هیوندای آزرا از آن دسته خودروهایی است که از محبوبیت بالایی میان ایرانیان برخوردار است. این خودرو در بازارهای امریکا، کانادا، اروپا و خاورمیانه عرضه شد که در بازار اروپا با نام گرنجور شناخته میشود. خودرویی با ظاهر قرص و محکم که در زمان عرضه در ایران، از فاکتورهای بسیار مهمی همچون قیمت مناسب و فهرست بلند بالایی از آپشنها نسبت به رقیبی همچون تویوتا کمری، بهره میبرد. طراحی ظاهری آزرا جذابیتهای خاص خودش را دارد و بر خلاف نسل جدیدش، از آن خودروهایی است که خیلی دیر خسته کننده میشود.
همین ظاهر مناسب و عامه پسند، یکی از مهمترین دلایل موفقیت آزرا در بازار خودروهای دست دوم است. کیفیت مناسب مونتاژ آزرا نیز عاملی شده تا علیرغم گذشت چند سال از عمرش، خبری از مواردی همچون کدر شدن چراغها و یا شل شدن برخی از قطعات بدنه، که در بعضی از خودروها با همین سن و سال دیده میشود، نباشد. فرم طراحی صندوق عقب نیز از سدانهای لوکس برگرفته شده و تاثیر بسزایی در ظاهر آزرا دارد. این نسل از آزرا در سال ۲۰۱۱ از سوی سازنده دستخوش تغییراتی در ظاهر نیز شد که مقبولیت مدل فیسلیفت که تغییراتی در طراحی سپر و چراغها به خود دیده بود، بهاندازه آزرا قدیمی نبود.
طراحی کابین آزرا، خصوصا طراحی کنسول جلو، بهاندازه نمای ظاهریاش جذاب نیست. خصوصا اگر خودرو از رنگبندی روشن کابین برخوردار باشد. اما مواردی همچون کیفیت مناسب متریال به کار رفته و استفاده از قطعات چوبی روی پنل درها، کنسول و فرمان، سادگی طراحی کابین را جبران کردهاند. با توجه به ابعاد بزرگ بدنه، فضای کابین بسیار جادار و راحت است، صندلیهای نرم و خوش فرم نیز در این راحتی بیتاثیر نیستند. همانطور که اشاره شد، فهرست امکانات آزرا نسبت به خودروهای همدوره خودش کامل و راضی کننده است.
صندلیهای جلو به صورت برقی تنظیم میشوند و سیستم تهویه اتوماتیک برای دو سرنشین جلو به صورت جداگانه تنظیم میشود. همچنین برای رفاه بیشتر سرنشینان، سیستم تهویه به فیلتر تصفیه کننده گرد و غبار مجهز شده است. از دیگر امکانات جذاب آزرا، میتوان به سیستم صوتی این خودرو اشاره کرد که مجهز به ۱۱ بلندگو و یک ساب ووفر است. دکمههای تنظیم سیستم صوتی نیز بر روی فرمان قرار گرفته، که برای راحتی بیشتر، بهتر این دکمهها بود سمت راست فرمان نصب میشدند.
دید به اطراف مناسب است و سنسورهای عقب به پارک کمک میکنند. البته خبری از دوربین دید عقب در این خودرو نیست، چون صفحه نمایشگر فابریک روی این خودرو نصب نشده است. البته محل نصب صفحه نمایش روی کنسول جلو در نظر گرفته شده است.
یکی از مهمترین نقاط قوت آزرا، سیستم تعلیق نرم این خودرو است. البته همین تعلیق نرم باعث شده تا هنگام تعویض ناگهانی خطوط، راننده حس خوبی را از آزرا دریافت نکند و با وجود این فرمان و فنربندی نرم، نباید به فکر به چالش کشیدن هندلینگ این خودرو بود. خصوصیتی که بیشتر افراد مسن را شیفته خود میکند. البته وجود پیشرانه ۳.۳ لیتری ۶سیلندر بر روی آزرا باعث شده تا هنگام فشردن گاز، ذهن سرنشینان از سوی یک خودروی فوقالعاده نرم و لوکس، به سوی خودرویی اسپرت و وحشی برود. آزرا ۲۰۰7 قادر به تولید ۲۳۵ اسب بخار (که نمونه وارد شده به ایران 227 اسب بخار اعلام شده است) و ۳۰۴ نیوتنمتر گشتاور است که این اعداد و ارقام برای مدل فیس لیفت ۲۰۱۱ کمیافزایش داشتهاند. گیرباکس ۵سرعته تیپ ترونیک این خودرو دقیق و بدون نقص عمل میکند.
