۹۵ سال از زمانیکه به زنان آمریکایی حق رأی داده شده، میگذرد. البته این جملهی درستی برای ادای حق مطلب نیست. این حق، به آنها «دادهنشد»، آنها خود این حق را «گرفتند». چهارشنبه، ۲۶ آگوست، نود و پنجمین سالگرد اعطای حق رآی به زنان در آمریکا بود.
درست در همین روز، یکی از آخرین کشورهای باقیمانده در جهان که حق رأی را برای زنان نفی میکرد، آماده شد تا تغببر را بپذیرد: در ماه دسامبر سال جاری، زنان عربستان حق خواهند داشت که برای اولین بار، رأی دهند. این دستاورد برای زنان عربستان، مانند اغلبِ دیگر کشورهای جهان، با سالها مبارزه و فشار زنان این کشور به دولت محلی، حاصل گردید.
خانم «الن دوبوا»، استاد برجستهی تاریخ و مطالعات جنسیتی در دانشگاه لسآنجلس، معتقد است که هیچ جنبشی دربارهی حقوق زنان، مانند کسب حق رأی برای آنها، جهانی نشده است. یک قرن پیش، زنان آمریکا درگیر این مبارزات شدند و تا رسیدن به پیروزی، از آن دست نکشیدند.
باید برای حق خود، بجنگی!
از دیدگاه بینالمللی، اولین حق رأی برای زنان بهطور پراکنده در قرن نوزدهم به دست امد. زنان سوئد و اسکاتلند حق رأی محلی را بردند و بریتانیا حق رأی زنان را تنها برای خانمهای مجرد که صاحب ملک بودند، مجاز دانست. در سال ۱۸۹۳، زنان نیوزلند حق کامل رأی برای زنان را کسب نمودند.
در این زمان، دههها از ایجاد کمپین حق رأی برای زنان در آمریکا میگذشت (خانم سوزان بی. آنتونی زنی بود که برای رأی دادن در سال ۱۸۹۲ دستگیر شد). حتی ایالتهای غربی آمریکا کوتاه آمدند و حق رأی را به زنان اعطا نمودهبودند.
ولی درست همزمان با شروع به کار کمپینهای استیفای حق رأی برای زنان، کمپینهای علیه این حق، شروع به فعالیت کردند. آنها در پیامها و نوشتههایشان، مبارزهی زنان را مورد استهزا قرار میدادند و آنها را زنان زشتی میخواندند که از مردان نفرت دارند.
زنان فعال برای گرفتن این حق، به سخنان آنها با شیوههای سیستم تبلیغاتی خودشان پاسخ میدادند.
آنها از هنر و رسانه برای رساندن پیامشان بهره میبردند. مثلاً در برگهی تبلیغ موسیقی در تصویر زیر، میبینیم که این اثر «با احترام به تمام مبارزان کسب حق رأی برای زنان اهدا گردیدهاست» و حق رأی برای زنان را، حقی برای تمام زنان جهان شمرده.
البته مبارزان برای پاسخ جنبشهای ضد حق رأی زنان، به همین اکتفا نکردند و چندین تظاهرات گسترده، برگزار نمودند. آنها برگههای حاوی کپیِ سخنرانی رئیسجمهور وقت، وودرُ ویلسن، را در بیرون درهای کاخ سفید آتش زدند و خود را با زنجیر به درها بستند.
زنان فعال در بریتانیا، که زنان آمریکایی با آنها متحد بودند، عملکردی تندتر از اینها داشتند: آنها شیشهی پنجرهها را خرد کردند، ساختمانها را به آتش کشیدند و در خانهی نیمهکارهی یکی از مقامات، بمب کار گذاشتند.
با قدرت گرفتن این کمپین در آمریکا، مطالبات زنان گستردهتر هم شد و آن ها خواهان حق رأی برای زنان از هر طبقه و نژادی شدند.
ولی برای آن که برنده شوند، آنها به حمایت از سوی مردان نیز نیاز داشتند، بههر حال تنها مردها بودند که میتوانستند برای اعطای این حق به زنان، رأی دهند! یکی از برجسته ترین افرادی که مبارزات را در این جهت رهبری می کردی، خانم «کری چپمن کَت» بود. او رهبری سیستماتیکی برای کمیتهی ملی حق رأی برای زنان آمریکایی (NAWSC) ترتیب دادهبود.
