کم پیش می آید بین نویسندگان ادبیات ما با چهره ای مواجه شویم که به اندازه اُمبرتواِکو تا این اندازه برای خوانندگانش عجیب و غریب باشد.
مرد زاهدی، روزی به مهمانی شخصیتی بزرگ رفت. هنگام غذا خوردن فرا رسید. زاهد از عادت همیشگی غذا کمتر خورد .بعد از غذا، نوبت نماز خواندن رسید. مرد زاهد به نماز ایستاد، اما بر خلاف همیشگی، نماز را طولانی به جا آورد. پس از آنکه به خانه رسید، از همسرش طعام خواست.
موضوعات داغ