این مثل را در مورد كسی می گویند كه به مال و مقامش می بالد و می نازد و مغرور می شود.
روزی روزگاری در یکی از روزهای گرم و تابستانی ملانصر الدین توی خانه اش لم داده بود و استراحت می کرد.
یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا، مرد دنیا دیده ای بود که در خانه اش به روی دوست و دشمن باز بود. عقیده داشت که مهمان، حبیب خداست و به همین دلیل شب و روزی نبود که یکی دو نفر در خانه اش مهمان نشده باشند.
موضوعات داغ