مهاجرت... مهاجرت... چه پدیده شگفتی است. آنها که رفته اند هی سرشان را برمی گردانند سمت سرزمین مادری و خیلی ها از سرزمین مادری با افسوس آنها را ساکنان جزیره خوشبختی می بینند و برایشان دست تکان می دهند.
هر دو طرف افسوس می خورند و هیچ داوری وجود ندار که این افسوس را قسمت کند و مشخص شود کدامیک بیشتر باخته اند. آنها که رفته اند یا آنها که در آرزوی رفتن هستند؟
دریای مدیترانه دارای دو ساحل است که از طریق تنگه جبل الطارق از هم جدا شده اند. در یک سوی آن آفریقا قرار گرفته که با انواع و اقسام مشکلات سیاسی و اقتصادی و انسانی دست به گریبان است که آثار آن نه تنها این دریا بلکه دیگر نقاط جهان را نیز تحت الشعاع قرار داده است.
در سوی دیگر، ساحل اروپایی ها قرار گرفته که برای ساکنان کشورهای طرف مقابل سرزمین امنیت و رفاه و آسایش به شمار می رود.
همین وضعیت دوگانه و متضاد سبب شده موج مهاجرت از ساحل آفریقایی به سوی اروپا سرازیر شده و این دریا را به منطقه ای ناامن برای مهاجران تبدیل کرده است که سوار بر قایق های مرگ تصور می کنند زمانی که به سواحل آن سوی مدیترانه می رسند، خوشبختی و آسایش و رفاه را در آغوش گرفته و برمشکلات غلبه خواهند کرد.
این ذهنیت با تشدید ناآرامی ها و بحران های انسانی و سیاسی و اجتماعی در کشورهای آفریقایی از جمله لیبی، موجی از مهاجرت به راه انداخته که آثار ناگوار آن، جامعه جهانی خصوصا اتحادیه اروپایی را به فکر جلوگیری یا مهار این روند واداشته است.
مهاجرت به سوی امنیت و رفاه مسئله جدیدی نیست که اختصاص به کشورهای آفریقایی ساحل مدیترانه داشته باشد بلکه در شرق آسیا نیز مدت ها با چنین موجی مواجه بودیم که به سوی استرالیا در حرکت بود.
استرالیا توانسته با ترفندهایی که به کار بسته و برخوردهای تا حدودی خشن، جلوی این موج را سد و آن را مهار کند ولی وضعیت در مدیترانه بسیار سخت و ناگوار است و توانسته افکار عمومی جهانیان را به خود جلب کند.
در این شرایط این سوال مطرح می شود که آیا می توان جلوی این موج را سد کرد و آرامش و امنیت را به آب های مدیترانه بازگرداند؟
آیا کشورهای شمال آفریقا که فاقد دولت های پاسخگو هستند می توانند اوضاع را کنترل کرده و مردم را در خانه و کاشانه خود حفظ کنند؟
چه عواملی سبب شده موج مهاجرت از آفریقا به سوی اروپا به راه بیفتد و امنیت این کشورها را با خطر مواجه سازد؟
آیا با برقراری امنیت و آرامش در سرزمین های آفریقایی حاشیه مدیترانه می توان جلوی مهاجرت ها را سد کرد و این دریا را ایمن ساخت؟
با گرم شدن هوا و فرا رسیدن فصل گرما، مهاجرت ها از سر گرفته شده و قاچاقچیاتن انسان بار دیگر با به راه انداختن قایق ها و کشتی های مرگ بر ناامنی دریای مدیترانه افزوده و دولت های اروپایی خصوصا ایتالیا را با مشکلی مواجه ساخته اند که رهایی از آن بسیار سخت و مشکل است. زیرا اگر مهاجران را در دریاها رها سازند و از کمک رسانی به آنها امتناع شود با مرگ مواجه شده و جایی جز آب های خروشان مدیترانه نخواهند داشت.
ولی در صورتی که آنها را پناه داده و پذیرا شوند، علاوه بر اینکه قادر به مهار و کنترل مهاجرت ها نخواهند بود، در داخل نیز با بحران امنیتی و اعتراضات گروه های نژادی مواجه شده و فشارهای سیاسی و اقتصادی گریبانگیرشان خواهد شد.
پس از حوادث ناگوار اخیر، در پی اعتراض ایتالیا به سکوت و بی توجهی کشورهای اروپایی، اتحادیه اروپا درصدد برآمد با تدوین برنامه ای مانع این موج شده و خود را برای برخوردهای مجاز و قانونی آماده سازد.
سازمان بین المللی مهاجرت از افزایش 30 برابری موارد مرگ مهاجران در دریای مدیترانه در سال 2015 خبر داده و اعلام کرده از ابتدای سال 2015 میلادی تاکنون 1750 مهاجر در آب های مدیترانه جان خود را از دست داده اند که این آمار در مقایسه با زمان مشابه سال گذشته افزایش 30 درصدی را نشان می دهد.
