انقلاب اسلامی ایران در حالی حادث شد که کمتر تحلیلگری چنین موج خروشانی را پیش بینی میکرد، امواج انقلاب تا خارج از مرزها هم رفت و زمینه سازحرکات اعتراضی در نقاط مختلف دنیا شد، اما در انقلاب ایران به جز رهبری گرانقدرامام خمینی(ره) ،چهره های تاثیر گذار دیگری هم بودند که بعد از امام (ره)نقش پررنگی را در به ثمررساندن این حرکت داشتند چند چهره ی تاثیر گذار انقلاب 1357 را زیر ذربین برده ایم: آیت الله طالقانی از موسسین نهضت آزادی.
بیوگرافی: سید محمود علایی طالقانی در گلیرد طالقان از پدری روحانی و ساعت ساز که دوست نداشت خرجی اش از منبرو وعظ و یا از کمک های مردمی تامین شود زاده شد. پدر طالقانی که در مشروطیت هم فعال بود ساعت سازی کرد تا وابسته ی مردم ویا گروهی نباشد، او بود که استقلال روحانی را در وجود پسرش نهادینه کرد.
تحصیلات حوزوی اش را تا مقطع اجتهاد در فیضیه ی قم البته با یک رفت و برگشت به حوزه ی نجف ادامه داد،ایشان درجه ی اجتهادش را از آیت الله حائری کسب کرد ،در تمام نقاط عطف تاریخ معاصر از دوره ی رضا شاه تا پیروزی انقلاب آیت الها طالقانی حضوری چشمگیر داشت از ماجرای ملی شدن صنعت نفت و همراهی 4 ساله ی ایشان با مصدق تا اتفاقات کودتای 28 مرداد و انقلاب و در نهایت پیروزی انقلاب ،مشغولیت عمده ی آیت الله تدریس در مدرسه ی سپهسالار بود و البته در کنار پیگیری دغدغه های مذهبی و انقلابی از طریق منبر و اعلامیه و راهپیمایی هم نقش پررنگی در زندگی سید محمود طالقانی داشت ،عضویت در شورای انقلاب و نمایندگی مردم تهران در مجلس خبرگان وهمچنین خطیب نمازجمعه ی تهران مسئولیت های ایشان در جمهوری اسلامی بوده است ،یک سال پس از پیروزی انقلاب آیت اله طالقانی در مرگی بحث برانگیز دارفانی را وداع گفت.
کاراکتر : نخ تسبیحی برای تمام جریانات معترض به رژیم شاهنشاهی، از همین رو لقب پدر طالقانی برای او ماندگارشد،امام او را ابوذر نامید ،کاراکتر مقاوم و مهربان محمود طالقانی از او تصویری اسطوره ای ساخت ،کسی که زیر سخت ترین شکنجه ها لب فرو بست روحیه میداد از قرآن می گفت و زندان را کلاس آموزشی کرد ،آن هم در موج تفکرات التقاطی و مارکسیستی که مبارزین را فرا گرفته بود ،در ماجرای بازداشت پسرش که عضو سازمان مارکسیتی پیکار بود جایی ایستاد که هم خانواده اش را در آغوش داشته باشد و هم نظام آسیب نبیند، عضو موسس نهضت آزادی و اولین موسس انجمن اسلامی در دانشگاه به شدت به دنبال علمی کردن فضای حوزه و مذهب بود ،طالقانی مصداق عینی جذب حداکثری و دفع حداقلی بود به نواب و یارانش پناه میداد(یکی از بازداشت هایش به همین دلیل بود) و در سازمان سیاسی چون جبهه ملی و بعد از آن نهضت آزادی جزو افراد پیشرو بود.
قبل از انقلاب : آیت الله در کنار سخنرانی های پرشوری که در مسجد هدایت داشت چندین بار به دلایل مختلف طعم زندان را چشید اولین بار نوشتن مقالات انتقادی بر علیه رضا شاه پای او را به زندان باز کرد،او البته تالیفات چشمگیری داشت نظیر :تفسیری بر تنبیه الامه اثر آیت الله نائینی ،هدف اصلی کتاب اثبات این فرضیه بود که تشیع اساسا با استبداد مغایر وبا دموکراسی موافق است ،او در اثر دیگر خود اسلام و مالکیت ،معتقد است که سوسیالیسم و مذهب با هم سازگارند طالقانی هم مثل بازرگان در زندگی خود دو هدف عمده داشت :نشان دادن اینکه اسلام پاسخ هایی برای پرسش های جدید دارد و بنابر این منطبق با جهان معاصر است و پرکردن شکاف عمیقی که مومنان راستین را از اصلاح طلبان غیر مذهبی ،بازاریهای سنتی را از متخصصان تحصیل کرده روحانیون محافظه کار ضد رژیم را از روشنفکران تندرو و شخصیت های مذهبی قم را از روشنفکران میهن پرست جبهه ملی جدا می کرد بود.
در انقلاب : طالقانی تا قبل از فوت 5 بار نماز جمعه را برگزار کرد، او پیشنهاد برگزاری نماز جمعه را داد و او بود که دانشگاه تهران را برای برگزاری نماز جمعه انتخاب کرد کما اینکه او موافق ترین روحانی برای آشتی اسلام با علم و استدلال بود ،طالقانی در آخرین نماز جمعه ای که داشت گفت :عده ای می گویند اگر شورا نباشد ما چه چکاره ایم ؟هیچ شما بروید پی کارتان ..طالقانی که به نوعی از لحاظ فکری وارث مشروطه بود بر اصل شورا تاکید داشت چرا که با تاکید بر نظام های شورایی مشارکت مردم گسترده تر میشود و این امر مردم سالاری را تقویت میکند و به مردم شخصیت می دهد و همچنین وحدت را تقویت میکند و به همان میزان جامعه از استبداد دور می شود.در روزهای انقلاب دفتر طالقانی محل رفت و آمد طیف های بسیار متنوعی بود به نوعی او نقطه ای بود که تمام تفکرات متنوع بر سر آن اجماع داشتند.
پس از انقلاب : یار امام(ره) خیلی زود پیر جماران را تنها گذاشت، او در شهریور 1358 درگذشت وانقلاب متفاوت ترین روحانی خود را خیلی زود از دست داد مردی که با لمس مشروطه و جنگ های جهانی اول و دوم ،تجربیات گرانبهایی داشت که افسوس زیر خاک دفن شد.
**بخش هایی از این یادداشت از کتاب (ایران بین دو انقلاب –یرواند آبراهامیان) برداشت شده است.