از روزی که برای اولین بار نام سایت های همسریابی و ازدواج های اینترنتی سر زبان ها افتاد بیش از یک دهه نمی گذرد اما بسیاری از ما این روزها مصداق های بسیاری از این نوع ازدواج ها را چه موفق و چه شکست خورده بین اطرافیانمان دیده ایم.
مردم تصور می کنند که وقتی پسری به سن ازدواج رسیده و شغل مناسبی دارد می تواند مسئولیت یک زندگی را قبول کند و وارد مرحله ازدواج شود. عده ای پا را فراتر گذاشته و تصور میکنند پسر باید اول مدرک تحصیلی خوبی داشته باشد و دوران سربازی را پشت سر گذاشته باشد و در نهایت که صاحب یک شغل آبرومند شد یعنی فرد مسئولیت پذیری است و وقت آن رسیده که ازدواج کند.
یکی از نکات جالب در مورد شبکه های اجتماعی روشی است که پیام ها، عکس ها یا دیگر اطلاعات توسط یک کاربر منتشر می شوند و حتی افرادی که مجوز تماشای آنها را ندارند هم می توانند به این اطلاعات دسترسی داشته باشند.
سایت های همسر یابی با فضای یک گفت و گوی آنلاین، در ظاهر تلاش می کنند شرایطی مشابه روند خواستگاری و آشنایی اولیه را ایجاد کنند و این که شما بتوانید با پر کردن یک فرم و ثبت نام اولیه شریک یک عمر زندگی خود را انتخاب کنید.
امروزه زندگی اجتماعی همه اتفاقاتش نسبت به گذشته متفاوت و گاه عجیب و غریب است؛ تولد، بزرگ شدن، تحصیل، ازدواج و طلاق به کلی با قدیم ها فرق دارد.
همه آدم ها وقتی وارد رابطه با فرد جدید می شوند به این سوال فکر می کنند: آیا ما به درد هم می خوریم؟ آیا برای هم مناسب هستیم؟ آیا می توانیم همیشه موجب آرامش و شادی یکدیگر باشیم؟
دو نفر که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند، در مدت خواستگاری باهم آشنا شده و سوالات بسیاری از هم می پرسند، علاوه بر تمام مسائل و سوالاتی که از همسر آینده تان می خواهید بپرسید، به سوالات زیر هم خودتان پاسخ دهید و هم از طرف مقابل بخواهید که به آنها پاسخ دهد، سوالاتی که در این مقاله به آنها پرداخته می شود، سوالات حاشیه ای یا سوالات جا مانده نام دارد.