وقتی از «نازی ها» سخن می گوییم، بیش از هر چیز، نام «هیتلر»، «گوبلز»، «گورینگ»، «هیملر» و «اشپیر» به ذهن مان می آید، رهبران رایش سوم که با افکار جنگ طلبانه، اروپا را تا اتحاد جماهیر شوروی، درگیر نزاع کردند.
اما هیچ کدام از این نام ها، به هیچ عنوان نقشی در طراحی یا پیشرفتِ تکنولوژیِ استفاده شده توسط نازی ها نداشتند. دانشمندان و مهندسانِ برجسته ای بودند که نبوغ خود را در خدمت زیاده خواهیِ هیتلر و یارانش قرار دادند و ماشین هایی جنگی برای نیروهای نازی ابداع کردند که وی را تقریباً تا نزدیکیِ مرزهای آرزوی دیوانه وارش رساند: سلطه بر تمام جهان! در این نوشته، با بخشی از این دانشمندان و مهندسان آشنا می شویم. نام هایی که برخی از آن ها، تا امروز هم معروف و موجه هستند و شاید فکرش را نمی کردیم چه رابطه نزدیکی با نازی ها داشته اند.
۱- فردیناند پورشه
نام خانوادگیِ فردیناند پورشه، برای همه مردم جهان شناخته شده است، و این تنها یک شباهت نیست. او بنیان گذار شرکت اتومبیل سازی ای است که ماشین های اسپرت خارق العاده ای می سازد. این تنها کار مهم پورشه نبود، او علاوه بر آن، با شور و شعف به نازی ها هم خدمت کرده است!
او فولکس واگن بیتل را طراحی کرد، که هیتلر آن را «اتومبیل مردم» می نامید. پورشه تقریباً نزدیک بود که قراردادِ تانک رعب اورِ «جرمن تایگر» را هم برنده شود، اما سیستمی که او برای راندن تانک طراحی کرده بود، بیش از حد پیچیده بود. به جای آن، از طراحیِ پورشه برای یک نابودکننده تانک به نام «فیل بزرگ» (The Elephant) استفاده شد.
پیش تر از این ماجراها، پورشه یک مخترع بود که به طراحی سیستم خودرو، علاقمندی نشان می داد. او پیشینه طراحی تجهیزات را برای اتریشی ها در جنگ جهانی اول داشت و در سال ۱۹۳۱ در کنار پسرش، شرکت مهندسیِ خودش را تأسیس نمود.
پورشه به آن چنان اعتباری در زمینه مهندسی و طراحی در صنعت خودرو رسیده بود که استالین در سال ۱۹۳۲، شخصاً تلاش کرده بود تا وی را به استخدام خود دربیاورد و ریاستِ خودروسازیِ شوروی را به او واگذارَد. پس از تحقیقات بسیار درباره او، پورشه این پیشنهاد را رد کرد چرا که او نمی توانست به زبان روسی سخن بگوید..
در سال ۱۹۳۴، هیتلر به دنبال خودرویی به عنوان «اتومبیل مردم» بود و از میان نمونه های موجود، کارِ فولکس واگن بیتلِ پورشه برگزیده شد. هیتلر در سال ۱۹۳۵ با پورشه ملاقات کرد و در این ملاقات، پورشه او را بسیار تحت تأثیر قرار داد و هیتلر، لب به تمجید از وی گشود. او حتی به پورشه پیشنهاد داد که با توجه به تولید این مدل اتومبیل، نام «فولکس واگن بیتل» را هم بعد از نام وقت کارخانه که همان پورشه بود، بیاورد، اما مهندس نابغه این پیشنهاد را رد کرد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، پورشه در فرانسه به جرم نازی بودن، ۲۲ ماه زندانی شد. در سال ۱۹۵۰، او و پسرش، اولین اتومبیل اسپورت پورشه را طراحی کردند.
۲- کرت تانک
کرت تانک، یک مهندس شناخته شده در طراحی هواپیماهای آلمانی و خلبان آزمایشی برای نازی ها بود که در جنگ جهانی اول، برای آلمان جنگیده بود. پس از آن، او به تحصیل در رشته مهندسی الکترونیک پرداخت و تبدیل به یک خلبان بسیار مجرّب گردید. بعد از کار کردن با چندین کارخانه صنایع هوانوردی، او در سال ۱۹۳۱، به کارخانه «فوک وُلف» رفت.