به گفته سخنگوی سازمان بین المللی مهاجرت در سال 2014 میلادی 3 هزار و 279 مهاجر جان باختند ولی با توجه به روند کنونی بیم آن می رود آمار قربانیان تا پایان سال 2015 به 30 هزار نفر برسد.
غرق یک قایق شامل پناهندگان در کانال سیسیل در آب های جنوب ایتالیا در 60 مایلی شمال لیبی زنگ خطر را برای اروپایی ها به صدا درآورد که از این پس با تشدید این روند، شرایط حادتر خواهد شد. کشورهای اروپایی پس از حوادث ناگواری که در نزدیکی جزیره لامپدوسا ایتالیا روی داد عملیات مشترک جستجوی نجات یافتگان را آغاز کردند که این عملیات از اکتبر 2014 متوقف شد زیرا این ذهنیت به وجود آمده بود که این اقدامات می تواند سبب تشویق قاچاقچیان انسان برای دامن زدن به مهاجرت غیرقانونی برای عبور از مدیترانه شود.
یک سخنگوی اتحادیه اروپا بر این مسئله تاکید کرده که مبارزه با قاچاقچیان و مهاجرت های غیرقانونی به اروپا از جمله اولویت های این اتحادیه در سال 2015 خواهد بود.
در همین حال آژانس نظارت بر مرزهای اروپا (فرونتکس) در مارس 2015 اعلام داشته در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، مهاجرت غیرقانونی 250 درصد افزایش نشان می دهد.
در سال 2014 اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد عملیات امنیت و نجات بزرگ در دریای مدیترانه و در مجاورت آب های قبرس و اسپانیا سازماندهی شود. هدف این عملیات یافتن قایق های مهاجران غیرقانونی و توقیف و بازگردان آنها عنوان شد.
مسئول صلیب سرخ ایتالیا و معاون صلیب سرخ جهانی نیز با انتقاد از بی توجهی نهادهای اروپایی به این وضعیت ناگوار می گوید: «ما باز هم باید مانند همیشه مرگ صدها نفر را شاهد باشیم. وجدان عمومی باید نسبت به پدیده ای که از 20 سال پیش آغاز شده و کشور ما و قاره اروپا را تحت تاثیر قرار داده بیدار شود.»
نهادهای حقوق بشری، کشورهای عضو اتحادیه اروپا را متهم به کوتاهی در مسئله و معضل مهاجران در دریای مدیترانه می کنند. غرق شدن سریالی قایق های مهاجران در هفته های گذشته در کانال سیسیل، در نزدیکی جزیره رودس یونان و شمال لیبی حکایت از تشدید فعالیت های قاچاقچیان انسان دارد. سخنگوی دولت یونان معتقد است دریای مدیترانه قبرستان هزاران مهاجری شده که از شعله های آتش می گریزند.
اعتراف سخنگوی دولت یونان از اهمیت بسیاری برخوردار است و باید جدی گرفته شود زیرا با توقیف و متوقف کردن قایق های مرگ در آب های مدیترانه نمی توان جلوی این روند را گرفته و مهاجرت های لجام گسیخته را مهار کرد؛ به این دلیل که ریشه این اقدامات و مهاجرت ها در کشورهای مادر است که با ناامنی، آشوب سیاسی و فقدان امنیت دست به گریبان بوده یا همچون لیبی و سومالی فاقد دولت هستند یا اینکه نظیر سوریه و عراق قادر به برقراری امنیت برای شهروندان خود نیستند.
لذا تا زمانی که این روند ادامه دارد و مانعی بر سر راه مهاجران در کشورهای مادر وجود ندارد، نمی توان مهاجرت ها را متوقف کرد زیرا توقف در پشت مرزهای اروپا و یا در میان آب های خروشان، کارساز نبوده و این روش ها قادر به مهار حرکت قایق های مرگبار قاچاقچیان انسان نیست. به این دلیل که ممکن است بتوان چند قایق را متوقف کرد یا تعدادی از مهاجران بخت برگشته را نجات داد اما تا زمانی که این موج از سوی کشورهای مادر به سوی اروپا یا استرالیا در جریان است، امیدی به قطع مهاجرت ها نمی رود.
البته نقش کشورهای اروپایی و ثروتمند را در پیدایش وضعیت ناگوار در خاورمیانه و شمال آفریقا نمی توان نادیده گرفت و نفی کرد. اوضاع نابسامان همراه با جنگ داخلی که امید به زندگی را به حداقل رسانده از عوامل اصلی مهاجرت های دسته جمعی است که در سال های اخیر شاهد بودیم.
