ندا نیک روش دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۵

بی تردید زنان در همه عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مردان را همراهی کرده  و در شکل‌گیری نقاط عطف تاریخ تأثیر‌گذار بوده‌اند.حضور پر رنگ زنان ایرانی در حرکت‌ها و جنبش‌هایی که منتهی به انقلاب جمهوری اسلامی شد بر هیچ کسی پوشیده نیست.

زنانی که با به خطر انداختن جان و مال شان بار دیگر تجلی‌گر تصویری از شهامت و ایثار در صحنه‌های انقلاب شدند هرگز نام ویادشان از خاطره‌ها پاک نخواهد شد.

آنان در شکل‌گیری انقلاب درست زمانی که در دوران طاغوت و حکومت پهلوی سایه سیاه ساواک بر سر همه سنگینی می‌کرد دست به حماسه بی‌نظیری زدند و برگ زرین دیگری را در دفتر زندگی  یک زن ایرانی به ثبت رساندند. دکتر اشرف بروجردی، معاون پیشین وزارت کشور و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از حضور پررنگ و امید بخش زنان در شکل‌گیری انقلاب اسلامی با ما به گفت‌وگو نشست.

 در شروع انقلاب اسلامی چه فعالیت‌هایی داشتید؟

قبل از انقلاب کار فرهنگی را شروع کرده بودیم یعنی برای این‌که مردم و جامعه را نسبت به آنچه می‌گذرد حساس کنیم در قالب کلاس‌های درس قرآنی به روستا‌ها می‌رفتیم و مباحث را به مردم منتقل می‌کردیم.سال 55 این حرکت‌ها سرعت بیشتری به خود گرفت. در حقیقت چون در خانواده‌ای روحانی رشد کرده بودیم بیشتر از خلال مذهب و دین باعث می‌شدیم تا جوانان به گرایش‌های مذهبی و فعالیت‌های سیاسی روی بیاورند. آن زمان فعالیت‌هایی مانند توزیع اعلامیه و تظاهرات خیابانی مطرح بود و من همراه با مادرم در این فعالیت‌ها شرکت می‌کردم.

 در حرکت‌هایی که منتهی به انقلاب می‌شوند نقش حمایت را تا چه اندازه مؤثر می‌دانید؟

سال 55 ازدواج کردم بخاطر دارم به همراه عده‌ای دیگر از زنان طلاهایی را که داشتیم فروختیم و یک بیمارستان زیرزمینی را برای درمان افراد زخمی راه‌اندازی کردیم این بیمارستان کمک کرد تا بسیاری از جوانان زخمی شده در خیابان درمان شوند.

 

 در طول انقلاب اتفاق خاصی برای شما رخ نداد؟

سنم اقتضا نمی‌کرد تا به عنوان فعال سیاسی دستگیر شوم البته در خانواده مواردی داریم که همه زندان رفته‌های قبل از انقلاب هستند ولی من اغلب در جلسات مرحوم دکتر شریعتی شرکت می‌کردم حتی یادم می‌آید در مسجدی که آقای حسن روحانی در آن سخنرانی داشتند و پای سخنرانی شان حاضر بودم که ناگهان بعد از پایان سخنرانی سیاسی ایشان برق‌ها را قطع کردند تا او را از صحنه فراری دهند، زیرا هر لحظه امکان داشت ساواک متوجه ماجرا شده و وارد مسجد شود این خاطره‌ای است که از رئیس جمهوری فعلی به یاد دارم.

