مرزهای بین دو کشور خودش یک جاذبه ی گردشگری است. مرز ها که زمانی کارکرد سیاسی برای جدا کردن دو واحد متفاوت جغرافیای سیاسی داشتند، اکنون می توانند کارکرد گردشگری نیز داشته باشند. شاید همواره انسان از شنیدن اسم مرز حس ناخوشایندی پیدا کند. حس ترس با مرز گره خورد است حس محدودیت با مرز همذات است. اما مرز ها می توانند خودشان جاذبه ی گردشگری محسوب شوند.
علاوه بر این که خود مفهوم ذهنی مرز جذاب است. پدیده هایی که به آن عینیت می دهند و مرز را برای هر مشاهده کننده ای ملموس می کنند، جاذبه ی گردشگری محسوب می شود. علامت گذاری های مرزی یا عوراض طبیعی مثل رودخانه یا خط الراس کوه ها می تواند یک گردشگری را جذب کند. در کنار این پدیده های ملموس و قابل مشاهده آن حس ادارکی مکان و تفاوت حس دو مکان متفاوت که یک خط به عنوان مرز آن را از هم جدا می کند برای هر گردشگری جذاب است. این که در نقطه ای قرار داشته باشد که دو مکان جغرافایی دو کشور متفاوت را از هم جدا می کند برای گردشگر لذت بخش است.
اگر یک گردشگر بتواند این حس را ثبت و ضبط کند که چه بهتر. یعنی اگر امکان عکس برداری از آن باشد برای هر گردشگری جالب توجه تر است. این امکان در مرز هایی که تنش زا نیستند و نیازی به جداسازی ملموس و سخت گیرانه ندارند، امکان پذیر است. حس این که در یک لحظه مشخص در دو کشور باشیم قطعا برای هر کسی و هر گردشگری جالب توجه است. مثلا مرز بین هلند و بلژیک که تنها با یک خط روی زمین ترسیم شده است برای هر گردشگری جالب است. مثلا یک پایش را در بلژیک بگذارد یک پایش را در هلند و عکس بگیرد و ادعا کند در یک لحظه در دو کشور بوده است. همین وضعیت در مورد مرز آمریکا و کانادا وجود دارد.
در کنار این ها خود پسکرانه ی مرز ها نیز جاذبه ی گردشگری به حساب می آیند. چشم اندازی که از یک طرف مرز آن طرف مرز را ببینیم برای هر کسی جالب است. مثلا از بالای کوه ای اورامانات در کردستان ایران دشت های حلبچه در منطقه اورامانت کردستان عراق را دیدن برای هر گردشگری در این منطقه جالب است. یا از این کرانه ی ارس در آذربایجان ایران کرانه مقابل در آذربایجان شوروی سابق را ببینیم.
یکی دیگر از جاذبه های مرز ها در مناطقی است که مرز ها دو دنیای متفاوت فکری و ایدئولوژیک را از هم جدا می کنند یا یک زمانی می کردند. مثلا دیوار برلین هنوز هم یک جاذبه ی گردشگری است. دیوار نیکوزیا که هنوز هم فعال است این روز ها در قبرس یک جاذبه ی گردشگری شده است. مرز بین کره جنوبی و شمالی یک جاذبه پر بازدید گردشگری است.
دراین بین اما یک مثال جالبی در مورد مرز شوروی و فنلاند وجود دارد. در زمان جنگ سرد بازدید از این مرز و دید زدن خاک شوروی با دوربین های قوی از فنلاند، یکی از منابع درآمد جدی صنعت گردشگری در فنلاند بود. گردشگر این حس را می کرد که درست روی مرز دو دنیای سوسیالیسم و کاپیتالیسم دارد راه می رود. این حس ادراکی از مرز برایش لذت بخش بود و این خودش جاذبه ی گردشگری محسوب می شد. همین الان هم هنوز این مرز یادآور دوران جنگ سرد است و گردشگران برای بازدید به آن جا می روند.
از طرف دیگر حتی برخی مناقشات مرزی می تواند در بلند مدت فرصتی بری گسترش گردشگری باشد. هم اکنون مرز های مورد مناقشه کشور های بالکان و یوگسلاوی سابق برای بسیاری جاذبه ی گردشگری محسوب می شود. یا منطقه "تابا" در صحرای سینا در ساحل خلیج عقبه در نوع خودش یک نقطه بی نظیر است. گردشگر می تواند در بالکن هتل در یک زمان پهار کشور با ببیند اسرائیل، مصر، اردن وعربستان این برای هر گردشگری یک تجربه ناب و بی نظیر است.این روز ها مرز ها تنها جداکننده دو جغرافایی سیاسی متفاوت نیست. این روز ها مرز ها می توانند خودشان جاذبه ی گردشگری محسوب شوند. پس باید با یک دید متفاوت به مرز های کشور ها نگاه کنیم.