سه هفته قبل سردار تیمور حسینی، رییس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ در نشست خبری خود به موضوعی اشاره كرد كه تا امروز هم سوژه بسیاری از رسانهها بوده و هست؛ بحث برخوردهای شبانه با خودروهای لوكس و پدیدهای به نام «دور دور» كردن؛ واژهای نشأت گرفته از فرهنگ عامیانه كه برای نخستینبار بود از سوی یك مقام رسمی مطرح میشد. در آن نشست، سردار حسینی آماری را ارایه داد كه براساس آن بیش از٨٠٠ خودرو لوكس به دلیل نوع جدیدی از تخلف به نام «دور دور» كردن توقیف یا اعمال قانون شدهاند. همین موضوع بهانهای شد برای انجام گفتوگویی با رییس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ؛ گفتوگویی در دفتر سردار، در طبقه ششم ساختمان راهنمایی و رانندگی در خیابان آزادی و نبش رودكی. همان قرارگاهی كه در حیاط آن بیشتر از تمام تهران میتوانید ماشینهای سفید و آبی راهنمایی و رانندگی را ببینید.
سردار به دلیل جلسهای غیرقابل پیشبینی با یك ساعتی تاخیر به قرارگاه بازگشت. ورودش را صدای زنگ بسیار بلندی كه در طبقه ششم به صدا درآمد، خبر داد. در عرض چند ثانیه، تمام كاركنان سفیدپوش دفتر وی و چند سرهنگ دیگر مقابل آسانسور به خط شدند تا برای سردار ادای احترام كنند. سردار از همان بدو ورود به دفتر پاسخگوی چند مراجعهكنندهای شد كه موفق شده بودند خود را به طبقه ششم برسانند و هر یك خواستهای از او داشتند. یكی جانباز جنگ بود و به دلیل معلولیت از ناحیه یكی از چشمان و یكی از دستان خود، به وی گواهینامه نمیدادند و یكی برای گرفتن دستوری در مورد رفع توقیف خودروی خود، كه به دلیل تخلفی در پاركینگ خوابیده است.
اتاق سردار، اتاقی است بزرگ با دیوارپوشهای چوبی و دو میز. یكی میز خود سردار در بالای سالن كه روی آن پر است از انواع پروندههای رنگارنگ و كارتابلهای جورواجور و تلویزیونی و كامپیوتری كه هر دو به سیستم نظارت و كنترل دوربینهای سطح شهر متصل هستند و سردار از طریق آن میتواند هر خیابان و معبری در تهران را زیرنظر داشته باشد. همان تلویزیونی كه در طول مصاحبه، وقتی كه در حال توضیح در مورد اجرای طرح خط سفید است آن را روشن میكند و با نشان دادن ترافیك در چند خیابان به توضیح دلایل آن میپردازد. و میز دوم، میز كنفرانس ١٢ نفرهای كه در ابتدای سالن است. سردار ترجیح میدهد پشت آن بنشیند و مصاحبه را از همان جا دنبال كند. البته بعد از آنكه كلاه آبیرنگ خود را در ردیف سه كلاه سفید، آبی و لبهدار سرداریاش روی قفسه چوبی دیوار سمت چپ اتاق میگذارد. گفتوگویی یكساعته با چهار محور: گشتهای شبانه، برخورد با موتورسوران، اجرای طرح خط سفید و درنهایت قوانین مربوط به خودروهای معلولان و جانبازان پیگیری میشود.
درجایی كه غالب جوانان ما از لحاظ معیشتی در سطح متوسط و حتی پایینی قرار دارند، دیدن این صحنهها و برخوردهای نهچندان مناسب این افراد میتواند روح جوانان و جامعه را جریحهدار كند. مردم از ما به عنوان ضابطان قانون انتظار دارند كه با این هنجارشكنان بــرخـورد كنـیـم.
از اوایل اردیبهشتماه، راهنمایی و رانندگی با تبلیغات فراوان، طرح گشتهای «شبانه» را در تهران استارت زد. شما دو هفته قبل در جمع خبرنگاران اعلام كردید كه با رانندگانی كه «دور دور» میكنند برخورد میكنید و اشارهای داشتید به توقیف حدود ٨٠٠ خودروی لوكس. در این مورد، سوالات و ابهامهای فراوانی وجود دارد. مثلا اصولا تعریف شما از دور دور كردن چیست و اینكه واقعا این مساله تا این حد اهمیت دارد كه حجم وسیعی از نیروهای پلیس و امكانات موجود به این امر اختصاص پیدا كند؟
از چند سال قبل، ما با پدیده اجتماعی عجیبی روبهرو شدهایم كه اسمش روی آن است. دور دور كردن پدیده اجتماعی نامطلوبی است كه روز به روز بیشتر گریبان جامعه را میگیرد. دراین پدیده، جوانان خانوادههای ثروتمند با ماشینهای مدل بالای خود برای وقتگذرانی یا كلكل كردن با یكدیگر در ساعتهای خلوت، كورس سرعت میگذارند یا در ساعتهای پرتردد، در خیابانهای اصلی و شلوغ بیهدف بالا و پایین میروند. دراین پدیده، هرچه مدل و قیمت ماشین بیشتر و بالاتر باشد، راننده معمولا تمایل بیشتری برای خودنمایی و چشم و همچشمی دارد. اما از سویی در مورد اینكه آیا داشتن خودروهای لوكس و گرانقیمت، جرم است یا خیر؟ باید گفت مسلما جرم نیست. براساس قانون اساسی، «مالكیت» جرم نیست و هیچ كس نمیتواند بگوید چرا اینقدر ثروت و سرمایهداری؟ ولی معابر عمومی دارای یكسری قوانین و مقررات خاصی است كه برای همه شهروندان حقوقی مساوی را ایجاب میكند. به همین دلیل باید با هر فرد یا شهروندی كه در این راه بخواهد مزاحمتی برای دیگران ایجاد و حقوق دیگران را ضایع كند، برخورد شود.