 با توجه به این‌که زنان قبل از انقلاب حضور پررنگی در فعالیت‌های اجتماعی نداشتند چه انگیزه‌ای باعث می‌شد تا زنان به‌صورت خود جوش و همپای مردان به پا خیزند؟

مهم‌ترین عاملی که انگیزه چنین فعالیت‌هایی را در زنان زنده می‌کرد بحث وظیفه و تکلیف دینی بود اگر امام حسین(ع)در جنگ با کفار شهید شد زینب(س) وظیفه داشت ایثار و حادثه عاشورا را ابلاغ کند و این جزو شاخص‌ترین ویژگی‌ها بود که قشر مذهبی را تشویق می‌کرد تا کار مبارزاتی را ادامه دهند و در آن شرکت و فعالیت کنند.عمده انگیزه زنان بحث مذهب بود و نکته دیگر بخاطر ظلمی بود که در حق زنان اعمال می‌شد، یادم می‌آید چند بار همراه با مادرم برای ملاقات برادرم به زندان اوین رفته بودیم زنان زیادی جلوی زندان جمع شده و منتظر بودند تا عزیزشان را ببینند آن‌ها بعد از مدت کوتاهی وقتی به جمعیت‌شان افزوده شد دست به تظاهرات زدند حتی قرار می‌گذاشتند تا به بازار بروند و علیه رژیم راهپیمایی کنند در کل مذهب نقش زیادی را در این باره ایفا می‌کرد و مسأله بعد رویکرد دیگری بود که بین زنان وجود داشت تا در کنار مردان به تظلم خواهی بپردازند.

 اگر زنان آن دوره را با زنان امروزی مقایسه کنید کدام ویژگی شان بارزتر بود؟

یک چیزی که در آن دوران بیشتر نمود داشت این بود که انگیزه زنان اغلب انگیزه خدمت به دیگران بود اما امروزه انگیزه و نگرش زنان به زندگی خیلی متفاوت است به عنوان یک فرد مذهبی این نکته را می‌گویم در جامعه آن روز هر تیپی داشتیم حتی فعالان اجتماعی در قالب خیریه، مبارزه با تحجر و مبارزه با رویکردهای مردسالارانه نیز کم نبودند.نگاه زنان در آن دوران به زندگی کمک و خدمت به دیگران و اصلاح جامعه بود اما آنچه در نسل امروز مشاهده می‌شود به نظر می‌رسد بیشتر دغدغه شان این است که امیدهای آینده را چگونه تربیت کنند و زنان معتقد بودند زندگی مسیرش را طی می‌کند و باید در این مسیر جایمان را پیدا کنیم و طبق آن حرکت کنیم.

البته این مسیر را به عنوان یک زن مذهبی،مذهب تعیین می‌کرد اما زنان امروزی با همان رویکرد مذهبی شرایط متفاوتی دارند.در واقع نگرش به آینده فرد مذهبی با یک غیر مذهبی چندان متفاوت نیست همگی آن‌ها معتقدند باید مدارج علمی را طی کرده،رشد کنند و جایگاه بهتری را پیدا کنند و تعریفی برای آینده شان داشته باشند به عبارتی دغدغه پرداختن به آمال و آرزوهای شخصی بیشتر از پرداختن و رسیدگی به دیگران و ایثار است.

 در شکل‌گیری انقلاب بیشتر کدام قشر از زنان و با چه دیدگاهی نقش داشتند و الگوهایشان را از کجا می‌گرفتند؟

آن‌ها با این اعتقاد که نباید مردان را تنها بگذاریم با الگوگیری از حضرت زینب(س) وارد عرصه می‌شدند این مسائل در شکل‌گیری رفتار‌های زنان مذهبی نقش داشت.به نظر من این‌که کدام قشر از زنان بیشتر وارد مقوله انقلاب می‌شدند باید در حوزه زنان تحصیل کرده جست‌و‌جو کرد.یعنی افراد وقتی وارد دانشگاه می‌شدند این رویکرد در آنان تقویت می‌شد و البته نمی‌توان افرادی را پیدا کرد که فعالیت سیاسی و اجتماعی پررنگی داشتند ولی دانشگاهی نبودند.

افرادی هم که مدارج علمی نداشتند بیشتر در امور خیریه فعالیت می‌کردند و در کمک به دیگران و فقرا و مستضعفان نقش تأثیر‌گذاری داشتند.زنان تحصیلکرده در تهییج جامعه و شکل‌گیری رفتار‌های اجتماعی نقش مؤثری داشتند.همچنین برخی از فعالیت‌ها را نیز در دبیرستان‌ها شاهد بودیم.

