و پسندیده است اما لازم نیست وصیت، کتبی و به صورت نوشته باشد بلکه میزان حصول اطمینان به وصیّت است.