1- بلوچ ها
نزد خانواده های بلوچ تاحدودی این پدیده رواج دارد که نخستین نوزاد خود را در صورت پسربودن به نام پدر و در صورت دختربودن به نام مادر وی نام گذاری کند. انتخاب اسامی روزهای هفته و به طور مشخص شنبه، دوشنبه، چهارشنبه و جمعه برای پسران بلوچ مرسوم است.
اسم درختان مانند کنار (درخت سِدر) و کهور نیز برای پسران متداول است. اسم دختران در قالب های ترکیبی از دو اسم مستقل یا دو اسم یا مفهوم جدید بسیار زیاد است؛ مثل صدگنج، زرگنج، نورگنج، مه گنج، درخاتون، نورخاتون، شاه بی بی، خیر بی بی و بی بی ناز.
اسامی تصغیرشده نیز نزد بلوچ ها رواج دارد، و در روند تصغیرشدن حتی تغییر شکل نیز می دهند، مثل سوالک که مصغر صالح است. اسامی مصغر معمولا همراه با پسوندهای «اُک» و «اَک» و «وُ» و «ال» هستند و در کنار مفهوم تصغیری، معنای تحبیبی و ابراز محبت و عشق هم دارند که بیشتر غیررسمی و در دوران کودکی فرد به کار می روند، و در بزرگسالی که شخصیت او شکل می گیرد، حرف «ک» از تلفظ حذف می شود، اما چون هنگام صدور شناسنامه به این مسئله توجه نشده، مامور ثبت اشتباها نام را به همان صورت مصغر ثبت کرده است.
ترکیب واژه غم با اسامی به عنوان پیشوند، نشان دهنده نقش غم و بار فرهنگی حزن آلود آن نزد این قوم است، که شادی و خندیدن بیشتر مترادف با سبکی دانسته شده و غم نشان دهنده سنگینی و وقار و استواری قلمداد می شود. نام هایی چون «غمداد»، «غمدوست»، «غمشاد»، «غمک»، «غمین» از این نمونه اند؛ به ویژه ترکیب متناقض نمای «غمشاد» نمونه جالبی است از آنچه گفته شد.
ترکیب با کلمه گنج و لعل، به ویژه برای نام های زنان، جایگا ویژه ای دارد که مفهوم ارزش و ماندگاری را می رساند. گنج خاتون، گنج ملک، لعل بخش، لعل بی بی و لعل محمد نیز برخی از موراد این نوع ترکیب هستند. ترکیب با ماه نیز جایگاه مهمی در نام گذاری دارد، ماه بانو، ماه بی بی، ماه پری، ماه دُر، ماهرخ، ماه خاتون، ماه ملک، ماهک و ماهوار از ترکیب با این اسم ساخته شده اند.
ترکیب با کلمه «شاه» هم در اسامی زنان و هم در اسامی مردان رایج است؛ مانند شاه خاتون، شاه ناز، شاه محمد، شاه بیک و شاه پری؛ این ترکیب چه به صورت پیشوند و چه به صورت پسوند به معنای بزرگی، تک بودن و عظمت می آید و ربطی به مفهوم سیاسی شاه ندارد، و درست همانند ترکیب شاه توت یا شاه میوه است!
یکی از ویژگی های نام گذاری نزد بلوچ ها، موروثی بودن اسامی نزد برخی از خانواده هاست، به طوری که افراد آشنا به مسائل فرهنگ منطقه، می توانند از روی اسم فرد، انتساب و وابستگی های وی را به خانواده یا ایل مشخصی حس بزنند، این امر به دلیل اهمیت جایگاه خانواده و ایل نزد این قوم می باشد.
و نام هایی از فرهنگ های دیگر نیز نزد قوم بلوچ دیده می شوند، از اسامی خدایان زرتشتی گرفته تا نام های هندی و افغانی.