او در آن جا این کارخانه را تبدیل به یک کارخانه شناخته شده در سطح جهان، در زمینه تولیدات صنایع هوانوردی نمود. او هر دو هواپیمای Fw 190 جنگنده و Fw 200 مسافربری را در آن جا طراحی نمود. Fw 190 آلمانی، عملکردی بسیار برتر از «اسپیت فایِر» معروفِ بریتانیایی داشت و تبدیل به بهترین هواپیمای جنگنده آلمانی ها در جنگ جهانی دوم گردید. در عین حال، Fw 200 طراحی او هم، علاوه بر آن که می توانست یک مسافربر باشد، همزمان به عنوان بمب افکن هم کاربرد داشت.
با آن که تنها چند صد عدد نمونه از این مدل ساخته شد، اما این مدل می توانست بیش از ۳۲۰۰ کیلومتر پرواز کند و تهدیدی جدی برای سیستم حمل و نقل هوایی متفقین بود. FW 200 می توانست ماهانه ۹۰هزار تُن بار جابجا نماید و از همین رو، چرچیل این مدل هواپیما را «معضل آتلانتیک» می نامید.
بعد از پایان جنگ جهانی دوم، تانک به آرژانتین مهاجرت نمود. او در یک کارخانه تولید جت در آن جا مشغول به کار شد که به وضوح، به شکست انجامید. سپس به هند رفت و برای ارتش آن جا، به طراحیِ جت های جنگنده پرداخت. دو دهه بعد، تانک به عنوان مشاور یک شرکت تولید هواپیمای آلمانی، به کشورش بازگشت.
۳- ارنست هِینکِل
با آن که نخستین هواپیمای ساخته شده توسط ارنست هینکل، منفجر شد و در آتش سوخت، او همچنان از هدف خود دست برنداشت. او که در طول جنگ جهانیِ اول مشغول طراحی هواپیما بود، دست به کار ساخت کارخانه هواپیماسازیِ خود شد و آن را Heinkel Flugzeugwerke نامید.
دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ میلادی، برای هینکل با موفقیت نسبی همراه بود. او هواپیمایی طراحی کرد که رکورد سرعت هواپیماها را تا آن زمان، شکست و پس از آن به طراحیِ He 187 پرداخت، یعنی نخستین هواپیمای جت در جهان. این جت، اولین بار در سال ۱۹۳۹ پرواز کرد. درست یک هفته پیش از آن که جنگ جهانی دوم، آغاز گردد.
به یادماندنی ترین کار او، طراحی He111 بود. یک بمب افکن دو موتوره که در حملات گسترده رعدآسا، از آن استفاده می شد. اما این طراحی، نقایصی داشت که منجر به استفاده محدود از این مدل، در عملیات های هوایی گردید.
در آن زمان، هینکل، تغییر رویه داده بود و از منتقدان جدیِ حزب نازی شده بود. نازی ها نمی توانستند چنین چیزی را بپذیرند، بنابراین در سال ۱۹۴۲، کارخانه او را ضبط کردند و آن را ملی اعلام نمودند.
با این وجود، هینکل هنوز از اعضای حزب نازی بود و از نیروی کار اجباری در کارخانه اش استفاده می شد. پس از آن که جنگ پایان یافت، متفقین که پیروز جنگ جهانی دوم بودند، او را دستگیر کردند و برای او محاکمه ای ترتیب دادند. البته مخالفت هایش با هیتلر در طول جنگ، به داد او رسید و وی از اتهاماتش، تبرئه گردید.
در دهه ۱۹۵۰، هینکل کارخانه جدیدی پایه گذاری کرد که به ساخت اسکوتر، دوچرخه و اتومبیل می پرداخت.
۴- ویلی مِسِراشمیت
در طول جنگ جهانی اول، ویلی مسراشمیت در یک مدرسه آلمانی آموزش پرواز مشغول به کار بود. در یک مقطع زمانی، او رکورددار جهانیِ طولانی ترین پرواز با گلایدر هم بود.
در دهه ۱۹۲۰، او کمپانی خود را پایه گذاری کرد که به ساخت هواپیماهای ارزان قیمت می پرداخت. اما در این راه مشکلی وجود داشت: بیشتر هواپیماهای محصول او، منهدم می شدند. طبعاً این نتیجه منفی، باعث ورشکستگیِ او در سال ۱۹۳۱ شد.