اگر در حالت تعویض دستی دندهها، برای شروع حرکت تعویض دنده را فراموش کنید، جعبه دنده به طور خودکار به دنده یک میرود. همچنین وجود ۱۲ عدد ایربگ در این خودرو، در کنار کارنامه درخشان آزرا در تستهای تصادف، ایمنی بالایی برای این سدان لوکس به ارمغان آوردهاند. مصرف سوخت آزرا نسبتا بالا به نظر میرسد که این مورد با توجه به حجم زیاد پیشرانه قابل توجیه است. از نظر تامین قطعات جانبی نیز هیچ مشکلی با آزرا دیده نمیشود، چون با یکی از فراگیرترین خودروهای وارداتی در ایران، سرو کار دارید. البته از قطعات گران، استهلاک نسبتا زیاد و هزینههای سرویس بالای این خودرو نمیتوان چشم پوشید. اما در کل خودروی بیآزاری است. آزرا 2007 خودرویی است که در اوایل ورودش به ایران، توانست پا روی دم ماکسیما بگذارد و از جایگاه مطلوبی در سبد خریداران برخوردار شود.
رقبای داخلی و خارجی
Toyota Aurion 2009
maxima 201l
Kia Optima 2009
پیشنهاد نهایی
آزرا یکی از بهترین انتخاب ها در بازار خودروهای دست دوم است، طراحی جذاب و فهرست امکانات مناسب، در کنار قدرت موتور بالا و هیجان رانندگی، همه چیز را برای لذت بردن از آزرا فراهم کرده اند، تنها نکته منفی طراحی ساده کابین است که در صورت رنگ بندی مناسب کابین، این مشکل مرتفع می شود.
بنز SLK
اگر از قشر جوان هستید، و پرداخت ۳۰۰ میلیون تومان را برای خودرویی کرهای همچون جنسیس کوپه نیوفیس اشتباه میدانید، کوپه جذاب و چابکی به نام بنز SLK پیش روی شماست. این نسل از SLK که با کد اتاق R171 شناخته میشود در بازه سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ تولید شد و در سه مدل SLK200 ، SLK280 و SLK350 وارد کشورشد که مدل SLK350 به عنوان پر قدرتترین نمونه، از پیشرانه ۶سیلندر ۳.۵ لیتری بهره میبرد.
این کوچولوی دیفرانسیل عقب با قدرت ۳۰۵ اسب بخار و گشتاور ۳۶۰ نیوتنمتر، هیجان وصف نشدنی را حین رانندگی منتقل میکند. هندلینگ فوقالعاده، فرمانپذیری عالی و سواری اسپرت و خشک، همه و همه مواردی هستند که شما را به بیشتر فشردن پدال گاز وسوسه میکنند. شتاب و کشش 6SLK سیلندر کاملا مناسب است و با هر بار فشردن پدال گاز، سرنشینان در صندلیهای اسپرت و باریک این خودرو فرو میروند. فضای کابین همچون بنز SL، برای دو نفر طراحی شده است.
اما همچون SL لوکس و تجملاتی نیست و به خاطر ابعاد کوچکتر بدنه، فضای کابین آن هنگام بسته بودن سقف فلزی، کمیتنگ به نظر میرسد، که البته موقعیت هیجانانگیز صندلیهای باعث شده تا این مشکل را فراموش کنید. کیفیت متریال کابین در سطح مطلوبی قرار دارد و از ارگونومی مناسب و طراحی چشمنوازی بهره میبرد. همانطورکه اشاره شد، صندلیهای SLKهمچون SL حالت مبله ندارند، اما در عین حال راحت و در برگیرنده هستند. تنظیم برقی صندلیها به صورت برقی انجام میشود و در نمونههای فول آپشن، صندلیها به گرمکن و سردکن و سیستم گرمایش گردن نیز مجهز شدهاند.