پروفسور «بتینا آبتِکِر»، استاد برجستهی مطالعات زنان در دانشگاه کالیفرنیا میگوید: «او و زنان دیگری که در NAWSC کار میکردند، لبستی از تمام افراد قانونگذار در تمامی ایالتها در اختیار داشتند و لیستی از تمام زنانی که از بستگان آنها بودند نیز تهیه دیده بودند! آنها با این خانمهای فامیل، برای فشار روی مردان قانونگذار به منظور اعطای حق رأی به زنان، در ارتباط بودند.»
از طریق چنین سازماندهی ماهرانهای، زنان توانستند مردان قانونگذار را متقاعد نمایند که متمم ۱۹ قانون اساسی امریکا را اتخاذ نمایند و حق رأی خود را در سال ۱۹۲۰ بهدست اورند. بیشتر زنان اروپایی میز در همان زمان، حق رأی خود را بهدست آوردهبودند و چندی بعد، زنان آمریکای لاتین نیز این حق را بدست آوردند.
در طی باقیِ سالهای قرن بیستم، موضوع حق رأی برای زنان تقریباً در تمامیِ جهان، امری پذیرفته و بدیهی گردید. زنان پیشگام در مبارزه برای کسب حق رإی، حتی فکرش را نمیکردند روزی بیاید که حق رأی برای زنان، امری طبیعی باشد.
مبارزه به پایان نمیرسد، نه تا وقتی که آنها تمامش نکنند!
هر بار که زنان ملتی حق رأی خود را کسب میکنند، خودِ این پیروزی بسیار حیاتی تلقی میگردد، اما معمولاً این مبارزه تا زمانی ادامه مییابد که حقوق سیاسیِ برابری برای همهی زنان در آن کشور بهوجود آید. حتی در کشورهایی که زنان حق رأی خود را تقریباً خیلی زود به دست آوردند، پیرینیِ این پیروزی شامل همهی زنان نمیشد.
قوانین اولیه، معمولاً برای زنان طبقات و نژادهای مختلف، تبعیض و سلسلهمراتب قائل میشد. هرچند بر طیق متمم نوزدهم قانون اساسیِ آمریکا، حق رأی به زنان اعطا گردید، آمریکاییهای بومی تا سال ۱۹۲۴ بهعنوان شهروند محسوب نمیشدند و تا سال ۱۹۵۷ در برخی از ایالت ها حق رأی نداشتند.
در ایالتهای جنوبیِ آمریکا، زنان سیاهپوست تا پیش از اعطای حق رأی به آنها در سال ۱۹۶۵، نمیتوانستند رأی دهند. طبق متمم قانون اساسی، پورتوریکوییها و فیلیپینیها نمیتوانستند رأی دهند. زنان پورتوریکویی حق رأی خود را در سال ۱۹۲۹ بهدست آوردند و زنان فیلیپینی پس از استقلال این کشور، در سال ۱۹۴۰ حق رأی یافتند.
اما نکته در اینجاست که قدرت سیاسی واقعی، در داشتن یا نداشتن حق رأی خلاصه نمیشود. دربارهی عربستان سعودی، گمان نمیرود که این نقطهی عطف برای زنان، بهمعنای یک پیروزی کامل باشد.
به گفتهی «علی الیامی»، مؤسس و گردانندهی مرکز دموکراسی و حقوق بشر در عربستان، مقامامت محلیای که زنان و مردان در ماه دسامبر پیشِ رو انتخاب خواهند کرد، عملاً مهرههایی فاقد قدرت هستند و افرادی که مقتضی است قدرتی داشتهباشند، همگی از جانب پادشاه انتخاب میشوند.
با اینحال، آقای الیامی باور دارد که مشارکت زنان، گامی بسیار خوب است، زیرا از لحاظ روانی نیز صحبت دربارهی این موضوع میتواند زنان را توانمند کند. بسیاری از زنان برای رأی دادن ثبت نام کردهاند و کاندیدای مورد نظر خود را انتخاب نمودهاند.
او میگوید: «امیدوارم که این آغازی برای بسط یافتن حقوق زنان در عربستان باشد. زنانی که میتوانند حالا پاس صندوقهای رأی بروند، اما هنوز اجازه نیافتهاند رانندگی کنند!»
پن: فیلم جدید بانو «مریل استریپ»، «حق رأی» در ماه اکتبر سال جاری اکران خواهد شد. این فیلم به مبارزات زنان بریتانیا برای گرفتن این حق میپردازد و علاوه بر او «کری مولیگان» و «هلنا بونهم کارتر» نیز در فیلم حضور دارند. شخصاً با دیدن تریلر فیلم، احتمال زیادی میدهم که خانم مولیگان برای این فیلم مجدداً نامزد اسکار شود. تریلر فیلم را میتوانید اینجا ببینید.