پردیس احمدی دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۵

مریم طوسی؛ نخستین دختر ایرانی که مدال طلای دو و میدانی آسیا را بر گردن آویخت و به نوعی غیرممکن را ممکن کرد. او که به قول خودش روزگاری پنهانی و دور از چشم مادرش تمرین می کرده، حالا از امیدهای اصلی کاروان ایران برای کسب مدال به شمار می رود.

«از همان ابتدا به حرف کسانی که می گفتند نمی توانی می خندیدم» سریع ترین دختر ایران با همان لبخند همیشگی این جمله را بر زبان می آورد و خاطراتش را مرور می کند. مریم طوسی حالا در فاصله چند ماه مانده به مسابقات آسیایی به کافه خبر آمد و از نگرانی هایش گفت. از اینکه او و امثالش برای آینده‌شان پشتوانه ای ندارند و تنها عشق به دویدن است که به آنها انگیزه می دهد.

* در حال حاضر وضعیت چگونه است؟

الان وضعیت بد نیست. خدا را شکر وضعیت خودم که خیلی خوب است. کلا تمرینات خوب است و وضعیت جسمانی خوبی هم دارم اما کمی دغدغه های جانبی مرا اذیت می کند.

* به نظر می رسد این دغدغه ها همیشه وجود دارد.

به هر حال الان خیلی وضعیت فرق دارد. همانطور که می دانید بازی های آسیایی یک المپیک است در حد آسیا. همه می آیند که مدال بگیرند و هیچ کس منتظر دیگری نمی ماند. همه الان در بهترین شرایط و بهترین کمپ ها تمرین می کنند و دغدغه خاصی ندارند. از نظر مالی که همه شان اسپانسر شخصی خود را دارند. ما هم اینجا چنین توقعی از فدراسیون نداریم چرا که هیچ جای دنیا به این صورت نیست که تمام هزینه های ورزشکار را فدراسیون تامین کند.

اما خب حداقل اسپانسرها این کار را می کنند که متاسفانه ما در ایران آن را هم نداریم. نه تنها من بلکه فکر نمی کنم دیگران هم اسپانسر داشته باشند. این موضوع اگر حل شود بخش زیادی از مشکلات ما برطرف خواهد شد. اگر این اردوهای برون مرزی هم که قولش را داده اند، هماهنگ شود خیلی خوب خواهد شد. به هرحال اردوی های متمرکز خیلی بهتر از این است که ما دائما در رفت و آمد باشیم.

* در رابطه با بحث اسپانسر همه جای دنیا آن مسئله «دیده شدن» خیلی مهم است. اسپانسر حاضر است هزینه کند اما به شرطی که دیده شود. برای این که ورزشکاران دو و میدانی ما به سطحی از شناخت برسند که اسپانسرها جلو بیایند باید چه کار کرد؟

همه جای دنیا دو و میدانی حرف اول را می زند. اما متاسفانه در ایران این رشته را نمی شناسند و به نظر من مقصر آن رسانه ها هستند که اصلا به آن نمی پردازند. وقتی ما برای مسابقات به کشورهای خارجی می رویم همه جای آن شهر تبلیغات دو و میدانی وجود دارد. هر جایی که نگاه می کنید چشم تان به بیلبورد های مسابقات می خورد. اما در ایران تنها تبلیغ یک اعلامیه کوچک است که بر درب اصلی مجموعه آفتاب نصب می شود. خب این مسئله باعث می شود که کسی شناخت پیدا نکند.

بعد از مسابقات کشورهای اسلامی من عکس خودم را در کنار عکس کاروان بر درب اصلی کمیته ملی المپیک دیدم که این مسئله واقعا مرا خوشحال کرد. نه تنها برای خودم، بلکه این راه را برای دیگران هم باز می کند. چه اشکالی دارد این تبلیغات ادامه دار باشد، اسپانسرها هم چنین چیزی را می خواهند. در مسابقات بین المللی من به خاطر نوع پوششی که دارم، سوژه جالبی برای عکاسان و خبرنگاران هستم اما از این مسئله به نحوی که باید استفاده نمی شود.

* در اردوهای برون مرزی مربی تان هم همراه شما می آید؟

بله، بدون مربی که فایده ای ندارد.

