مهمترین و اساسیترین عامل جهت برخورداری از تغذیه صحیح و سالم و در نتیجه حفظ سلامت و پیشگیری از بیماریها، دارا بودن عادات غذایی مناسب و مفید است. حال این سوال مطرح میشود که به چه علت برخی از افراد از عادات غذایی صحیح و سالم پیروی میکنند و برعکس بعضی دیگر دارای عاداتی نامناسب و مضر هستند؟
برای پاسخ به این سوال و دیگر سوالات بسیار مهم که نقش قابل توجه و سازنده در سلامت انسان دارند، لازم است به ریشههای عادات غذایی، عوامل ایجاد کننده آنها و دلایل راسخ شدن این عادات در وجود برخی اشخاص توجه کنیم.
عادات غذایی در افراد چگونه شکل میگیرند؟
هیچ نوزادی با عادات غذایی خاص به دنیا نمیآید، به عنوان مثال هیچ کودکی در بدو تولد تمایل زیاد به مصرف بعضی از مواد غذایی یا بیرغبتی نسبت به خوردن برخی مواد ندارد، فقط نوزاد به طور غریزی قادر به مصرف شیر میباشد. اما به تدریج و پس از گذشت چند ماه نوزاد علاوه بر شیر، از مواد غذایی دیگری که مناسب سن و وضعیت خاص او میباشد استفاده میکند.
پس از آنکه کودک کمی بزرگتر شد، بر سر سفره خانواده، از غذاهای معمول خانواده استفاده مینماید. همانگونه که بر همگان روشن است افراد در نقاط مختلف کشورمان از برنامههای غذایی متفاوتی پیروی میکنند. این امر موجب عادت به مصرف برخی مواد خوراکی و در نتیجه دوست داشتن آن ها و همچنین عدم استفاده از بعضی مواد دیگر و عدم تمایل به مصرف آنها میگردد. به این ترتیب عادات غذایی خاصی در وجود کودک شکل میگیرد که این عادات معمولا تا آخر عمر با شخص همراه خواهد بود.
برای برقراری عادات غذایی صحیح در خانواده، چه کنیم؟
همه افراد علاقمندند بدانند که چگونه و با چه ترفندهایی میتوانند با تغذیه صحیح، خود را از گزند بیماریهای مختلف در امان نگاه دارند. مهمترین و اساسیترین اقدام جهت اصلاح عادات غذایی، پرهیز از بدغذایی و داشتن الگوی تغذیهای صحیح، سالم و مناسب، فرهنگسازی صحیح تغذیهای در جامعه است.توجه به این نکته ضروری است که فرهنگسازی بهتر است در سنین ابتدایی زندگی و از دوران کودکی انجام شود. ولی در سنین بزرگسالی و حتی در دوران میانسالی و سالمندی نیز چنانچه شخص به تأثیر تغذیه صحیح بر سلامت، طول عمر و پیشگیری از بیماریها معتقد باشد و عزم راسخ جهت اصلاح عادات غذایی خود داشته باشد، قادر به این امر مهم خواهد بود.
توجه به موارد زیر در تغییر عادات غذایی و فرهنگسازی صحیح تغذیهای، ضروریست:
* برای اصلاح عادات غذایی کودکان، لازم است ابتدا پدر و مادر تلاش در داشتن برنامه غذایی صحیح برای خود بنمایند. زیرا پدر و مادر و اعضای بزرگتر خانواده مانند خواهر و برادر بزرگتر، الگوهای مهمی برای کودکان هستند و کودکان از آنان تقلید مینمایند.
* آشنا کردن همه افراد جامعه بخصوص کودکان و نوجوانان با نیازهای تغذیهای خود گام مهمی است در اصلاح عادات غذایی.
* دادن آگاهی به افراد در زمینه گروه های غذایی، خواص تغذیهای آنها و نقش این گروهها در سلامت شخص، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
* آشنا کردن جامعه در زمینه جانشینی مواد غذایی، باید مورد توجه قرار گیرد بدین معنا که اگر دسترسی به بعضی مواد خوراکی امکانپذیر نباشد چه موادی را میتوان جانشین آن نمود تا با داشتن خواص تغذیهای مشابه، ارزانتر و در دسترستر باشد.
* معلمین و مربیان مدارس نقش مهمی در اصلاح عادات غذایی کودکان و پیروی آنان از برنامه غذایی صحیح دارند پس آموزش تغذیه توسط معلمین و مربیان مدارس باید مورد نظر قرار گیرد.
* دادن آگاهی صحیح به کودکان در زمینه انواع خرافات غذایی و باورهای تغذیهای غلط و نامناسب، میتواند آنان را به سوی اصلاح عادات غذایی خود و برخورداری از تغذیه کافی، صحیح و متنوع، راهنمایی کند.
این امر نه تنها برای کودکان، بلکه برای تمامی اقشار جامعه حائز اهمیت فراوان است.