برآمدن نازی ها در سال ۱۹۳۳، مسراشمیت را از نابودیِ کامل نجات داد. اگرچه در میان افسران بلندپایه حزب، یکی از آن ها به دلیل آن که پسرش با یکی از هواپیماهای مسراشمیت کشته شده بود، مانع از کارهای او می شد، اما مسراشمیت دوستان پرنفوذ بسیاری میان افسران رده بالای نازی داشت.
وقتی حزب نازی برای بازتجهیز ادوات نظامی آلمان، اعلان عمومی داد، مسر اشمیت با کمک رابرت لاسِر، یک نمونه آزمایشی به نام Bf 109 را طراحی کرد. رئیس نبخش پیشرفت یرویِ هوایی لوفت واف، شخصاً پرواز آزمایشی با آن را انجام داد و اعلام کرد که این مدل، به عنوان یک جنگنده، عملکردی بسیار خوب دارد.
در طول جنگ جهانی دوم، Bf 109 در تمام جبهه های آلمان به ارتش این کشور خدمت نمود و مهم ترین مأموریت های آن، نبرد با اسپیتفایِر بریتانیایی در جنگ با آن کشور بود. در آن زمان، مِسِراشمیت مشغول طراحی Bf 110 شد که به عنوان جنگنده ای مناسب در شب، شناخته می شد. اما طلایی ترین دستاورد او در آن ایام، نه این دو مدل، که Me 262 بود، اولین هواپیمای جت که در جنگ قابل استفاده بود.
با پایان جنگ جهانی دوم، مسراشمیت به مدت دو سال توسط نیروهای آمریکایی، بازداشت شد. بعد از آزادی، او پروژه هایش را در زمینه خانه های پیش ساخته و دستگاه های خیاطی انجام می داد، چرا که متفقین ساخت هواپیما را در آلمانِ پس از جنگ، ممنوع کرده بودند. اما این موضوع، دیری نپایید و در سال ۱۹۵۲، او مجدداً ساخت موشک و هواپیماهای جنگنده آلمانی را از سر گرفت.
۵- رابرت لاسِر
رابرت لاسر، یک مهندس هوانوردی و یک خلبان کارکشته بود که جایزه خلبانی را هم گرفته بود. پس از کار کردن برای چندین کارخانه سازنده هواپیما، او شروع به همکاری با مسراشمیت نمود و با کمک یکدیگر، Bf 109 را طراحی نمودند. او همچنین در طراحیِ Bf 110 هم نقشی مؤثر ایفا کرد. در سال ۱۹۳۸، او نزد هینکل رفت تا دوباره همکاری اش را با او از سر بگیرد، اما پس از مخالفتی در زمینه طراحیِ یک جت جنگی، از سمت خود اخراج شد.
پس از آن، لاسر به دیگر کارخانه هواپیماسازی، یعنی Fieseler رفت. در آن جا بمب افکن ترس آور V-1 را طراحی نمود. این نخستین انتقام مخوف نازی ها بود. صدها موشک کروز، به وسیله این بمب افکن، بر بریتانیا فرود آمد و به این ترتیب، کارآمد بودن و رعب انگیزیِ آن، به اثبات رسید.
پس از جنگ، لاسر توسط متفقین برای شرکت در عملیات Paperclip برگزیده شد، اما برخلاف «وارنر فون براون» معروف، او تا سال ۱۹۴۸ به آمریکا مهاجرت نکرد.
در آن زمان، او در کنار فون بران در برنامه فضاییِ آمریکا همکاری می کرد، اما به اشتباه، حدس زد که سفر به ماه، امری ناممکن است. او می گفت که هیچ سفینه ای برای چنین مسافرت پرمخاطره ای، به قدر کافی قابل اعتماد نیست. در سال ۱۹۵۹، لاسر مجدداً به آلمان بازگشت و کار کردن زیر نظر مسراشمیت را از سر گرفت.
۶- هانس فون اوهاین
زمانی که ارنست هِینکِل، در آستانه ورود به دانشگاه گوتینگِن برای طراحیِ اولین هواپیمای جت بود، هانس فون اوهاین توسط سرپرست خود در مدرسه، به او معرفی شد. در سال ۱۹۳۶، اوهاین رسماً به Heinkel Flugzeugwerke پیوست تا در پروژه ساخت نخستین موتور جت، همکاری نماید.
