استیون هاوکینگ در ژانویه ۱۹۶۳ و در آغاز بیست و یک سالگی، به دنبال احساس ناراحتی در عضلههای دست و پا به بیمارستان مراجعه کرد. آزمایشهایی که روی او انجام گرفت علائم بیماری بسیار نادر و درمان ناپذیری را نشان داد. این بیماری که به نام اسکلروز جانبی آمیوتروفیک یا ALSشناخته میشود بخشی از نخاع و مغز و سیستم عصبی را مورد حمله قرار میدهد و به تدریج اعصاب حرکتی بدن را از بین میبرد و با تضعیف ماهیچهها فلج عمومی ایجاد میکند بطوریکه بمرور توانایی هرگونه حرکتی از شخص سلب میشود.
زندگینامه استیون هاوکینگ
معمولاً مبتلایان به این بیماری بیدرمان مدت زیادی زنده نمیمانند و این مدت برای استیون بین دو تا سه سال پیش بینی شده بود. پس از این اتفاق، استیون هاوکینگ دچار ناراحتی و افسردگی شد و همهٔ آرزوهای خود، مانند تحصیل در دورهٔ دکترا را از دست رفته میدید.
اما آنچه به او قوت قلب و اعتماد به نفس بیشتری برای مبارزه با ناامیدی و بدبینی داد آشنایی اش در همان ایام با دختری به نام (جین وایلد) بود که بعدها همسرش شد.
جین دانشجوی دانشگاه لندن بود اما تحت تأثیر هوش فوق العاده و شخصیت استثنایی استیون چنان مجذوب او شده بود که هر هفته به سراغش میآمد و ساعتی را به گفتگوی با او میگذرانید.آنها پس از چندی رسما نامزد شدند و استیون تحصیلات دانشگاهی اش را از سر گرفت زیرا برای ازدواج با جین میبایست هرچه زودتر دکترای خود را بگیرد و کار مناسبی پیدا کند.
و او طی دو سال با اشتیاق و پشتکار این برنامه را عملی کرد در حالیکه رشد بیماری لعنتی را در عضلاتش شاهد بود و ابتدا به کمک یک عصا و سپس دو عصا راه میرفت. ازدواجش با جین در سال ۱۹۶۵ صورت گرفت و او چنان غرق امید و شادی بود که به پیش بینی دو سال پیش پزشکان در مورد مرگ قریب الوقوعش نمیاندیشید. جین تا سال ۱۹۹۱ از استیون نگهداری کرد. در آن سال به دلیل مشکلات ناشی از شهرت استیون و بد تر شدن بیماری او، این دو از یکدیگر جدا شدند. سپس استیون که از این ازدواج سه فرزند داشت، با یکی از پرستارانش، الن میسون، ازدواج کرد. همسر اول الن، دیوید میسون، سازنده نخستین دستگاه گویا برای استیون بود.
پروفسور استیون هاوکینگ اکنون ۶۹ سال داردو ظاهراً بیش از یک ربع قرن به طرز معجزه آسایی زندگی کردهاست. البته اگر بتوان وضع کاملا استثنایی او را در حال حاضر زندگی نامید!
پیش بینی پزشکان در مورد بیماری فلج پیش رونده او نادرست نبود و این بیماری اکنون به همه بدنش چنگ انداختهاست. از اواخر دهه ۶۰ برای نقل مکان از صندلی چرخدار استفاده میکند و قدرت تحرک از همه اجزای بدنش بجز دو انگشت دست چپش سلب شدهاست. با این دو انگشت او میتواند دکمههای رایانه بسیار پیشرفتهای را فشار دهد که اختصاصأ برای او ساختهاند و بجایش حرف میزند و رابطه اش را با دنیای خارج برقرار میکند زیرا استیون هاوکینگ از سال ۱۹۸۵ قدرت گویایی خود را هم ازدست دادهاست.او اکنون یکی از پیشرفته ترین و مجهرترین ویلچرهای دنیا را در اختیار دارد.
او حتی قدرت گویایی خود را از دست داده ، با جایگزینی رایانه مخصوص سخنگو ارتباط او با اطرافیانش صورت می پذیرد. برنامه ریزی این دستگاه شامل سه هزار کلمهاست و هر بار که استیون هاوکینگ بخواهد سخنی بگوید میبایست با انتخاب کلمات و فشردن دکمههای رایانه به کمک دو انگشتش که هنوز کار میکنند جمله مورد نظرش را بسازد و صدای مصنوعی به جای او حرف میزند.