چرا عادات غذایی علت منطقی و علمی ندارند
1- مهمترین دلیل این امر آن است که معمولا افراد بدون تفکر و فقط با پیروی از اشتها و تمایل خود ( که نشأت گرفته از عادات غذایی خانواده میباشد) غذاها، میان وعدهها و تنقلات خود را انتخاب میکنند و به خواص تغذیهای و تاثیر این خوراکیها در حفظ سلامت و پیشگیری از امراض یا بروز بیماریها در شخص توجهی ندارند. بهطور کلی در بین افراد مختلف و در جوامع متفاوت این عادات رواج دارد که غذا را صرفا به خاطر طعم و مزه انتخاب میکنند و در گزینش الگوی غذایی، به سلیقه خود بسنده مینمایند نه به سلامت خود. البته دوست داشتن غذا و لذت بردن از آنچه که شخص میخورد اهمیت بسزایی دارد، ولی در کنار طعم و رنگ و بوی غذا، خواص تغذیهای آن و تاثیرش در سلامت شخص بسیار مهم است بخصوص با شیوع رو به افزایش بیماریهای مزمن در جامعه، نقش سازنده و مهم تغذیه در پیشگیری از این بیماریها پراهمیتتر میشود. اگر هر فردی به هنگام غذاخوردن به فکر ارزش تغذیهای و فواید غذای خود باشد دیگر عادات غذایی کسب شده از خانواده، محیط و مدرسه تنها معیار، جهت انتخاب الگوی غذایی شخص نخواهد بود.
2- محیطی که انسان در آن زندگی میکند نیز تأثیر مهمی بر عادات غذایی و شکلگیری الگوی غذایی فرد دارد. در دسترس بودن برخی مواد خوراکی در محیط زندگی شخص و تسهیل دسترسی یا امکانات مشکل جهت خرید برخی مواد خوراکی میتواند در برقراری عادات غذایی موثر باشد.
3- بوفه مدارس و عادات غذایی همکلاسان و دوستان مدرسه را نیز نباید در شکلگیری عادات غذایی و انتخاب برنامه تغذیهای فرد نادیده گرفت. پس تغذیه خانواده، محیط، مدرسه و امکانات دسترسی به مواد خوراکی در این امر بسیار موثر است.آگاهی تغذیهای شخص یکی از عوامل بسیار مهم در شکلگیری الگوی غذایی است. چنانچه افراد نسبت به خواص تغذیهای مواد خوراکی مورد استفاده خود آگاهی داشته باشند و نیز با مضرات استفاده مکرر از برخی مواد غذایی (مانند انواع شیرینی، مواد چرب و شور، مواد فرآوری شده از قبیل چیپس، پفک،سوسیس، کالباس و...) آشنا باشند الگوی غذایی خود را از بین موادی انتخاب میکنند که برایشان مفید است.
4- وضعیت اقتصادی خانواده از دیگر عوامل تأثیرگذار بر عادات غذایی است به این ترتیب که معمولا خانوادههای مرفه، از انواع شیرینیهای خامهای، بستنی، گوشت قرمز، دسرهای چرب و شیرین و مواد آماده فرآوری شده، بیشتر استفاده میکنند زیرا قیمت این مواد گرانتر است. برعکس خانوادههای با وضعیت اقتصادی پایینتر معمولا از منابع ارزانتر غذایی استفاده مینمایند، مثلا برای تامین انرژی مورد نیاز خود مواد نشاستهای را که ارزانتر هستند مورد مصرف قرار میدهند و یا برای تامین پروتئین، به جای گوشت از مخلوط غلات و حبوبات استفاده میکنند که البته این نوع تغذیه بسیار سالمتر و مفیدتر از برنامه غذایی پرکالری چرب و شیرین و حاوی گوشت به مقدار زیاد است.
5- آگاهی تغذیهای شخص یکی از عوامل بسیار مهم در شکلگیری الگوی غذایی است. چنانچه افراد نسبت به خواص تغذیهای مواد خوراکی مورد استفاده خود آگاهی داشته باشند و نیز با مضرات استفاده مکرر از برخی مواد غذایی (مانند انواع شیرینی، مواد چرب و شور، مواد فرآوری شده از قبیل چیپس، پفک، سوسیس، کالباس و...) آشنا باشند الگوی غذایی خود را از بین موادی انتخاب میکنند که برایشان مفید است.
6- باور فرد در مورد تاثیر تغذیه بر حفظ سلامت، طول عمر و پیشگیری از بیماریها، مهمترین، اساسیترین و سازندهترین عامل در شکلگیری عادات غذایی میباشد. در مورد تغذیه، در اکثر خانوادهها، حتی در بین خانوادههای تحصیلکرده و با فرهنگ بالا، خرافات و باورهای نادرست در زمینه تغذیه و تاثیر آن بر سلامت وجود دارد.
این قبیل باورهای غلط میتواند موجب انتخاب نامناسب غذایی و استفاده از الگوی غذایی زیانآور بشود و به سلامت مصرف کنندگان لطمات جدی وارد سازد.