جان فورد در سال ۱۹۱۴ و با نام سینمایی جک فورد شروع به بازیگری در فیلمها کرد. او علاوه بر فیلمهایی که برای بازیگری در آنها مزد دریافت مینمود، در بعضی فیلمها بصورت افتخاری نیز بازی میکرد.
در تاریخ صد و خرده ای ساله سینما، شخصیت های بسیاری روی پرده نقره ای ظاهر شده اند که جای خود را در ذهن مخاطبان سینما ماندگار و جاودانه کرده اند. مجله امپایر، چندی پیش، در فهرستی، 100 شخصیت بزرگ تاریخ سینما را انتخاب کرد.
کارگردانی و نوشته شده توسط اتان و جوئل کوهن، برادرانی که آثاری قابل ستایش همچون "فارگو”، "لبوفسکی بزرگ” و "جایی بری پیرمردها نیست” را ساختهاند، آنها از فیلم به عنوان یک مدیوم بصری استفده میکنند تا داستان بارتون فینک را بیان کنند، داستانی که بسیار قوی زندگی شخصیت بارتون فینک را که به خاطر غرور هنریاش به تحلیل رفته، به نمایش میکشد.
فیلمی به کارگردانیِ فدریکو فلینی، کارگردانی که شناخته شده است برای فیلمهایی همچون "هشت و نیم”، "آمارکورد”، "روما” و "ساتیریکون”، "زندگی شیرین” یک طنر تلخ و مکرر را دربارهی سبک زندگی افراطی و ولخرجانهای که در شهر رم وجود دارد به تصویر میکشد.
چه هنر را از فیلمسازی نمایان کنیم و چه نکنیم، کارگردانها و نویسندهها اغلب مدیومهای بصری خودشان را برای بیان داستان استفاده میکنند. ایدئولوژیها، تئوریها و یا هرچیز دیگر به عنوان پیام و مفهومی است همیشه در حال رمزگشاییِ این مدیوم بصری و دیداری، به امید اینکه تماشاگران پیام را دریافت کنند. راز ساختن یک فیلم موفق، مخصوصا وقتی که دارد داستان میگوید، دوری از سخنرانی و نصیحت کردن است.