 به نظرتان زنان چه نیازی در خود احساس می‌کردند تا پا به پای مردان به خیابان بروند و دست به تظاهرات بزنند؟

 هیچ وقت نمی‌توان انسان را از موضوع آزادی اندیشه و آزادی بیان جدا کرد.این نیاز جزء ذات بشر است و او در هر محیطی اعم از خانه‌داری، دانشگاه و... وقتی اجازه بیان خواسته‌هایش را نداشته باشد باید حرکت کند و موانع و سد‌ها را بردارد. در واقع آنقدر فضا تنگ بود و اجازه حرف زدن به زنان داده نمی‌شد حتی خواندن کتاب هم در مدارس اسلامی و غیر دولتی تخطی به حساب می‌آمد که همگی باعث شد تا زنان در پی مطالبه برآمده و وارد عرصه‌های سیاسی و اجتماعی شدند.

 آیا در دوران انقلاب حمایت‌هایی هم از فعالان زن سیاسی می‌شد و می‌توان گفت شرکت زنان در جنبش‌های انقلابی بحث تفاوت جنسیتی بین زنان و مردان را کمتر کرد؟

حامی به آن معنا نداشتیم و همیشه کارهای سیاسی را با ترس و لرز انجام می‌دادیم اما من مهم‌ترین حامی را برای خود خانواده‌ام، خواهرم و مادرم می‌دانم زیرا حتی در مقطعی که پدرم به‌خاطر محیط آموزشی ایران حساس شده بود مادرم می‌گفت:محال است اجازه دهم دخترانم ترک تحصیل کنند باید درس شان را ادامه دهند. مادرم در همه مراحل زندگی نقش کلیدی داشت.

در خصوص بخش دوم سؤال باید بگویم،هر اندازه سطح آگاهی مردم بالاتر برود طبیعی است که علامت سؤال‌هایی در ذهن به‌وجود خواهد آمد که باید پاسخ داده شوند.قبل از انقلاب زنان دنبال این نبودند که مثلاً من خانه‌نشین هستم و همسرم در اجتماع حضور دارد هر اندازه ارتباطات جامعه بیشتر شد و مطالبات زمانی شکل گرفت زنان نیاز به تلاش را در خود بیشتر از پیش حس کردند. در این باره یک برش دیگری می‌دهیم دوران جنگ و دوران بعد از جنگ.در دوران جنگ زنان خیلی مطالبه اجتماعی و سیاسی نداشتند و تمام فکرشان این بود که جبهه‌ها گرم بماند و جوانان بتوانند از سرزمین شان دفاع کنند بیشترین نقش زنان اعزام همسران، برادران و پدرانشان و حمایت‌هایی که پشت جبهه داشتند، بود.

متأسفانه این نقش هرگز مورد توجه قرار نگرفت. در دوران بعد از جنگ وقتی جنگ تمام شد یکدفعه زنان به خود آمدند و دیدند کجای کار هستند یعنی با وجود بیشترین نقش کمترین سهم به آنان داده شد.بنابراین زنان تلاش کردند وارد عرصه علم شوند تا جایی که دیده می‌شود آمار پذیرفته‌شدگان دختر از میزان 37درصد در سال 75 به میزان 67درصد در سال 83 صعود کرد و زنان احساس کردند باید تجربه بیاموزند متأسفانه قدرت دست مردان بود و تاریخ را مردان می‌نوشتند و قوانین را هم آن‌ها تنظیم می‌کردند در نتیجه زنان سهمی نداشتند و با این بهانه که مذهب اجازه نمی‌دهد، مانع فعالیت زنان در عرصه‌های گوناگون می‌شدند بنابراین نیاز به تفهیم درست مذهب بود که مذهب هرگز چنین منعی را پیش روی زن نگذاشته و هیچ گونه تبعیضی در این باره قائل نشده است. امیدواریم که علما و این گره‌ها را باز کنند تا جامعه بداند هرگز دین برای آنان مانعی ایجاد نمی‌کند و تنها حدودی را برای زنان تعریف می‌کند که باید بر اساس آن اصول و حدود حرکت کنیم.