در سال ۱۹۳۹، هواپیمای He 178، که نخستین هواپیمای جت جهان محسوب می شد، ساخته شد و در پرواز آزمایشی نیز هیچ ایرادی از خود نشان نداد. کارِ فون اوهاین روی موتورهای جت، باعث شد که نازی ها به هواپیمای جنگنده Me 262 دست یابند. اگرچه فون اوهاین، خود در طراحی Me 262 مستقیماً دخالت نداشت، اما او موفق شد که به نازی ها اثبات نماید استفاده از موتورهای جت در هواپیماهای جنگنده، می تواند ایده ای بسیار عملی و ارزشمند باشد.
بعد از پایان یافتن جنگ جهانیِ دوم، فون اوهاین به آمریکا مهاجرت کرد. در سال ۱۹۶۳، او دانشمند ارشد آزمایشگاه تحقیقاتیِ نیروی هواپیمایی آمریکا شد. او در این زندگیِ جدید، مقالات فراوانی را به چاپ رساند و از نظرِ بین المللی به خاطر دستاوردهایش در زمینه مهندسیِ هوانوردی، به شهرت فراوانی دست یافت. در نهایت، نام فون اوهاین در تالار شهرت هوانوردی بین المللی و تالار شهرت علوم، ثبت گردید.
۷- والتر ثیِل
در سال ۱۹۳۶، والتر ثیِل، سومین دانشمند استخدام شده توسط «والتر دورنبِرگِر»، رئیس بخش تحقیقات موشکیِ آلمان بود. ثیِل سابقه کار در رشته مهندسیِ شیمی را داشت و در نهایت، مرد شماره دوی بخش تحقیقات موشکیِ آلمان شد.
کار ثیِل برای پرواز موشک V-2 نقشی حیاتی ایفا نمود. او در اصل، روی طراحیِ موتور کار می کرد و ایده های او، منجر به دست یابی به موتوری بسیار سبک تر و کوچک تر شد. او روی یک سوخت ترکیبی برای موشک V-2 کار کرد و طراحیِ موتور موشک را ساده تر کرد تا تولید انبوه آن، توجیه پذیرتر باشد.
با این حال، در سال ۱۹۴۳، ثیِل متقاعد شد که مشکلات ذاتی در موشک V-2 آن را گزینه ای مناسب برای تولید انبوه نمی کند. بنابراین، استعفای خود را به والتر دورنبرگر تقدیم نمود. تنها چند روز پس از آن، ثیِل و خانواده اش طی بمبارانی که توسط نیروهای بریتانیایی با هدف گیریِ مقر تحقیقات موشکی آلمان واقع در Peenemunde صورت گرفت، جان خود را از دست دادند.
۸- هربرت آ. واگنردر این نوشته، با بخشی از این دانشمندان و مهندسان آشنا می شویم.
در طول دهه ۱۹۲۰، مهندس هوانوردی ای به نام واگنر، روی دینامیک اجزای مختلف هواپیماها، از جمله شناورهای دریایی، مطالعه می کرد. با فرا رسیدن دهه ۱۹۳۰ میلادی، او روی موتورهای هواپیماهای نظامی با توان پرواز در ارتفاعاتِ بالا و موتورهای جت کار می کرد. او در دهه ۱۹۴۰، کارش را روی موشک های هدایت شونده متمرکز نمود.
یکی از پروژه های او، بمب هدایت شونده Hs 293 با قدرت موشکی، نخستین نوع بمب از این خانواده بود که در زمان جنگ به کار گرفته شد. این بمب که نمونه ای اولیه اما ویرانگر بود، توانست ۴۰۰هزار تن از ادوات حمل و نقل دریاییِ متفقین را معدوم نماید. با این وجود، گسترش مدل های دیگر Hs 293، بهبودِ مدل ساخته شده را ناممکن ساخت.
بعد از پایان جنگ، واگنر یکی از نخستین دانشمندان آلمانی بود که به آمریکا رفت. در آن جا، او سیستم هواپیماییِ هدایت شونده راداری را که توسط نیروی هوایی امریکا در طی جنگ های کره به کار گرفته شده بود، ارتقا بخشید. او همچنین طراحی بمب های هدایت شونده آمریکا و ارتقاء سیستم های هدایتی موشک های ضدتانک ارتش آمریکا را بر عهده گرفت.