* در این کمپ ها فقط خودتان حضور دارید یا ورزشکاران دیگر هم هستند؟

ورزشکاران دیگر هم هستند. سال 2009 که به کمپ رفته بودم از همه جای دنیا ورزشکار آمده بود. چرا که هیچ کس در کشور خودش تمرین نمی کند، مگر اینکه شرایط کشورش خیلی خوب باشد. کلا مهد دوومیدانی در آمریکا و اروپاست و همه در این کشورها تمرین می کنند. متاسفانه من هم در ایران رقیبی ندارم و همیشه باید تنها باشم.

چه در تمرینات و چه در مسابقات. به همین خاطر آن حس رقابت را ندارم و وقتی که در کنار قهرمانان بزرگ قرار می گیرم، از استرس من کمتر می شود. من در مسابقات قهرمانی هند به خاطر هزارم ثانیه مدال را از دست دادم که به نظر من این تنها به خاطر کم تجربگی است. اگر به مسابقات بیشتری بروم و با دونده های بزرگ رقابت کنم، صد در صد استرس من کمتر می شود و عملکرد بهتری خواهم داشت.

* معمولا در ایران ورزشکارانی که نفر اول هستند، همیشه با خودشان رقابت می کنند.

بله این مسئله هم مرا اذیت می کند. اگر به مسابقات برون مرزی بروم کسی باشد که با من رقابت کند خیلی بهتر از این است که همیشه تنها باشم. دو و میدانی فقط این نیست که از نظر جسمی آماده باشی و وضعیت ذهنی هم به همان اندازه اهمیت دارد.
 
* این اردویی که به برگزاری آن امیدواری، در کدام کشور است؟

لهستان. دو نفر از رقیبان اصلی من هم در این کشور حضور دارند که خیلی به من کمک می کند.

* کلا رقیبان تو بیشتر از کدام کشورها هستند؟

هند، چین و ژاپن.

* همان دونده هایی که در گوانجو هم با تو رقابت کردند؟

بله، هم در گوانجو و هم در هند.

* فکر می کنی چه رکوردی تو را به مدال می رساند؟

ببینید من اگر برای رسیدن به رکورد خودم که 23.46 است، بروم از شانس های کسب مدال هستم چرا که بار قبل 23.49 طلا گرفت. اما من مطمئنا برای بهبود این رکورد تلاش خواهم کرد و انشالله اگر رکورد خودم را بزنم جز سه نفر اول خواهم بود.

* اگر قرار باشد طلا بگیری چطور؟

ببینید واقعا قابل پیش بینی نیست. چرا که شرایط ما با آنها خیلی متفاوت است. به خاطر نوع پوشش و ... به همین خاطر ما باید بیشتر از آنها تلاش کنیم تا موفقیتی را بدست آوریم. انشالله که همه چیز خوب باشد. مثلا در فینال مسابقات هند باران گرفت و من خیسِ خیس شده بودم. با وجود اینکه من استارت را عقب ماندم اما سینه به سینه رد کردم و با هزارم ثانیه باختم.

* شاید لباس، شرایط آب و هوایی و چیزهای دیگر شرط باشد اما به نظر نمی رسد در شرایط فعلی خودت به این مسائل فکر کنی؟

نه، من هیچ زمان اهمیت ندادم. اگر می خواستیم اهمیت بدهیم الان این جایگاه را در آسیا نداشتیم. اما خب همه اینها واقعیت است. من خودم به شخصه هیچ چیزی را مانع کارم ندیدم. در روزهای ابتدایی که دو و میدانی را شروع کردم دیگران به من می گفتند که "بابا اصلا فکر آسیا را نباید بکنی. آسیا اینقدر قوی است که نمی توان به فینال آن رسید چه برسد در بخش دختران" به همین خاطر من همیشه از همان ابتدا با اینکه سن کمی داشتم پیش خودم می گفتم باید ثابت کنم که هیچ چیزی نمی تواند جلوی دختر ایرانی را بگیرد.

* ثابت هم کردی.

