روزی در یکی از جلسات سخنرانی یکی از اساتید بزرگ ریاضیات، دختری جوان، سخنان استاد را یادداشت می کرد. استاد در ضمن بیاناتش گفت: "من از دل ذره، آفتاب بیرون می آورم.
تاریخچه
دختر جوان، اهل کشور لهستان بوده و ماری نام داشت.وی در شهر ورشو، پایتخت لهستان در خانواده ای فقیر به دنیا آمد و در همان شهر تحصیلات دبیرستان خود را به اتمام رسانید.
سپس با مشکلات اقتصادی زیادی در دانشگاه اریس به تحصیل ادامه داد. وی اتاق کوچکی داشت و چون هزینه ی برق زیاد بود، شب ها به کتابخانه ای می رفت و تا دیر وقت در نور و گرمای کتابخانه به مطالعه می پرداخت.
پیوند علمی یا پیوندی ناگسستنی
ماری در سال چهارم دانشگاهش در پاریس با دانشمند جوانی به اسم "پیر کوری" آشنا شد.این آشنایی، ریشه دار شد و این دو جوان شیفته ی علم را به هم پیوند داد.در سال ۱۸۹۵ این دو دانشمند، پیوند زناشویی بستند و از آن پس ماری را ماری کوری نامیدند.
علم قدرتی دارد که حتی تصور آن برای ما لذت بخش است. دانشمندان بزرگ گفته اند که جهان، هم چون کتاب بزرگی است که در هر سطرش رازی نهفته دارد. مردم کلمات این کتاب را خوانده و متحیر می شوند، ولی دانشمندان با مطالعه ی آن، پرده از راز طبیعت برمی دارند.
پایان نامه ی ماری کوری
ماری کوری برای اخذ گواهینامه ی پایان تحصیلاتش، با راهنمایی همسرش بر روی عناصری که بعدها مواد رادیو اکتیو نام گرفتند، به تحقیق پرداخت.وی پایان نامه ی خود را با آزمایش درباره ی یگانه عنصر رادیو اکتیو شناخته شده ی آن زمان آغاز کرد.
او در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که پرتوزایی در سنگ معدنی اورانیوم از خود اورانیوم بیشتر است. بنابراین، وجود عناصر ناشناخته با شدت تشعشعی بالا را در سنگ اورانیوم حدس زد.
حدس ماری پس از انجام آزمایشاتی به تحقق پیوست و او اسم آن عنصر را "رادیوم" گذاشت. به زودی معلوم شد که می توان رادیوم را در صنعت و پزشکی به کار گرفت.
گروهی از مهندسان آمریکایی می خواستند تکنیک به دست آوردن رادیوم را از دانشمندان جوان بخرند، اما آن ها با چشم پوشی از مسایل مالی، روش به دست آوردن رادیوم را منتشر کردند.
صعود ماری کوری به قله ی دانش
در سال ۱۹۰۳فرهنگستان علوم سوئد به پیر کوری، جایزه ی نوبل داد.اندکی بعد وی استاد دانشگاه پاریس شد و ماری کوری نیز ریاست آزمایشگاه فیزیک را در دانشگاه پاریس عهده دار شد. این دو دانشمند دو دختر داشتند. البته زمان زیادی نگذشت که پیر کوری در تصادفی کشته شد و ماری کوری به سوگ همسرش نشست.
بعد این حادثه ی ناگوار به پیشنهاد هیأت دانشگاه در جای همسرش به تدریس پرداخت و تا آن زمان هیچ زنی چنین رتبه ی علمی نداشت.ماری هنگام تدریس در دانشگاه، تحقیقات خود را درباره ی رادیوم تکمیل کرد و در سال ۱۹۱۱ دومین جایزه ی نوبل از طرف فرهنگستان علوم سوئد به وی عطا شد.
هیچ گاه شهرت و مقام او را فریفته نکرد و با وجود مقام بلند علمی در خانه، کدبانو و مادری مهربان بود. اینیشتین درباره او گفته است : "ماری کوری یکی از نام آورترین کسانی است که نام و آوازه او را نفریفت."
قاتل نامرئی ماری کوری که بود؟
ماری کوری در سال ۱۹۳۴ در پاریس در گذشت. مرگ وی برای پزشکان حیرت انگیز بود که چه مرضی او را از پای درآورده بود؟ ماری چندین سال با رادیوم کار کرده و در معرض تشعشعات آن قرار گرفته بود. پزشکان بر این عقیده بودند که قاتل نامرئی وی رادیوم بوده است.
ارزش های اجتماعی و اخلاقی ماری کوری
زندگی این بانوی برجسته که دو جایزه ی نوبل گرفت؛ سرشار از امید و تلاش بود. وی ابتدای دوران جوانیش را با زندگی دشواری شروع کرد و در سایه ی سعی و تلاش به بزرگترین مقام علمی جهان رسید.