طراحی ظاهری SLK بسیار جذاب و چشمنواز است. تا حدی که بسیاری نمای ظاهری این مدل را به نسل جدیدش ترجیح میدهند. برآمدگی روی کاپوت که آرم بنز را نیز در بر گرفته است، ذهن بیننده را بهسوی سوپر اسپرت بنز، یعنی SLR میبرد. طراحی چراغهای عقب و خطوط روی بدنه نیز هماهنگی بینظیری با یکدیگر دارند و با نصب کیت بدنه AMG، نمای ظاهری این کوپه دوستداشتنی به مراتب چشمنوازتر میشود. سقف فلزی SLK به صورت برقی باز و بسته میشود، تا علاوه بر لذت بردن از حالت کروک، در فصول سرد و بارانی نیز در امان باشید.
همچنین در حالت کروک، ستونهای محافظ در هنگام واژگونی که در پشت صندلیها نصب شدهاند، ایمنی سرنشینان را تامین میکنند. یکی از نقاط مثبت SLK، طیف متنوع پیشرانههای عرضه شده برای آن است، که باعث شده تا با بودجهای از ۱۵۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان، بتوانید از این کوپه اصیل و دوستداشتنی لذت ببرید. البته مدلهای پایهای با پیشرانه ضعیفتر حس هیجان کمتری را منتقل میکنند، اما همین مدلهای نیز چیزی از قابلیتهای رانندگی کم و کسر ندارند.
رقبای داخلی و خارجی
BMW Z4
Porsche Boxster
Audi TT
پیشنهاد نهایی
SLK غرور خاصی دارد. قابلیتهای حرکتی آن هم تحسین برانگیز است. رودستر بیشتر انتخاب جوانانی است که لذت رانندگی دو نفره را انتخاب می کنند. اما باید بدانید که SLK چندان از بازار فروش خوبی برخوردار نیست.
پورشه کررا 4
بدون شک این خودرو را باید شاهکار مهندسی آلمانی خطاب کرد. خودروی مورد بحث، پورشه ۹۱۱ مدل 2011 است که از نظر طراحی تفاوت چندانی با مدل ۲۰۰۷ نداشته و فقط به تغییراتی جزیی در بدنه و چراغها بسنده شده است. این یکی از ویژگیهای بارز پورشه، خصوصا مدل ۹۱۱ است که مدلهای مختلف آن، یک خط مشی را در طراحی دنبال میکنند و طراحی آنها بسیار نزدیک به هم است. اگر از منتقدان پورشه باشید، ظاهر ۹۱۱ را همچون جرمیکلارکسون مورد تمسخر قرار خواهید داد و آن را قورباغه خطاب خواهید کرد، اما اگر طرفدار پورشه باشید، این اصالت موجود در طراحی شما را تا نهایت به وجد خواهد آورد.
۹۱۱ کررا۴ در دو مدل کوپه و کابریولت در کشور عرضه شد، که نمونه کابریو، با وجود سقف برزنتی، در کنار ارتفاع کوتاه و بدنه پهن و ورم کرده، ظاهر بینظیری را به نمایش میگذارد. فضای کابین برای دو نفر تدارک دیده شده است. صندلیهای باریک و اسپرت راحتی صندلی یک بنز SL کلاس یا بامو سری۶ را ندارند، اما بسیار اسپرت و هیجان انگیز طراحی شدهاند و به خوبی سرنشینان را در بر میگیرند.
سواری ۹۱۱ نیز خشک و مطابق با ذات اسپرت خودرو است. هیچ کدام از این موارد، برای کسی که ۹۱۱ را انتخاب کرده ایراد محسوب نمیشود. چون اگر به دنبال راحتی و تجملات باشید، کوپههایی نظیر SL و سری۶ از ۹۱۱ مناسب ترند. ولی اگر ۹۱۱ را انتخاب کردید، حتما به دنبال ذات اسپرت، سواری فوق العاده و قابلیتهای فنی خیره کننده بوده اید.