ثابت هم کردم. دیدیم که می شود. حتی طلا گرفتیم. الان خود حریفان خارجی هم فکر دیگری راجع به ما می کنند. وقتی من به سر خط می روم، طور دیگری به من نگاه می کنند. مرا قبلا به عنوان یک فرد عادی می شناختند، پیش خودشان می گفتند اینکه حریف خاصی نیست اما الان حساب دیگری روی ما باز می کنند.

* الان به حرف آن افرادی که می گفتند به رقابت در آسیا فکر نکن، نمی خندی؟

من که از همان ابتدا می خندیدم و می دانستم که می شود. اما خب سخت است. دو و میدانی رشته سنگینی است که هر روز باید تمرین کنی. در برف و باران و هر شرایط دیگری نباید تمرین تعطیل شود. به همین خاطر هر کسی نمی تواند این کار را بکند.

 

سریع‌ترین دختر ایران را بشناسید


* همیشه ورزشکاران ملی پوش ایرانی از مشکلاتشان می گویند و اعتقاد دارند که مسئولان برای حل شدن آنها اقدامی نمی کنند، خود شما به عنوان یک بانوی ورزشکار ایرانی چه مشکلاتی دارید؟

به نظر من ما در ایران تنها اسم حرفه ای تمرین کردن را یدک می کشیم. اصلا این طور نیست. من با رقیبانم در ارتباط هستم و می بینم که اکثر ماه های سال در اردو هستند. یعنی یک زندگی کاملا حرفه ای دارند و مثل ما دغدغه خاصی ندارند. فقط تمرین می کنند و می خواهند نتیجه بگیرند. این مسائل باعث می شود که بازده ما در مسابقات کمتر شود.

از طرفی اگر من آسیبی ببینم دیگر مریم طوسی تمام شده. بدون هیچ پشتوانه و آینده ای. یعنی اگر نتوانم ورزش کنم دیگر زندگی حرفه ای من به پایان رسیده است. نه بیمه ای داریم نه چیز دیگری. من تقریبا از سال 85 که رکورد های ایران را زدم جز تیم ملی هستم. خب اگر در این چند سال جایی کار می کردم حداقل سابقه کاری محسوب می شد.

* واقعا بیمه نیستید؟

چرا فقط بیمه ورزشی داریم. واقعا دو و میدانی مظلوم واقع شده است. من و بچه های دیگر واقعا این رشته را دوست داریم که با این شرایط هنوز مانده ایم. البته الان با چند سال قبل وضعیت خیلی فرق کرده. در حال حاضر مردم مرا بیشتر می شناسند و سال 92 با رای آنها به عنوان ورزشکار برتر سال انتخاب شدم.

خب اگر این با حمایت رسانه ها همین روند ادامه پیدا کند، اسپانسرها هم جلو می آیند. به نظر من نقش رسانه ها خیلی زیاد است چرا که اگر تبلیغاتی نباشد دلیلی ندارد که اسپانسرها حمایت کنند.

* شاید مهم ترین مشکل دو و میدانی این است که تنها یک مجموعه آفتاب انقلاب در شرق تهران وجود دارد و بچه ها مجبورند از آن طرف شهر به این طرف شهر بیایند و بیشتر وقت و انرژی شان در این مسیر اتلاف می شود.

خب این مسئله در روند کار ما خیلی موثر است. خانه ما غرب تهران است و شاید بعضی موقع ها من دو ساعت در ترافیک مسیر مجموعه آفتاب باشم. خب طبیعتا از انرژی من کم می شود و در تمرینات هم تاثیر خودش را می گذارد.

* چرا در مجموعه آزادی تمرین نمی کنید؟

تا چند سال گذشته در آنجا تمرین می کردیم اما بعد از تاسیس مجموعه آفتاب انقلاب دیگر به ما اجازه تمرین کردن در آزادی را ندادند. از طرفی آنجا همه امکانات سخت افزاری لازم را ندارد.

* خب امکان این هست که با آقای داوری صحبت کنید تا این شرایط را برای شما که در غرب تهران هستید فراهم کنند؟

قرار بود صحبت هایی انجام شود اما نمی دانم چه شد. به هر حال خود آقای کفاشیان هم از خانواده دو و میدانی است و با شرایط ما غریبه نیست. اگر رایزنی هایی بین دو فدراسیون بر سر ورزشگاه آزادی انجام شود کار ما راحت تر خواهد شد.