با نگاهی به حوادث و تحولات سال های گذشته این واقعیت آشکار می شود که تا زمانی که آرامش در این کشورها حاکم بود، اروپایی ها با چنین موج گسترده ای از مهاجران مواجه نبودند. در آن سال ها اگر مهاجرتی صورت می گرفت سیاسی بود و با مهاجرت های کنونی ماهیتی متفاوت داشت.
فرانسوا اولاند رییس جمهور فرانسه اعلام داشته مسئولان باید با قاچاقچیان انسان که به کشته شدن 4 هزار نفر در سال گذشته در دریای مدیترانه منجر شدند مبارزه کنند. همچنین ماتئو رنتسی نخست وزیر ایتالیا که کشورش در خط مقدم قرار دارد اذعان می کند که وضعیت لیبی پیچیده شده و باید در مورد مهاجران با دولت لیبی گفتگو شود.
در همین حال نخست وزیر مالت که کشورش پس از ایتالیا دومین مقصد تجارت و قاچاق انسان است، هشدار می دهد اتحادیه اروپا و جهان اگر چشم خود را به روی اینگونه وقایع ببندند با همان شدتی سرزنش خواهند شد که در گذشته به خاطر نادیده گرفتن قتل عام ها سرزنش شدند.
اگرچه خانم موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواستار اقدام فوری برای حل این تراژدی می شود اما مشکل اصلی در آب های مدیترانه نیست بلکه در کشورهایی است که مهاجران از آنها می گریزند.
امروزه این واقعیت آشکار شده که تا زمانی که اوضاع در کشورهایی مثل لیبی، سوریه، عراق، افغانستان و یمن ناآرام است این موج مهاجرت نیز ادامه خواهد یافت زیرا مهاجران به دنبال یافتن سرپناه و مأمنی برای زندگی در آرامش هستند. هر چند آشکار شده که از این پس در اروپا کسی به مهاجران خوشامد نگفته و آغوش نگشوده است.
مهاجرت هایی که در سال های اخیر شده و آب های اطراف استرالیا و دریای مدیترانه را به شاهراه های مرگ تبدیل کرده با آنچه قبلا وجود داشته بسیار متفاوت است.
همواره این سوال وجود داشته که چرا انسان ها مهاجرت می کنند. دلایل مهاجرت آنها چیست؟
مهاجرت ها را باید به دو نوع درون کشوری و بین کشوری تقسیم کرد. مهاجرت در یک کشور از روستا به شهر یا از شهری به شهر دیگر که با هدف اشتغال یا کسب درآمد بیشتر صورت می گیرد را باید مهاجرت های درون کشوری به حساب آورد.
این واقعیت آشکار شده که مهاجرت از روستا به شهر و از یک شهر کوچک به شهر بزرگتر به دلیل دسترسی به امکانات بیشتر و بهتر صورت گرفته و قابل توجیه است. مهاجرت بین کشوری را هم می توان به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته از آنها مهاجرت های داوطلبانه هستند و دسته دیگر مهاجرت های غیرداوطلبانه.
اگرچه عده ای بر این باور هستند که حتی مهاجرت های داوطلبانه نیز در حقیقت غیرداوطلبانه و اجباری بوده و هیچ مهاجرتی داوطلبانه به حساب نمی آید زیرا مهاجری که محل و کشور سکونت خود را به طور دائم ترک می کند، از روی اجبار و به امید برآورده شدن نیازهای خود تن به این کار می دهد.
دلایل مهاجرت های بین کشوری گسترده تر از دلایل مهاجرت های درون کشوری است. در حالی که گفته می شود وجود اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع خوب می تواند جلوی بیشتر مهاجرت های بی مورد و دائمی را بگیرد ولی باید به این واقعیت توجه شود که کاهش کمبودها در تمامی زمینه ها می تواند کاهش مهاجرت را در پی داشته باشد.
اروپا باید به این واقعیت توجه کند که تا زمانی که شکاف عمیق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بین دو ساحل مدیترانه از بین نرفته و امنیت و آرامش بر کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه حاکم نشده این روند ادامه داشته و همانگونه که اعلام شده رو به افزایش خواهد بود، اگر قرار است این روند مهار شده یا از بین برود نیاز به همراهی و همفکری کشورهای دو سوی مدیترانه است.
در سال های گذشته مهاجرت ها عمدتا خانوادگی بوده و ماهیت فله ای و دسته جمعی نداشت. در آن سال ها یا به دلایل رفاه اقتصادی و مشکلات سیاسی و دستیابی به امنیت و آرامش این مهاجرت ها صورت می گرفت ولی امروزه برای حفظ جان و رهایی از مشکلاتی که امثال بوکوحرام و داعش و النصره و القاعده و الشباب به وجود آورده اند، این مهاجرت ها صورت گرفته و افزایش یافته است؛ مهاجرت هایی که مدیترانه را به شاهراه مرگ تبدیل کرده و اروپا را در مخمصه قرار داده است.