صفحه نمایشگر لمسی جلو، تهویه مطبوع اتوماتیک، سیستم صوتی بوس و سیستم تلفن همراه، صندلیهای برقی مجهز به حافظه و گرمکن و سیستم تهویه در کنار پوشش چرم طبیعی و دوخت فوق العاده با کیفیت کابین، همه و همه جنبه لوکس ۹۱۱ را نشان میدهند.
پیشرانه ۹۱۱ در قسمت عقب قرار گرفته است و با چرخاندن سوییچ در سمت چپ فرمان روشن میشود. صدای زوزه موتور در دور پایین چندان جذاب نیست، اما هنگام دور گرفتن و معکوس کشیدن، مو به تن سرنشینان سیخ میکند! به لطف سیستم مدیریت کشش پورشه، ۹۱۱ هنگام شروع حرکت کاملا تحت کنترل است. اما اگر ستینگ سه مرحلهای این سامانه را دستکاری کنید، با فشار آوردن روی پدال گاز در شروع حرکت ریسک بزرگی کردهاید!
پیشرانه ۳۴۵ اسب بخاری ۹۱۱ این امکان را به شما میدهد تا با هربار فشردن پدال گاز در صندلیها فرو روید و طعم واقعی شتاب گیری را بچشید. فرمان ۹۱۱ بسیار تیز است، اما خشکی سواری باعث نشده تا ناهمواریهای مسیر تنشی روی فرمان ایجاد کنند. از نظر هندلینگ و چسبندگی هم که جای هیچ حرفی در ۹۱۱ باقی نمانده و هنگام پیچیدن با سرعت بالا، خودرو را کاملا چسبیده به زمین حس خواهید کرد.
رقبای داخلی و خارجی
Benz SLK55
BMW Z4
Benz SL500
پیشنهاد نهایی
عملکرد جعبه دنده ۷سرعته PDK در نوع خود بینظیر است و تاثیر زیادی روی عملکرد عالی ۹۱۱ دارد. این جعبه دنده در سه حالت، نرمال، اسپرت و اسپرت پلاس تنظیم میشود که در حالت اسپرت پلاس، تعویض دندهها و شتابگیری، فراتر از حد تصور انجام میشوند. ترمزهای عالی ۹۱۱ به خوبی این موشک زمین به زمین را مهار میکنند. یکی از مهمترین مشکلات محصولات پورشه در ایران، هزینه سرویس بسیار بالا و قطعات فوقالعاده گران قیمت است، که از این نظر یک پله پایین تر از بنز و بامو قرار میگیرد.
ب ام و 630i کانورتیبل
میان جوانان ایرانی به اتاق شش معروف است! این نسل از سری۶ در سال ۲۰۰۴ معرفی شد و در سال ۲۰۰۸ از سوی بامو فیسلیفت شد و ظاهر اسپرت آن دست خوش تغییراتی شد. ظاهر سری۶ همچون کوسه است و از همان ابتدای تولدش، منتقدین زیادی را به همراه داشت. اما فوقالعاده ظاهری هماهنگ و جوانپسند دارد. در مدل فیس لیفت شده گرافیک چراغهای جلو و عقب تغییر کرده است و فرم نورپردازی آنها با قبل فرق میکند.
همچنین طراحی سپرهای جلو و عقب نیز در این مدل دست خوش تغییراتی شده است. سری۶ بر خلاف رقیب اصلیاش بنز SL که از سقف فلزی جمع شونده بهره میبرد، در دو نوع کوپه سقف ثابت و کابیرولت با سقف برزنتی عرضه شده است. که در مدلهای کابریولت، مشکل سر و صداهای اضافی داخل سقف برای نمونههای دست دوم با کارکرد بالا، کمیناخوشایند است.
فضای داخل کابین نیز ساده و در عین حال اسپرت است. دو تریم آلومینیومیو چوبی برای پوشش کنسول جلو عرضه شده است که نمونه آلومینیومیجلوه اسپرت بیشتری دارد. بر خلاف SL، که تنها برای دو نفر طراحی شده است، سری۶ یک کوپه چهار نفره یا همان گرندتورر است.