* مربی تو ساکن گرگان است و خودت تهران، این دوری برای تو سخت نیست؟

سخت که هست چرا که رشته سرعت یک رشته تکنیکی است. از استارت تا خط پایان باید زیر نظر مربی باشد تا او مشکلات را گوشزد کند. گاهی هزارم ثانیه باعث می شود که طلا بگیری یا کلا روی سکو نروی. به همین خاطر است که می گویم ما حرفه ای تمرین نمی کنیم. هیچ جای دنیا اینگونه نیست که ورزشکار تنها تمرین کند.

* گفتی با رای مردم به عنوان ورزشکار برتر سال انتخاب شدی، الان که به خیابان می روی رفتار مردم با تو چگونه است؟ تو را می شناسند؟

بعضی موقع ها آره. من واقعا از برخورد آنها روحیه می گیرم. وقتی که بیرون می روم و مردم به من می گویند که تو همان دونده هستی، واقعا خوشحال می شوم. به نظر من دلیل این شناخت هم اینترنت است نه رسانه ها.

* به این اشاره کردی که قبلا رقبایت نگاه دیگری به تو داشتند اما الان وضعیت فرق کرده، الان نگاه ها در سطح جهانی به مریم طوسی چگونه است؟

به هر حال آنها هم حق داشتند چرا که در ابتدا ما افتخار خاصی نداشتیم و کسی ما را نمی شناخت. اما خب الان با این مدال های اخیر، وقتی به سر خط می روم احساس می کنم که دیگران فکر دیگری راجع به من می کنند. به نظرم پیش خودشان می گویند که باید حواسمان به این باشد. اما قبلا به این صورت نبود. این یک حیقیقت است.

* شاید به خاطر نوع پوشش بود که روی دختران ایرانی حساب باز نمی کردند؟

دقیقا. اصلا بعضی ها به من می گفتند که "چطور با این لباس مسابقه می دهی، ما نمی توانیم با این لباس راه برویم!" به همین خاطر این نوع پوشش را یک محدودیت می دانند در صورتی که ما نشان دادیم که می توانیم.

* حالا واقعا محدودیت است؟

سخت است. شاید ما باید دو برابر حریفان تلاش کنیم. برای حریفان ما بهترین امکانات را فراهم می کنند، با اینکه ما در داخل طراحان قابلی داریم، هنوز کسی حاضر نشده برای دختران ورزشکار ایرانی لباسی طراحی کند. به یاد دارم که «رقیه القصری» در مسابقات 2006 قطر دو مدال طلا گرفت. او اولین محجبه‌ای بود که در بازی های آسیایی دو طلا گرفت. جالب اینجاست که حتی روی پوشش سر او هم عبارت «Running» درج شده بود. اسپانسر او شرکت نایکی بود و تمام لباس ها را مخصوص این خانم طراحی می کرد. خب این صد در صد موثر است.

* شاید مسئولان سختی رقابت با این لباس ها را درک نکرده اند، شما خوتان در این باره با کسی صحبت کرده اید؟

بله صحبت کردیم. آنها هم گفتند لباسی که مورد تایید خودتان است را بیاورید تا بدهیم درست کنند. ما شرکت ها خوبی هم در داخل داریم که می توانند لباس های مناسب دو و میدانی را تولید کنند.

 

سریع‌ترین دختر ایران را بشناسید


* الان وضعیت دو و میدانی دختران نسبت به گذشته بهتر شده است؟

خیلی. ما هم نشان دادیم که می شود. مثلا در مسابقات کشورهای اسلامی تنها دو دختر اعزام شدند و ما دو دختر سه طلا گرفتیم. خب این برای کل کاروان است و تنها مخصوص دو و میدانی نیست. در صورتی که همیشه مظلوم واقع شده ایم. در زمینه باشگاهی قراردادهای ما نسبت به دیگر رشته ها خیلی کمتر است با اینکه واقعا زحمت بیشتری می کشیم. خود من در مسابقات لیگ  درهمه رشته ها اول می شوم و رکوردهای ملی را جایجایی می کنم، با این وجود خیلی بگیرم 10 میلیون است. این تنها خرج 6 ماه من است.

