به طور کلی، ازدواج به دنبال پاسخ دادن به یکسری نیازهای رواشناختی انجام می گیرد. یعنی ازدواج ساز و کار فرهنگ پذیرفته و متمدنانه ای است برای زمینه سازی ارضای نیازهایی که نیاز جنسی فقط یکی از آنهاست.
دو نفر که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند، در مدت خواستگاری باهم آشنا شده و سوالات بسیاری از هم می پرسند
ممكن است همان كسی كه شما در نگاه اول فكر میكنید دقیقا همسر ایدهآلتان است در نگاه دوم اینطوری بهنظر نرسد. در زمینه ازدواج، تمام مردها ادعای علامگی دهر دارند، بهتر است بعد از دیدن و پسندیدن و یك دل نه صد دل عاشق شدن، یك مهلتی هم به خانواده بدهید تا بهتان بگویند این كفشی كه شما با خودتان برداشتهاید آوردهاید خانه، اصلا مال سیندرلاست یا مال خواهرهای حسودش!
آیا می دانید نوع شغل افراد تا چه میزان میتواند بر سلامت زندگی خانوادگی و دوام یک ازدواج، تأثیر داشته باشد؟
همان قدر که ازدواج با مردان کوچکتر رواج یافته، ازدواج با مردانی که خیلی بزرگتر هستند هم شایع است. اگر سن و سال خواستگارتان خیلی بزرگتر از شماست، در چنین شرایطی به عنوان کسی که مورد خواستگاری قرار گرفته، باید سه سوال اساسی را از خودتان بپرسید و پس از بررسی منطقی و جواب عاقلانه و آیندهنگرانه به آن، بله یا نه بگویید.
برای یک ازدواج خوب و پایدار باید روش آشنایی صحیحی داشت و قدم های قبل از انتخاب را مناسب برداشت.
یکی از پیش نیازهای مهم برای داشتن زندگی عاشقانه، دانستن نشانه های واقعی عشق است. اگر افراد درک درستی از نشانه های عشق داشته باشند و همچنین بتوانند از نشانه های غیرکلامی ابراز عشق هم استفاده کنند، شانس بیشتری نسبت به بقیه افراد برای درک احساس عاشقی خواهند داشت.