البته صندلیهای عقب همچون صندلیهای جلو راحت نیستند و فقط افراد ریز نقش در ردیف دوم میتوانند به راحتی بنشینند. صندلیها جلو اما بسیار راحت و دربرگیرنده هستند و بهصورت برقی تنظیم میشوند. تنظیمات فرمان نیز در نوع خود جالب است و زاویه آن در عمق نیز تغییر میکند. ظاهرفرمان مدل ۲۰۰۸ به فرمانهای M پاور نزدیک شده است و وجود دو شیفتر برای تعویض دنده در پشت فرمان، لذت سواری با سری۶ را دو چندان کرده است. صفحه کیلومتر شمار اما نسبت به کلاس خودرو کمیساده است و به لطف وجود سیستم IDRIVE، خبری از تعداد زیاد دکمهها روی کنسول جلو نیست.
پیشرانه 630 قادر است ۲۷۲ اسب بخار قدرت تولید کند که از نظر شتاب گیری و قابلیتهای حرکتی، سری ۶ را در رتبه خوبی قرار میدهد. اما در مقابل SL500 ۸سیلندر حرفی برای گفتن ندارد. یکی از بارزترین ویژگیهای فنی سری۶، چسبندگی و هندلینگ بسیار عالی آن است که ویژگی مشترک اکثر خودروهای بامو است. سری۶ این ویژگی را مدیون سامانههای کنترل ثبات و پایداری، آنتیرولبار و سیستم فعال فرمان است. همچون سایر مدلهای اسپرت بامو، در سری۶ نیز تکانهای مسیر قابل لمس خواهد بود، اما به هیچ عنوان آزار دهنده نیست و چاشنی اسپرت رانندگی است.
جعبه دنده ۶سرعته تیپ ترونیک که در مدل ۲۰۰۸ دستخوش تغییراتی شده، بسیار دقیق عمل میکند و عملکرد خوب آن باعث میشود در طول رانندگی کمتر سراغ تعویض دستی دندهها بروید. نکته جالب اینکه اگر در حال حرکت درب خودرو باز شود، جعبه دنده به صورت خودکار در حالت P قرار میگیرد. شتاب سری۶ هم کاملا مناسب است و میتوان با آن حس کنده شدن از زمین و فرو رفتن در صندلیها رتجربه کرد.سواری با این خودرو در خیابانها، با توجه به ابعاد بزرگ و پهن بدنه، کمینیاز به دقت دارد، اما در کل خودرو در دستی است. همچنین دید قسمت عقب برای مدلهای کابریو محدودتر است.
رقبای داخلی و خارجی
Benz CLK
Lexus IS300C
Volvo C70
پیشنهاد نهایی
سواری سری۶ یکی از نقاط قوت آن است که مشتاقان هیجان رانندگی را به سوی خود جذب میکند. این خودرو تنها با پیشرانه ۶سیلندر ۳لیتری وارد ایران شد و تعداد نمونههای ۸سیلندر این مدل در کشور بسیار محدود است. گیرایی این مدل هنوز هم بالاست و انتخاب طیف گسترده ای از علاقه مندان خودروهای کانورتیبل است.
بنز SL500
اگر بخواهیم پنج تا از بهترین و جذاب ترین کوپههایی که در سالهای اخیر به کشور وارد شدند را انتخاب کنیم، بدون شک نسل قبلی بنز SL کلاس از اعضای قطعیاین لیست خواهد بود. جالب است بدانید اتاق R230 پرفروش ترین مدل SL در تاریخ لقب گرفته است.
این مدل در واقع فیس لیفت SLهای چراغ دوقلو به شمار میآید. البته کاری که مرسدس بنز با R230 در سال ۲۰۰۹ انجام داده فراتر از یک فیس لیفت است و طراحی قسمت جلو به کلی تغییر کرده است. بدنه SL فوق العاده جذاب است و حالت اخمالود چراغهای جلو و عقب، ظاهری خشن برایاین خودرو رقم زده است.
اکثر SLهای موجود در کشور از کیت بدنه اسپرت AMG برخوردار هستند که تاثیر به سزایی روی ظاهراین خودرو میگذارد. چراغهای عقب مجهز به لامپهای LED هستند و دو خط برجسته روی کاپوت از سمبلهای نمادیناین کلاس از بنز به شمار میآیند. سقف فلزی SL ظرف ۱۵ ثانیه باز میشود. در نمونههای فول آپشناین سقف فلزی مجهز به سانروف یک تکه شیشهای است تا حتی در حالت بسته بودن سقف نیز بتوان از فضای بیرون لذت برد.