۹- کنراد زاس
در سال ۱۹۳۵، کنراد زاس به عنوان یک مهندس برای کارخانه هواپیماساریِ هنشِل کار می کرد، اما تعطیلاتش را صرف ساخت کامپیوتری در اتاق پذیراییِ والدینش نموده بود. Z1 نخستین کامپیوتر قابل برنامه ریزی در جهان بود.
زاس تلاش کرد کامپیوتری بسازد که بتواند معادلات مهندسی را برای او حل کند. در سال ۱۹۳۸، Z1 در این زمینه پیشگام بود، اما تنها از عهده حل معادلات ساده برمی آمد. با آغاز جنگ جهانی دوم، زاس حالا باید دانش اش را در ساخت کامپیوتر در اختیار نیروهای ارتش آلمان می گذاشت.
زاس در این هنگام برای مؤسسه آیرودینامیک آلمان و در خدمت رایش سوم کار می کرد و موفق شد چندین کامپیوتر دیگر را نیز طراحی نماید که در نهایت، به ساخت Z4 منجر شد. زاس مشغول به کار روی کامپیوتری شد که با لوله های خلأ کار می کردند. ولی این کار در همان مراحل ابتدایی، توسط نیروهای ارتش آلمان متوقف شد. آن ها فکر می کردند دستیابی به چنین کامپیوتری، غیرضروری است چرا که پیروزیِ آن ها بسیار قریب الوقوع بود.
تولیدکنندگان هواپیمای مختلفی در آلمان، خواهان کامپیوترهای زاس بودند تا بتوانند معادلات لازم را با استفاده از آن، حل نمایند. موضوع این کامپیوترها، چنان اهمیت حیاتی ای یافت که «ورنر فون براون»، شخصاً دست به کار شد تا زاس و کامپیوترهای ش را به محلی امن تر منتقل نماید.
با پایان جنگ جهانی دوم، زاس مخفیانه مدل Z4 را از مرز آلمان خارج کرد و به سوئیس برد و در دهه ۱۹۵۰، یک کارخانه ساخت کامپیوتر را تأسیس نمود. بیست سال بعد، امتیاز این کارخانه توسط زیمنس خریداری گردید و زاس، بازنشسته شد.
۱۰- فریتز تاد
پس از خدمت در ارتش آلمان در طول جنگ جهانی اول، تاد به تحصیل در رشته مهندسی پرداخت و در نهایت، در یک شرکت ساختمانیِ کوچک مشغول به کار گردید. او در سال ۱۹۲۲، به حزب نازی پیوست، یک دهه پیش از آن که آنان به قدرت دست یابند. بعدها، او عضو SS شد.
در دهه ۱۹۳۰، تاد مقاله ای در باب اشتغال منتشر نمود که نظر هیتلر را جلب کرد. وقتی حزب نازی به قدرت رسید، تاد برای سرپرستی پروژه اتوبان جدید آلمان، برگزیده گردید. در نهایت، او تمام جنبه های اقتصاد آلمان را به عنوان وزیر اسلحه و مهمات آلمان و همچنین سرپرست دفتر فناوری آلمان، تحت اختیار خود گرفته بود.
او بنیاد تاد را نیز تأسیس نمود که یک بنیاد مهندسیِ نیمه دولتی بود و کارش ساخت دیوار آتلانتیک و پناهگاه های زیردریایی ها در ساحل فرانسه بود. بنیاد تاد، به خاطر به کار گماشتنِ میلیون ها اسیر جنگی، بدنام بود.
اگرچه تاد حمایت هیتلر را با خود داشت، اما با نازی های دیگر از جمله «هرمان گورینگ» و «مارتین بورمن»، درگیری هایی را از سر گذراند. در سال ۱۹۴۲، تاد در یک انفجار هواپیما کشته شد. در حالی که سوء ظن وجود خرابکاری و سوء قصد وجود داشت، اما هرگز مدرکی برای اثبات این ادعا به دست نیامد.
پ ن: تصویر شاخص این پست، دانشمندان سابقاً نازی آلمانی هستند که در زمان ثبت این تصویر، در تگزاس مشغول به خدمت در تحقیقات نیروی هوایی ارتش آمریکا شدند.