این مطلب برگرفته از تجربیات زندگی استفانی تایلور کریستنسن ، یک بازاریاب حرفه ای است که تبدیل به یک مادر شاغل خانه دار شده که نویسنده و مربی یوگا نیز می باشد و سعی کرده همه اینها را همزمان در کنار هم داشته باشد. اینکه او چگونه همه این کارها را با هم انجام می دهد واقعا جای شگفتی دارد.
روزی روزگاری در ایام قدیم، جوانی بود خوش قامت و خوش قد و بالا و قوی هیکل که از صبح تا شب کار می کرد و زحمت می کشید و سکه روی سکه می گذاشت به این امید که روزی همسری بگیرد در کدبانوگری یک؛ که از هر انگشتش هنری می بارد و وجودش خانه سرد او را گرم می کند.
در چند دهه اخیر با ایجاد بستر لازم برای تحصیل زنان از یک سو و افزایش سطح آگاهی آنان از سوی دیگر انتظار بازگشت زنان به شیوههای سنتی و کلیشه غالب برای آنان بعنوان نقش همسری و مادری نباید داشته باشیم از اینرو وقتی که نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل میدهند، باید ارادهی مسئولان در راستای برطرف کردن مسأله اشتغال آنان قرار بگیرد حال آنکه کمتر شاهد برنامهریزی برای اشتغال زنان هستیم.
همیشه کارهایی هست که نمی دانید! اما به مرور که در زندگی جا افتاده تر شوید، دستتان می آید که چی به چیست و قاعده و حساب و کتابش را تا حد خوبی می توانید خودتان بچینید؛ به جای اینکه زندگی خودش شما را به هر وری که خواست بکشاند.