داخل کابین SL با توجه به فرم کوپه بدنه کوچک است. اما روی صندلیهایاین خودرو که تنها برای دو نفر تدارک دیده شده، احساس راحتی کامل خواهید کرد. پوشش چرمیصندلیهای و داشبورد آنقدر با کیفیت هستند که با گذشت چند سال، هنوز هم زیبایی خود را از دست ندادهاند. صندلیهای جلو به صورت برقی تنظیم میشوند و به گرمکن و سردکن مجهز هستند. همچنین تنظیمات هر دو صندلی در سه حالت ذخیره میشود. پشت صندلیها صندوقچهای برای قرار دادن اشیا کوچک تعبیه شده که در کابین کوچک SL بسیار کاربردی به نظر میرسند.
یکی از آپشنهای جالب SL500 که تا پیش ازاین روی کوپههای دیگر دیده نشده بود، سیستم ایرکرافت یا همان گرمایش گردن است. به لطف وجوداین سیستم میتوان در سرمای زمستان نیز از باز بودن سقف خودرو لذت برد. همچنین بادگیری میان دو صندلی نصب میشود و از اغتشاش داخل کابین هنگام باز بودن سقف جلو گیری میکند. در کل میتوان کابین SL را از نظر لوکس بودن، نزدیک به سدان بزرگاین شرکت، یعنی S کلاس، ارزیابی کرد. بااین تفاوت که همهاین امکانات و فضای لوکس تنها برای دو نفر تدارک دیده شده است.
پیشرانه ۸ سیلندر حجیم SL500 توسط دکمهای روی سردنده روشن میشود. اولین چیزی که هنگام روشن شدن و گاز خوردن SL500 جلب توجه میکند، صدای گوشنواز پیشرانه است. این درحالی است که با نصب منبع اگزوز AMG، این صدا به مراتب خشنتر و جذابتر میشود. طوری که قبل از دیده شدن خودرو، اول صدای آن شنیده میشود! همچون اکثر مرسدس بنزها دور گیری و راه افتادن خودرو با مکس کوتاهی همراه است.
موتور ۵/ ۵لیتری SL500 قادر است ۳۸۷اسب بخار قدرت و ۵۳۰ نیوتنمتر گشتاور تولید کند. این اعداد و ارقام برای یک کوپه اسپرت، بسیار مناسب هستند. با فشردن پا بر روی پدال گاز در هر سرعتی، سرنشینان داخل صندلیها فرو میروند. شتاب 5.4 ثانیهایاین خودرو نسبت به وزن ۲تنیاش ایدهآل به نظر میرسد.
در سرعتهای بالا و در حالت سقف باز، صدای یکنواخت و بلند اگزوزها کمی آزار دهنده میشود، که البته این ایراد به مدلهای دست کاری شده مجهز به منبع اگزوز AMG مربوط میشود. همچنین مصرف ۱۲لیتریاین خودرو در ۱۰۰کیلومتر، که حالا پس از گذشت چند سال بیشتر هم شده و باعث میشود زیاد به پمپ بنزینها سر بزنید.
گیرباکس ۷سرعته تیپ ترونیک این خودرو عملکرد جذابی دارد و در حالت دستی، تعویض دندهها توسط شیفترهای پشت فرمان احساس بسیار خوبی را القا میکند. درست است که SL در درجه اول یک کوپه اسپرت است تا یک کوپه لوکس و راحت. اما عملکرد نرم کمک فنرهای ایرماتیکی جای هیچ گلهای را باقی نمیگذارد و علیرغم نزدیک بودن کف خودرو به سطح زمین، سواری نرمیرا برایش به ارمغان آوردهاند. بنز SL از هندلینگ و پایداری خوبی برخوردار است و بهاین راحتی از کنترل خارج نمیشود.