* در حال حاضر نگاه فدراسیون فوتبال به دختران نسبت به پسران چگونه است؟ در مجموع عدالت برقرار است؟

شرایط پسران با دختران متفاوت است. پسران به راحتی همه جا می توانند تمرین کنند اما دختران به این شکل نیستند. نگاه ها بهتر شده اما همانطور که گفتم خودمان ثابت کردیم.

* مطمئنا حمایت های پدر و مادر تو را به اینجا رسانده، اما وقتی این کمبودها را می بینند چه واکنشی نشان می دهند؟

من در خانواده ای ورزشی رشد کرده ام و این مسئله روی من تاثیر زیادی گذشته است. تقریبا 3 سال مادرم اجازه نداد دو و میدانی را ادامه دهم.

* چرا؟

مشکلاتی در همین دو و میدانی پیش آمد که باعث شد یک ضربه روحی ببینم. دبستان می رفتم که برای تیم مدرسه انتخاب شدم اما روز آخر مرا خط زدند و حتی ساک ورزشی که به من داده بودند را گرفتند. این مسئله آنقدر مرا ناراحت کرد که از شدت ناراحتی تب کردم. دیگر مادرم گفت هر رشته ای که می خواهی برو به جز دو و میدانی. هر رشته ای را امتحان کردم، شنا، اسکیت و ... اما دیدم که دو و میدانی را بیشتر از همه دوست دارم. دیگر یواشکی از ترس اینکه مادر باخبر نشود دو و میدانی را ادامه دادم. به سطح کشوری که رسیدم دیگر نمی شد یواشکی کار کنم. مربیان با خانه تماس گرفتند و بالاخره مادرم از ماجرا با خبر شد. او هم گفت اگر تا این حد به دو و میدانی علاقه داری، همین رشته را ادامه بده. بعد خودشان برایم مربی گرفتند و یکسال با مربی کار کردم، رکوردشکنی هایم شروع شد.

یادم می آید وقتی 17، 18 ساله بودم دائما رکور شکنی می کردم و به همین خاطر مدتی دو و میدانی را کنار گذاشتم و گفتم توان من در همین حد است! اطرافیانم می گفتند خب "تو قهرمانی کشوری  دیگر چه می خواهی؟! " بعد از آن خانواده ام با فدراسیون برای اردوی مالزی صحبت کردند و سرانجام به آن اردو اعزام شدم و در آنجا 2 ثانیه رکورد ایران را جابجا کردم. می خواهم بگویم که از همان ابتدا تنها نمی خواستم به قهرمانی کشور فکر کنم.

* الان به کجا فکر می کنی؟

 الان هم خیلی بزرگ فکر می کنم و امیدوارم که به آن برسم.

* به جهان فکر می کنی؟

بله، می دانم که خیلی سخت است اما امیدوارم که شرایط روز به روز بهتر شود. چرا که نه؟

* تو با همین شرایط می خواهی به مسابقات جهانی یا المپیک بروی؟

بله. خیلی سخت است اما می شود. حتی قهرمانی آسیا هم خیلی سخت بود و همه می گفتند که اصلا فکرش را نکن اما خب شد. الان هدف من بازی های آسیایی است و انشالله پله به پله جلو می روم.

* برای بازی‌های آسیایی مربی تو همراه با کاروان اعزام می شود؟

هنوز در این باره قولی به من نداده اند. می گویند اسمش را رد کرده اند اما هنوز معلوم نیست. سر همین مسئله من واقعا استرس گرفته ام چرا که تعداد مسابقات زیاد است و واقعا به او نیاز دارم. البته خود مربی هم به خاطر مشکلات موجود دلخوری های زیادی دارد.

* از چه زمانی آقای گرگانی مربی تو شده است؟

من از سه سال پیش با ایشان کار می کردم. بعد در دوره آقای آشتیانی مدتی با تاتیانا کار کردم و دوباره بعد از جدایی از او برگشتم با آقای گرگانی.

* تا کی ادامه می دهی؟

تا هر زمانی که پیشرفت کنم و به مدال برسم.

* نکته خاصی مانده؟

نه، ممنون از شما.



شارژ سریع موبایل