شاید به نظر ایده چندان جالبی به نظر نرسد، ولی کریس هافمن، مبتکر این پروژه، پس از ارائه طرح خود، پنج ایمیل دریافت کرد که هر کدام خواهان یک نمونه از موتورسیکلت تکچرخ الکتریکیاش، رینو (RYNO) در ازای پرداخت ۲۵ هزار دلار بودند. بنابراین، کریس هافمن، از همان اول دریافت که میتواند روی آینده این پروژه، حساب باز کند. بنابراین بهجای تولید آن در پارکینگ خانهاش، تلاش کرد تا برنامهای اقتصادی برای طرح خود تدارک ببیند و در این راه از تونی هامپیج، کسی که در حال حاضر یکی رؤسای شرکت رینو موتورز است، کمک گرفت. دو سال و نیم بعد، همهچیز طبق برنامه پیش رفته بود و هافمن در نیویورک، رینوی خود را به نمایش گذاشت، چیزی که به زودی در خط تولید قرار میگیرد.
فروش سخت
به راحتی میتوان به اساس کار و تأسیس یک شرکت برای تولید چنین محصولی ایراد گرفت و عدم نیاز به آن را توجیه کرد. رینو، شبیه هیچکدام از وسایل نقلیه داخل بازار نیست. رینو برای رسیدن به تعادل و ایستادن رو به بالا، از تکنولوژی خود-تعادلی استفاده میکند و میتواند هم به عقب و هم به جلو، منحرف شود. راننده با فشار پاها، حرکت وسیله را کنترل میکند و با ترمز دستی، میتواند آن را کاملاً متوقف کند. رینو، شاید به عنوان یک وسیله نقلیه در دنیای مدرن آینده معرفی شده باشد، ولی باز با عنوان «تکچرخه الکتریکی احمقانه» فاصله چندانی ندارد.
به علاوه، قیمتش کم نیست و ۵۳۰۰ دلار باید برای آن خرج کرد. همچنین، رانندگی با رینو، از اسکوتر و موتور سیکلت راحتتر است؛ امّا در همینحال از رانندگی با سِگوی، رقیب اصلی رینو، سختتر است. خودِ هافمن هم قبول دارد که رانندگی با رینو سخت است و میتواند باعث هراس مردم شود. رینو به سرعت ۱۶ کیلومتر بر ساعت و مسافت ۱۶ کیلومتر محدود شده است.
البته رینو برای هر ایرادی که به آن وارد میشود، جوابی قانعکننده دارد. در مورد قیمت بالا، واضح است که رینو قیمت بالایی دارد، ولی به گفته مسئولین شرکت سازنده قیمت این وسیله به صورت پلکانی کاهش خواهد یافت. بهعلاوه قیمت پایینتری نسبت به سگوی دارد و میتوانید به جای ایستادن روی سگوی، پشت رینو بنشینید. قابلیت نشستن، یکی از مزیتهای رینو بهشمار میرود. همچنین رینو ها فاصله کمتری نسبت به زمین دارند و ارتباط با سایر افراد را آسانتر میکنند. به عنوان مثال، یک مأمور پلیس که پشت رینو است، میتواند به جای صحبت از بالا، با اشخاص پیاده از فاصلهای نزدیکتر روبرو میشود و در صورت لزوم، به شکلی راحتتر میتواند موقعیت راهرفتن یا دویدن پیدا کند.
راندن رینو، آنچنان که گفته میشود، مشکل نیست؛ با ۱۰ تا ۱۵ دقیقه آموزش، میتوان مهارت کافی را بهدست آورد و با آن داخل یک انبار بزرگ و محل پیادهرو، تردد کرد. بنابراین، سرعت ۱۶ کیلومتر بر ساعت، سرعت کمی برای حرکت در چنین مکانهایی نخواهد بود. مشکل دیگر رینو، مسافت کم حرکت تا خالی شدن باتری است که به علت ضعف کنونی تکنولوژی باتریهای لیتیومی است. به گفته هافمن، رینو میتواند این مسافت را در سالهای آینده به ۴۰ تا ۵۰ کیلومتر برساند. در هر صورت، باتریها به راحتی قابلجداسازی هستند و صاحبان رینو میتوانند یک باتری اضافی برای مسافتهای بیشتر تهیه کنند.
با وجود این توضیحات، باز هم نمیتوان نسبت به عملی بودن ساخت چنین محصولی به صورت انبوه، قانع شد. رینو، یک وسیله نقلیه با تکنولوژی بالا و یک کالای لوکس غیرعادی است. با اینحال، هافمن میگوید که انتظار دارد که ۱۵۰۰ نمونه از این وسیله به دست مشتریان برسد. ولی در درازمدت، رینو به مشتریان بیشتری نیاز دارد تا بتواند خود را در بازار حفظ کند.
بنابراین، هافمن و همکارانش تصمیم گرفتهاند که پیشرفت رینو، آرامآرام دنبال شود و شرایط بازار به دقت بررسی شده و سپس، گسترش بیشتر تولید، مدّنظر قرار گیرد. رینو، بیشتر از مواد و قطعات در دسترس ساخته شده و همین موضوع تولید آن را آسان میکند. هافمن، ۱۵ سال به عنوان مهندس صنایع در صنعت خودروسازی و ۵ سال در تولید فعالیت داشته است و بنابراین، با تولید و فروش انبوه، بیگانه نیست.
سرمایهگذاری شرکت رینو، تاکنون ۲ میلیون دلار افزایش داشته و این شرکت باز هم به دنبال سرمایهگذاری بیشتر است. این شرکت میخواهد بازار موتورسیکلتهای الکتریکی را به دست بگیرد؛ بازاری به ویژه در آسیا، گستردگی زیادی دارد. البته از رینو، انتظار نمیرود که در آینده کاری کند که مردم وسایل نقلیه شخصی و حتی سیستم حملونقل عمومی را کنار بگذارند، ولی رینو در آینده میتواند وسیله نقلیه مناسبی برای افراد شاغل در انبار شرکتها و یا یک سری افراد خاص برای گردشهای کوتاه در سطح شهر باشد.