2- ترکمانان
در میان قوم ترکمن، نام ها عموما به صورت ترکیبی و یا با پیشوند و پسوندهایی است مانند: آق، آقا، امان، اشور، آراز، آی، آنه، آنا، اغول، امام، اله، ایشان، قلی، بابا، بای، بردی، بایرام، جان، خان، خوجه، قلی، قلیچ، نظر، بی بی، بیک، تاج، تاقان، تواق، جمعه، حالت، حالی، حاجی، خاله، خدا، خواجه، دردی، دولت، سلطان، شاه، سید، شیخ، صفر، طوی، تقان، گلدی، بهرام، طواق، عبد، عطا، عید، قربان، قزل، گل، محمد، مرحوم، مرد، مراد، ملا، ناز، نور، نیاز و نوروز.
اسامی ترکیبی با این کلمات در بسیاری از موارد با املاها و تلفظ های گوناگون نوشته شده است، مانند اغول، اقول، اوغول، یا آشور، اشور، عاشور، آشر، عشور و نیز آراز، اراز، عاراز و موارددیگر که به دلیل فقدان و کمبود ادبیات مکتوب و جاافتاده، این گونه تفاوت ها بروز کرده و موجب تعدد نام های ثبتی شده است.
پیشوندهایی مانند شیخ، مختوم، خوجه و آقا، نشان دهنده گرایش های مذهبی اند که اسم را منسوب به خلفای راشدین می کنند؛ شیخ به عمر، مختوم به عثمان، خوجه به امام علی (ع) و آقا به ابوبکر انتساب دارند. همچنین استفاده از عبد و محمد به صورت ترکیبی در اسامی ترکیبی در نام های ترکمن فراوان مشاهده می شود. به طوری که در نمونه آماری، از هرکدام تقریبا یک صد اسم ترکیب با عبد و یک صد اسم در ترکیب با محمد وجود دارد. البته همان طور که در نام گذاری بلوچ ها گفته شد، ترکمنان پیشوند عبد را فقط با نام ها و صفات خداوند ترکیب می کنند.
3- اعراب خوزستان
در میان اعراب خوزستان، فرهنگ نام گذاری بسته به روستای عشیره ای منطقه درخصوص دختران، دیگر پاسخگوی وضعیت کنونی نیست. فرهنگی که نگاهی درجه چندم به دختران داشت و نام هایی مانند صخره (سنگ)، اسود (سیاه)، شوکه (خار و خاشاک)، بنات (دختران) عمدتا مربوط به این فرهنگ هستند، در حالی که اسامی جدید مثل امل، احلام و وداد، کم کم جای خود را به ویژه نزد نسل های جوان تر منطقه باز می کنند.
در میان اعراب خوزستان، برخلاف اقوام دیگر، کلمه عبد منحصر به پیشوندی نام ها و صفات خداوند نیست، بلکه به کلماتی چون امام، امیر، باقر، زهرا و دیگر اسامی مورد احترام نیز اضافه می شود. به غیر از پیشوندهای یادشده، در موارد اندکی نیز غلام، مرحوم و ابو نیز به عنوان پیشوند استفاده شده است.
4- اکراد کردستان
در میان کردها، بیشترین ترکیب با نام محمد است که بیش از یک صد نام را شامل می شود. ترکیب با کاکا، شیخ، میرزا و شاه هم در مواردی وجود دارد و در نام زنان عمدتا با گل ترکیب می شود. ولی درمجموع، بیشتر نام ها در هردو جنس ساده هستند.
ویژگی دیگر نام های کودکان نزد اکراد، استفاده بیشتر آنها از مفاهیم روشنایی و طبیعت است، مانند روژین (مانند روز)، روناک (روشن و روشنایی)، سروه (نسیم)، سوما (روشنایی چشم)، شیلان (نام گل)، کژال (آهو)، گشین (بانشاط)، نشمین (زیبا).
نکته دیگر غلط نویسی نام هاست، به دلیل ناآشنایی با الفبای کُردی، غلط نویسی های فراوانی به چشم می خورد. برای نمونه، «ئه» جزو حروفی است که در فارسی به کار نی رود. «ئه سرین» به معنای اشک است که در بیشتر موارد «اسرین» نوشته شده است یا «ئه وین» به معنای عشق است که به صورت «اوین» در ثبت احوال به ثبت رسیده است.
به کارگیری کلمه عبد در ترکیب کلمات هم به دلیل این است که اکراد معتقدند نامخدا را نمی شود به تنهای روی فرزندان خود بگذارند، به همین علت هم نام های خداوند با پیشوند «عبد» ترکیب شده است.