ایرج میرزا در قالبهای گوناگون شعر سروده و ارزشمندترین اشعارش مضامین انتقادی، اجتماعی، احساسی و تربیتی دارند. شعر زیر یکی از آنهاست.
در سردر کاروانسرایی
تصویر زنی به گچ کشیدند
ارباب عمایم* این خبر را
از مُخبر صادقی شنیدند
گفتند که وا شریعتا خلق
روی زن بینقاب دیدند
آسیمه سر از درون مسجد
تا سردر آن سرا دویدند
ایمان و امان به سرعت برق
میرفت که مؤمنین رسیدند
این آب آورد آن یکی خاک
یک پیچه* ز گِل بر او بریدند
ناموس به باد رفتهای را
با یک دو سه مشت گِل خریدند
چون شرع نبی از ین خطر جَست
رفتند و به خانه آرمیدند
غفلت شده بود و خلق وحشی
چون شیر درنده میجهیدند
بی پیچه زن گشاده رو را
پا چین عفاف میدریدند
لبهای قشنگ خوشگلش را
مانند نبات میمکیدند
بالجمله تمام مردم شهر
در بحر گناه میتپیدند
درهای بهشت بسته میشد
مردم همه میجهنمیدند
میگشت قیامت آشکارا
یکباره به صور میدمیدند
طیر از وَکَرات* و وحش از حجر*
انجم ز سپهر میرمیدند
این است که پیش خالق و خلق
طلاب علوم روسفیدند
با این علما هنوز مردم
از رونق مُلک ناامیدند
لغتنامه :
عمایم: عمایم . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) قبیله ای است از قبایل عرب (فرهنگ معین)ارباب عمایم در این جا به معنی بزرگان مردم وقوم است
* پیچه: (چِ) (اِ.) 1 - نوعی روبند بافته شده از موی یال و دم اسب به رنگ سیاه که زنان بر چهره می زنند، نقاب ، حجاب (فرهنگ معین)
* وَکَرات: جمع وکره:وکرة. [ وَ رَ ] (ع اِ) وکر. آشیانه ٔمرغ [لغتنامه دهخدا]
* جحر: [ ج ُ ] (ع اِ) سوراخ دده و خزنده [لغتنامه دهخدا]