اولش مسؤولیت همه چیز با داروغه بود؛ «اول» یعنی پیش از اینکه پای پلیس به ایران برسد. آن موقع داروغهها در ساعت معینی از شب روی پشتبام داروغه خانه، طبل خبردار میزدند و از آن به بعد هیچکس حق نداشت به خیابان بیاید؛ مگر اینکه اسم «شب» را بداند. و این را هر کسی نمیدانست، مگر اینکه از داروغه اجازه داشت.
بعد از داروغهها سازمان «خفیه» روی کار آمد و این ابتکار امیرکبیر بود. او برای امنیت تهران دستور داده بود چند قراولخانه در کوچهها و خیابانها بگذارند تا نظم و امنیت شهر برقرار شود.
بعد از امیرکبیر، میرزا حسینخان سپهسالار کار او را ادامه داد و کلمه «نظمیه» را هم اولین بار او به کار برد. در همین دوران ناصرالدینشاه قاجار برای بار دوم به اروپا سفر کرد و آنجا با اداره پلیس آشنا شد و «کنت دومونت فرت» را با خودش به ایران آورد تا اینجا اداره پلیس تأسیس کند. کنت تهران را که دید، تعهد داد با ۴۰۰ پلیس پیاده و ۶۰ پلیس سواره امنیت شهر را برقرار کند و به این طریق اولین اداره پلیس ایران به سبک اروپا شروع به کار کرد؛ ادارهای که روی سردرش نوشته شده بود: «اداره جلیله پلیس دارالخلافه و احتسابیه» اما این پایان ماجرا نبود.
مدتی بعد «اداره کل نظمیه» تشکیل شد و بعد آن «اداره نظمیه براساس موازین اروپایی» به وجود آمد؛ اداره ای که پدر کلانتریهای امروزی است.