کبوترخانه «ولاشان» یکی از شگفت انگیز ترین معماری های ایرانی – اسلامی در استان اصفهان و در نزدیکی شهرستان خمینیشهر است. جایی که کبوترها در آن زندگی می کنند و هر لحظه صدای پر و بالشان در دالان عمودی انعکاس می گیرد.
کبوترخانه ها، یکی از تدابیر قابل تامل درامر کشاورزی در فلات مرکزی ایران است و اوج تفکر و معماری مردمانی را نشان میدهد که با پناه دادن به کبوتران و حفاظت از آنان در برابر پرندگان شکاری و سایر جانوران درنده، از فضولات آنان برای تقویت خاک زمینهای زراعی خود بهره میبردند، بدون آنکه زیانی به محیط زیست و کشاورزی خود وارد کنند.
در سرتاسر استان اصفهان برجهای کفتر خانه قابل مشاهده است، اما خصیصه متفاوت برجهای ولاشان آن است که تعداد 12 برج از حدود 20 برج باقی مانده این روستا در فاصلهای نزدیک به همدیگر است و حدود 15 جریب از زمینهای سرسبز کشاورزی را در بین خود محصور کرده است.
برج های کبوترخانه ولاشان بیش از 25 عدد است و ظرفیت آنها از هزار تا هزار و پانصد متفاوت است. در گذشته در ولاشان مرسوم بوده که هر کس قصد داشت ازدواج کند، باید با اهالی روستا به صورت دسته جمعی سالی یک برج کبوترخانه احداث نماید.
در دوره صفوی در اصفهان در حدود 3000 برج کبوترخانه وجود داشته است. با یک حساب سرانگشتی ساده می توان دریافت که در دوران صفوی شاید چیزی حدود 18 میلیون لانه کبوتر با احتساب ظرفیت میانگین 6000 کبوتر برای هر کدام از برج ها ، وجود داشته است.
شاردن جهانگرد فرانسوی که در روزگار صفوی از ایران دیدن کردهاست مینویسد: «به باور من ایران کشوری است که بهترین کبوترخانههای جهان در آنجا ساخته میشود... این کبوترخانههای عظیم، شش بار بزرگتر از بزرگترین پرورشگاههای پرندگان ماست. پیرامون اصفهان بیش از ۳۰۰۰ کبوترخانه شمردهاند.»
سفر به ولاشان ناشناخته
شاید کمتر کسی اسم ولاشان را شنیده باشد. اما این روستای زیبا که کبوترخانه های ان در نوع خود در ایران کم نظیر است یکی از روستاهای استان اصفهان در مرکز ایران است. جمعیت این روستا بر اساس آخرین سرشماری ها ۷۰۰۰ نفر است. اگر بخواهیم ادرس دقیق تری از این روستا بدهیم باید بگوییم. ولاشان در ۱۵ کیلومتری جنوب غربی اصفهان قرار دارد.
روستای ولاشان که یکی از روستاهای تابعه ی شهرستان خمینی شهر است که به سه محله لورک- گار نخود وولاشان تقسیم میشود.روستای ولاشان در ۱۵ کیلومتری جنوب غربی اصفهان در دشتی مسطح بنا گردیده که با شیب ملایم یک در صدی به زاینده رود منتهی میشود سه عارضه طبیعی کوه سفید (کوه شیری) در جنوب شرقی، کوه قائمیه در غرب وکوه آتشگاه درشمال شرقی آن قرار دارد.
کبوترخانه دیگر چیست؟
کبوترخانهها یا کفترخانهها، که در زبان محلی کبوترخان نیز گفته می شود، ساختمانهای قدیمی هستند که معمولاً به شکل استوانه ساخته شده اند. کبوترخانهها برای گردآوری کود کبوترها و دیگر پرندگان، جهت مصارف کشاورزی فراهم امده بودند. کود کبوتر در گذشته استفاده های بسیاری در صنعت و کشاورزی داشته است کاربردهای کود کبوتر در صنعت دباغی در چرم سازی و ساخت باروت بوده است. به همین دلیل شاه عباس صفوی مالیات نسبتا سنگینی بر کبوتر خانهها وضع کرده بود.
این برج های که معروف به کبوتر خانه هستند به صورت استوانه ای ساخته شده اند. در درون و نمای بیرونی آن از تزئینات قطاربندی آجری و گچی استفاده شده هم زیبا هستند و هم این که مانع تردد مارها به داخل برج شود.
ولی در برج های مکعبی و چند قلو ترفندهای دیگری مانند ایجاد قوس به داخل انجام شده و زمانی که کبوتران احساس خطر می کنند به طور ناگهانی به پرواز در می آیند که این امر موجب ایجاد ارتعاشی داخل برج می شود و برای رفع این مشکل، علاوه بر ساختن یک طبقه در میانه برج، طاق هایی بین استوانه خارجی و داخلی ایجاد کرده اند تا طول برج کاهش یافته تا ضمن استحکام سازه از ارتعاشات نیز جلوگیری می کند.
نوارهای گچی اطراف دیوار، تله مارگیر، گنبد کنگرهای و طاق بندی با گچبری های خاص از دیگر ویژگی های دیگر برج کبوترخانه است. این خوش نشان از میزان دقت معماران ایرانی و مسلمان دارد. قطر سوراخهای ورودی کبوتران به داخل برجها به اندازه ای ساخته شده است که تنها کبوتران می توانستند وارد آن شوند و پرندگان مهاجم قادر به ورود به داخل آن نبودند.
در گذشته کشاورزان ظرفی حاوی شیر در کنار برج قرار میدادند که در میان حاقههایی از آهک بود. هنگامی که مار به قصد خوردن شیر، پوست بدنش به آهک آغشته می شده که همین باعث مسمومیت و مرگ مار میگردید. برخی از برجهای کبوترخانه مثل برج دستگرد دارای نوار گچی به ساختمان برج یود نا مار نتواند از دیوار برج به داخل لانه کبوتران نفوذ کند.
در درچه رسم بود که چون میدانستند مار عاشق خوردن ماست است، سفالهایی با دهانه باریک را از ماست پر میکردند و در کف برج دفن میکردند. پس از ورور مار به داخل برج، مار به داخل کوزه رفته و از ماست میخورد ولی در مراجعت دیگر قادر به خروج از کوزه نبود جون پس از خوردن ماست، بدن او افزایش حجم پیدا کرده و با این ترفند مار به تله افتاده و هلاک میشد.