کرسی جایگاهی ویژه ای در فرهنگ و سنت ایرانی داشتهاست و از لوازم آن به شمار می رود . شب یلدا، یکی از جشنهای سنتی ایرانیان در اوایل زمستان است که نقش کرسی در جمع کردن اعضای خانواده به دور گرمای آن مشهود بودهاست. جای نشستن افراد در کنار کرسی به نقش شان در خانواده مرتبط است. معمولاً جایگاه بزرگسالترین فرد خانواده آن پلهای از کرسی است که دورترین فاصله را از در اتاق دارد و جایگاه خردسالان جایی است که نزدیک تر به در اتاق است.
محیطی گرداگرد که اعضای خانواده را در کنار هم و روبروی هم نگه میدارد تا آنان با یکدیگر صحبت کنند و گرمای محبت یکدیگر را بچشند.
اتاق کرسی در معماری ایرانی
اتاق کرسی در مجموعه زمستان نشین و اغلب در گوشههای این بخش که در و پنجره کمتری به حیاط دارند، ساخته میشده تا در زمستان با بستن در و پنجرهها بتوان آن را گرم کرد. در وسط اتاق، چال کرسی قرار داشته و ابعاد اتاق تابع ابعاد کرسی بوده، چون دیوارههای آن برای تکیه دادن مورد استفاده قرار میگرفتهاند. این فضا در همه خانههای اقلیم سرد و کوهستانی وجود دارد. این اتاق در مناطق پر شیب در پشت اتاقها و داخل کوه کنده میشده و فاقد پنجره بوده است.
این بخش در خانههایی که حیاط بیرونی داشتند، گاه روی محور اصلی که شکم دریده یا چلیپا بوده نیز قرار میگرفته است. در خانه حیدرزاده تبریز اتاق کرسی الگوی شکم دریده دارد. که با توجه به استفاده این اتاق در شب و در بخشهای خصوصی خانه تزیینات مفصلی ندارد. در خانه پیرنیا در نایین این اتاق با استقرار در محور اصلی، تزییناتی بسیار ظریف با لایه کاری گچی دارد.
کرسی
کرسی وسیلهای است که در بیشتر مناطق سرزمین ایران از دیرهنگام برای گرم ماندن در زمستان مورد استفاده قرار میگرفته است. یک مکعب توخالی چوبی که فقط سقف و کف دارد را تصور کنید که روی آن را با لحاف پنبهای ضخیم و بزرگی بپوشانند و داخل آن منقلی بگذارند که حدود یک کیلو ذغال سرخ شده قرار دارد.
کرسی از چهارپایه ای (میزی) از چوب به اندازه 1*1 متر و بیشتر و گاهی مستطیل تشکیل شده بود که حدود سه وجب بلندی داشته، روی آن را با لحافی بزرگ در اندازه های 4*4 یا 7*7 متر و گاهی بیشتر یا کمتر میپوشاندند. سپس روی لحاف را با جاجیم، ترمه و یا چادر شب سفید تزئین کرده و به تناسب بزرگی و کوچکی کرسی، مجمعه ای مسی برای قرار دادن چراغ، سماور و ظروف خوراکیها روی آن قرار می دادند. اطراف کرسی را تشک و پشتی گذاشته و بزیر آن می نشستند.
کرسی شب یلدا
معمولا در خانه های طبقه متوسط و اعیان، دو کرسی موجود بود، یکی برای اهل خانه در اتاقی دیگر و یکی در اتاق پذیرایی برای مهمانان قرار داده می شد. تشک پای کرسی معمولا کوتاهتر اما پهن تر از تشک معمولی بود به طوری که با قرار گرفتن در چهار طرف کرسی، لبه ها روی هم نیافتاده و ناهموار و ناراحت نباشد.
آتش کرسی
در زیر این میز و تشکیلاتی که وصفش رفت، یک منقل قرار می گرفت که حرارت مطبوع زیر کرسی را تامین میکرد و آماده کردن آن هم روشی مخصوص به خود داشت. ابتدا ته و درزهای منقلی را با گچ خیس کرده کاملا می پوشاندند. سپس داخل آنرا خاکستر الک کرده می ریختند و وسط خاکسترها را گود کرده، خاکه ذغال ریخته، آتش ذغال می گذاشتند و باد می زدند تا آتش ذغال به خاکه ذغال ها برسد سپس به آهستگی و ملایمت روی آنرا با کف گیر خاکستر داده، خاکسترهای دور منقل را به دور خاکه ها و آتش رو برگردانده، فشرده و صاف می کردند. سپس منقل را برای از بین رفتن بوی ذغال مدتی در فضای آزاد باقی گذاشته و سپس زیر کرسی می گذاشتند.
در الگوی کرسی، جریان گرمایشی بدن به گونهای تنظیم میشود که بدن از راه پا گرما را دریافت و از طریق سر گرما را از دست میدهد. این جریان گرما در بدن باعث بکار افتادن عروق و تقویت سیستم دفاعی بدن میشود. هر چند ساعت یکبار یک لایه از خاکستر روی آنرا پس زده، آتشش را تند می کردند. این روش آتش کردن مخصوص اولین منقلی بود که زیر کرسی قرار داده می شد، از اینجا به بعد، هربار منقل را "خاکه رو خاکه" می کردند.
به این ترتیب که آتش باقیمانده ته منقل را با خاک انداز برداشته، خاکه تازه در منقل ریخته، آتش را مجددا رویش می ریختند و خاکستر می دادند. یک مایه آتش دیگر، گلوله بود که از خاکه ذغال تهیه می شد. به این ترتیب که در تابستان، خاکه ذغالها را در طشت آبی می ریختند، شن های آن که ته نشین می شد، ذغال های روی آب مانده را جمع می کردند و با دست به شکل گلوله هایی سفت و فشرده مانند کوفته برنجی درآورده و در آفتاب خشک می کردند. دو سه تا از این گلوله ها را در اولین آتش در ته منقل گذاشته، رویش را خاکه و آتش می دادند و باقی مراحل به شکل مذکور اجرا می شد.
چاله کرسی
چاله کرسی معمولا در میان خانواده های بی بضاعت که توانایی تهیه منقل نداشتند مرسوم بود که البته شرط آن هم داشتن اتاقی بود که "زیر پر" باشد و بتوان در آن چاله ای کند. این چاله را در محل مورد نظر می کندند دورش را گچ کشیده و صاف میکردند و آتش را در آن درست کرده، کرسی را رویش بر می گرداندند. (در این روش لازم بود که میز کرسی بر روی پایه های کناری بالا زده شود و پس از آماده شدن آتش سر جای خود قرار گرفته و به اصطلاح برگردانده شود.) از آنجایی که این شیوه بیشتر به کار فقرا می آمد و این خانواده ها توانایی دو جا آتش روشن کردن نداشتند، از داخل به وسط سقف کرسی قلابی نصب می کردند که دیزی آبگوشت خود را که غذای هر روزه ایشان بود بر آن آویخته، همان زیر کرسی آنرا می پختند.
کرسی شب چله
این سیستم کرسی است که صدها بلکه هزاران سال است که ایرانیان را از گزند زمستانهای بسیار سرد حفظ کرده است.