اما اگر رانندهای حرفهای نیستید، توصیه میشود با دکمه ESP این خودرو بازی نکنید. چون در صورت خاموش بودن سیستم کنترل پایداری، با اشارهای به گاز و فرمان دادن بیش از حد، دو جفت لاستیک عقب در مدت کوتاهی دود خواهند شد!
SL500کوپه فوقالعاده عصبانی، چه در نمای ظاهری و چه در عملکرد فنی است. در مدت کوتاهی به آن علاقهمند خواهید شد و ویژگیهای جالبش باعث میشود دل کندن از آن سخت باشد.
رقبای داخلی و خارجی
Porsche
BMW Z4 2012
Porsche Cayman S 2009
پیشنهاد نهایی
وقتی بنز سوار شی دیگه سوار هیچ ماشینی نمی تونی بشی! این جمله ای است که اکثر بنز سواران میگویند. لذت رانندگی با SL آنقدر بالاست که اجازه جدایی از آن را نمیدهد. آپشن های منحصر بفرد بنز در این مدل رقابت را برای رقبا سخت کرده است.
ب ام و X3
X3 را میتوان پرفروش ترین و محبوب ترین شاسی بلند ب ام و در ایران خطاب کرد. خودرویی با ظاهر جمع و جور و جذلب که برای اولین بار در سال ۲۰۰۴ و با کد اتاق E83 معرفی شد.
طراحی ظاهر X3 متشکل از خطوط شکسته است و خبری از خطوط منحنی در طراحی آن نیست. طراحی چراغهای جلو و عقب هماهنگی مناسبی با یکدیگر دارند و مواردی مانند قسمت همرنگ بدنه روی سپر جلو و جای مناسب مهشکنها، ظاهر خودرو را از سادگی دور کردهاند. البته مواردی همچون قطعات سیاه پلاستیکی روی سپرها و دور گلگیرها چندان جالب نیست. البته کیفیت این قطعات کاملا مطلوب است.
با قدم گذاشتن به داخل کابین، کمی ناامید خواهید شد. طراحی کابین بسیار ساده است و درخور یک بامو اسپرت نیست. کیفیت متریال کابین نیز آنچنان که از یک بامو انتظار میرود بالا نیست. اما فضای کابین و صندلیها کاملا مناسب است و تنظیم صندلیهای جلو به صورت برقی انجام میشود.
تکانهای زیاد داخل کابین با توجه به کمک فنرهای اسپرت اجتناب ناپذیر است و سرو صداهایی نیز از ردیف عقب شنیده میشود. اما فرمانپذیری و هندلینگ X3 علیرغم ارتفاع زیاد از سطح زمین، همچون یک بامو اسپرت خوب و دلچسب است. عملکرد جعبهدنده نیز دقیق است و در حالت دستی اگر فراموش کنید معکوس دهید، خود جعبه دنده به صورت اتوماتیک این کار را میکند. عملکرد موتو معمولی است. X3 در دو مدل 25i و 30i در ایران حضور دارد .
نمونه 30i به عنوان قوی ترین نمونه از یک موتور ۶سیلندر خطی به حجم ۳لیتر و قدرت ۲۷۲ اسب بخار بهره میبرد. این دو دیفرانسیل جمع و جور نیازهای رانندگی اسپرتی شهری را تا حدی پاسخ میدهد و واکنش پیشرانه به پدال گاز مناسب است. شیبهای نسبی و تپههای معمولی را به خوبی بالا میرود، اما از آن نمیتوان انتظار قابلیت آفرود داشت. چون این یک کراس اوور جمع و جور است که برای مسیرهای شهری طراحی شده است.
رقبای داخلی و خارجی
Nissan Murano
Toyota Rav4
Benz ML350
پیشنهاد نهایی
ب ام و X3 هنوز هم زیباست. قیمت آن در محدوده قیمت انواع هیوندای توسان،اسپرتیج و میتسوبیشی ASX است، اما این کراس اوور آلمانی یک سر وگردن نسبت به این رقبای تازه کار بالاتر قرار میگیرد و ارزش خرید دارد. خصوصا اینکه از بازار خرید و فروش نسبتا مناسبی هم برخوردار است. البته هنگام خرید حواستان را به سلامت گیرباکس و نداشتن خطاهای گوناگون فنی کاملا جمع کنید.