کتابهای هاوکینگ
كتاب «تاریخچه زمان» وی بارها و بارها تجدید چاپ شده است و میلیون ها نسخه از آن به فروش رفته و بدین ترتیب پرفروش ترین كتاب علمى همه دوران ها شناخته شد. كتاب تاریخچه زمان كه عنوان فرعى «از انفجار بزرگ تا سیاهچاله ها» را بر خود دارد یكى از مهمترین كتاب ها در حوزه كیهان شناسى است كه به موضوعاتى همچون تصویر ما از جهان، مكان و زمان، جهان در حال گسترش، اصل عدم قطعیت هاینزبرگ و پیامدهاى آن، نیروهاى اصلى و ذره هاى بنیادین طبیعت آغاز و انجام جهان، وحدت فیزیك مى پرداخت. با توجه به تنوع مطالب و اهمیت اساسى آنها بود كه این كتاب به زبان هاى مختلف ترجمه شد و در ایران نیز به رغم آنكه ترجمه هاى متنوعى از كتاب ارائه شده بود، ترجمه محمدرضا محجوب كه توسط شركت سهامى انتشار عرضه شد در سال جارى به چاپ هشتم رسید.
این كتاب به رغم آنكه مزیت هاى فراوانى داشت، چند ضعف مهم هم داشت از جمله سنگین بودن بعضى از مفاهیم ارائه شده در كتاب و دیگر خلاصه و موجز بودن آنها. این مشكلات باعث شد كه بسیارى از خوانندگان غیرمتخصص (كه كتاب در واقع براى آنها به نگارش درآمده بود) از درك كامل محتواى آن ناتوان باشند. به همین دلیل یكى از منتقدان زمانى گفته بود بیست میلیون نسخه از این كتاب به فروش رفته است، اما عمده خوانندگان كتاب هیچ وقت نتوانسته اند آن را به پایان برسانند. هاوكینگ بعدها نیز براى خوانندگان غیرمتخصص كتاب هایى تالیف كرد كه از جمله آنها مى توان به تاریخچه مصور زمان، سیاهچاله ها و جهان هاى كوچك اشاره كرد. دیگر كتاب مهمى را كه هاوكینگ تالیف كرد جهان در پوست گردوThe Universe in a Nutshell نام دارد.
وى در مقدمه این كتاب گفته است كه ناشر و بسیارى از مردم كه از موفقیت كتاب پیشین وى خرسند بودند، از وى مى پرسیدند كتاب بعدى را چه زمانى منتشر مى كند؟ اما وى علاقه اى نداشت كه كتابى همانند كتاب اول بنگارد و آن را دنباله تاریخچه زمان یا تاریخ مشروح تر زمان نامگذارى كند. وى مصمم بود در زمانى كه فرصتى كافى دارد دست به تالیف كتاب بزند تا مثل تاریخچه زمان موفق از كار درآید و البته این روش موثر افتاد و كتاب جهان در پوست گردو نیز در سال ۲۰۰۲ به عنوان برترین كتاب علمى جایزه آونتیس را از آن خود كرد.
اما هاوكینگ خود در مقدمه كتاب جدیدش نقدى بر تاریخچه زمان مى نویسد و یادآور مى شود كه آن كتاب به شیوه خطى نگارش شده بود به طورى كه فصل ها به لحاظ منطقى به یكدیگر وابسته بودند. هر چند این روش براى بسیارى از خوانندگان خوشایند است، اما اگر كسى نمى توانست مفاهیم ارائه شده در فصل هاى اول را درك كند، همانجا گرفتار شده و هرگز به موضوع هاى جذاب بعدى نمى رسید. به همین دلیل براى آنكه كتاب جهان در پوست گردو خواندنى از كار درآید به شیوه درختى تنظیم شده است، یعنى فصل هاى اول و دوم كتاب با عنوان هاى تاریخچه نسبیت و ریخت و شكل زمان تنه اصلى كتاب است و پنج فصل باقیمانده كتاب همانند شاخه هاى فرعى از تنه اصلى درخت منشعب مى شود.
این نكته باعث شده است كه خواننده بتواند پس از اتمام فصل اول و دوم سایر فصل ها را به هر ترتیبى كه خود مایل است مطالعه كند. نكته مهم دیگر آن است كه كتاب پر است از شكل ها، تصاویر و نمودارها كه به تشریح و توضیح بعضى از مفاهیم غامض اشاره شده در كتاب مى پردازند و در نتیجه ساده تر مى توان آنها را درك كرد. این كتاب كه در هفت فصل با عنوان هاى تاریخچه نسبیت، ریخت و شكل زمان، جهان در پوست گردو، پیش بینى آینده، نگاهدارى و حفاظت از گذشته، آینده ما و جهان نوین پوسته اى تنظیم شده است حاوى بعضى از جدیدترین حوزه هاى پژوهشى معاصر هستند و هاوكینگ توانسته با قلم شیوا و طنزآمیز خود آن را خواندنى سازد. كتاب جدید هاوكینگ هم به قلم محمدرضا محجوب ترجمه شده است.