 بعد از انقلاب دیدگاه‌ها تا چه اندازه نسبت به زنان تغییر کرد؟

در حوزه نگاه به زن باید گفت زنان خود را پیدا کرده و احساس کردند می‌توانند رشد کنند و تحول و پیشرفت داشته باشند ولی درباره نگاه مردان به زنان به نظر من عقبگرد داشتیم زیرا فهم نامناسب و منفعت طلبانه مردان از حضور زنان یا به عبارتی فهم شان از دین که توأم با منفعت شخصی شان بود مانع از رویکرد مثبت نسبت به زنان شد.حتی امروزه که می‌گویند زنان باید در خانه باشند و حضور اجتماعی آنان به خانواده آسیب می‌رساند آدرس غلط دادن به حساب می‌آید. تعریف خانواده مرد،زن و فرزندان است اگر قرار باشد مرد در بیرون از خانه کار کند و زن تنها در خانه بماند و هیچ اطلاعی از وضعیت جامعه نداشته باشد چگونه می‌تواند خانواده را گرم نگه دارد زیرا باید در کنار همسر هم صحبت و هم سخن او باشد و حداقل اطلاع و آگاهی از وضعیت جامعه داشته باشد تا بتواند به درستی از خانواده مراقبت کند.

 

 سهم زنان «در» انقلاب و «از» انقلاب


 به نظر شما فداکارترین زن در تاریخ انقلاب اسلامی چه کسی بود؟

همسر امام خمینی(ره) به عنوان زنی که همراه امام(ره) بود و نقش اثر‌گذاری داشته است، ایشان زنی بود که همه سختی‌های انقلاب را همراه با امام(ره) تحمل کرد و حتی بعد از انقلاب نیز بیشترین مراقبت را از ایشان داشت همه تلاش‌شان در جهت آسایش امام(ره) به کار می‌بست.

 با توجه به تجربیات تان بزرگ‌ترین درس زندگی که به زنان جامعه امروز یاد می‌دهید، چیست؟

خودباوری بزرگ‌ترین درس زندگی است و تصمیم گیری با مشورت و نهراسیدن از تصمیم‌گیری را درس‌های مهم زندگی می‌دانم.در طول 4 سالی که معاون وزیر بودم تصمیم‌های زیادی را گرفتم که آثارش تا به امروز باقی مانده است، زنان باید بتوانند از ظرفیت‌های وجودی شان خوب استفاده کنند و درست تصمیم بگیرند.آنان نباید از تصمیم‌گیری بهراسند به عنوان یک زن همیشه در شورها حضور داشتم.

 ویژگی بارز زن ایرانی چیست؟

فکر می‌کنم حجب، حیا و عفت زنانه است. زن ایرانی خیلی عفیف است و علی رغم آن‌که خیلی از افراد فکر می‌کنند شخصی که حجابش را کامل رعایت نمی‌کند پس لابد عفیف نیست باید بدانند عفت به این نیست. زن ایرانی نجیب و عفیف است و این نجابت زبانزد است.

 حرف آخر.

آنچه انقلاب را پایدار و ماندگار می‌کند اعتماد بین حاکمیت و مردم است.مردم باید نظام شان را باور کنند و این اعتماد از صداقت و امانت‌داری سرچشمه می‌گیرد. این ویژگی‌ها باید در مدیران حوزه‌های مختلف جامعه وجود داشته باشد البته در 8 سال گذشته بی‌اعتمادی بوجود آمده که امیدواریم بتوانیم این خدشه را بازسازی کنیم که منوط بر صداقت در گفتار و امانت در رفتار است.آرزویم این است که انسان باشیم و در خدمت به دیگران از هیچ تلاشی دریغ نکنیم.



شارژ سریع موبایل