پادشاه بعد از ورود به دست‌شویی هرچه جستجو کرد چیزی شبیه به «موال»های سنتی خودمان پیدا نکرد و در عوض کاسه‌ای دید بزرگ که معلوم نبود به چه کار می‌آید، غرورش اجازه نمی‌داد که از نوکر فرانسوی بپرسد که چه بکند؟
خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد.
یه روز یه آقایی با بچه ش میرن سینما میبینن جلوشون یه كچل نشسته! آقاهه به بچه ش میگه: اگه زدى پسه كله این كچله یه ساندویچ بهت میدم.بچهه میزنه توسر کچله!!کچله برمیگرده میگه: چرا مى زنى؟
جوانی تحصیل کرده و دانشمند پیش شخصی ثروتمند رفت که دخترش را خواستگاری کند! همین که مرد چشمش به قیافیه ی جوان افتاد، ازاینکه چنین دامادی داشته باشد بسیار خوشحال شد.
موضوعات داغ