رفت و آمد در خیابان چه ارتباطی به «ضایع شدن حق دیگران» دارد؟
مزاحمت خودروهایی كه دور دور میكنند را میتوان به چند بخش تقسیم كرد: اول با ایجاد سد معبر به دلیل سرعت پایین این خودروها در خیابانهای پرتردد، دوم ایجاد ترافیك به دلیل آنكه دو خودرو به شكل موازی و دركنار هم حركت كرده و با یكدیگر خوش و بش میكنند، سوم از طریق سرعت غیرمجاز این خودروها، چهارم از طریق لایی كشیدنهای این ماشینها و بالاخره پنجم اینكه برخی رانندگانی كه با ماشینهای مدل بالا دوردور میكنند به دلیل مصرف مواد مخدر یا مشروبهای الكلی، حالت عادی ندارند و رانندگی آنها میتواند برای دیگران خطرناك باشد. ضمن اینكه این پدیده باعث میشود احساسات عمومی جریحهدار شود اینها دلایلی است كه باعث میشود تا با رانندگان خودروهای لوكسی كه دوردور میكنند برخورد كنیم.
پنج مورد اول درست، ولی جریحهدار شدن احساسات عمومی دیگر چه مدلی است؟
ببینید درجایی كه غالب جوانان ما از لحاظ معیشتی در سطح متوسط و حتی پایینی قرار دارند، دیدن این صحنهها و برخوردهای نهچندان مناسب این افراد میتواند روح جوانان و جامعه را جریحهدار كند. البته این وظیفه روانشناسان و جامعهشناسان است كه بیایند و بررسی كنند كه رفتارهای زشت برخی جوانان مغرور از ثروت تا چه حد میتواند بر اذهان عمومی تاثیراتی مخرب داشته باشد؟ به خصوص حالا كه به روزهای گرم سال و طولانی شدن روزها و از سویی ماه مبارك رمضان نزدیك میشویم این معضلات بیشتر رخ مینماید. مردم شبها یا بعد از افطار به پاركها و بوستانها و مراكز تفریحی میروند تا چند ساعتی را در كمال آرامش با خانواده خود سپری كنند ولی این گونه رفتارها واقعا آرامش آنها را به هم میزند. مردم از ما به عنوان ضابطان قانون انتظار دارند كه با این هنجارشكنان برخورد كنیم.
ولی چرا به یكباره به فكر حفظ نظم جامعه و برخورد با رانندگان خودروهای لوكس افتادید؟
تازه نیست. ما قبلا هم با این موارد برخورد میكردیم. اما طی دو سال گذشته، چندین مورد تصادف شدید داشتهایم كه دلیلش همین كلكل كردنها و دور دور كردنها بوده و متاسفانه راكبان خودروها نیز فوت كردهاند. مثل پژویی كه در بزرگراه حكیم به دلیل بیتوجهی از مسیرخود منحرف شد و با برخورد به عابران پیاده، سه، چهار نفر را كشت. سال گذشته درهمین راستا، هفتهای دو شب با اعزام تیمهایی به مناطق شمال شهر، با این متخلفان برخورد میكردیم اما با تاكید برخی مسوولان و همچنین دو مورد تصادف شدید خودروهای پورشه و بیامو كه سروصدای زیادی را به پا كرد، تصمیم گرفتیم این طرح را جدیتر دنبال كنیم. این بود كه از اوایل اردیبهشت، برخورد با بینظمی را در دستور كار خود قرار دادیم. هرچند این كار ماموریتی سخت برای ما تلقی میشود.
هر شب چند تیم در سطح شهر برای برخورد با رانندگان متخلف خودروهای لوكس گشت میدهند؟
بیش از ١٠٠ تیم.
فقط مناطق شمالی هستند یا مناطق جنوبی هم شامل طرح شما میشود؟
مسلم است كه خودروهای لوكس در شمال شهر تردد دارند. پس حوزه عملیات ما نیز در همین مناطق است؛ مناطقی مانند سعادتآباد، اندرزگو، چمران و...
با متخلفان چه برخوردی میشود؟
اعمال قانون.
و توقیف؟
بله و در صورت لزوم، توقیف.
اما این طوری كه نمیشود هركس به هر دلیلی چند بار در یك خیابان بالا و پایین رفت، به جرم دوردور كردن متوقفش كرد یا ماشینش را توقیف كرد.
(لبخندی میزند و به شوخی میگوید) خب ماشین گرانقیمتشان را بفروشند و پراید بخرند. هم به تولید ملی كمك میكنند و هم دیگر كسی به آنها گیر نمیدهد اما از شوخی گذشته ما به ماموران خود گفتهایم كه شمارههای خودروهای لوكس را یادداشت كنند و اگر بیش از سه بار پشت سرهم، از یك مسیر تردد كردند، آنها را متوقف كنند و به راننده فقط تذكر بدهند.
ولی رانندههای خودروهای لوكس اكثرا از این گلایه دارند كه بدون دلیل جلویشان را میگیرند و خودروها را جریمه یا توقیف میكنند.
شاید در ابتدای اجرای این طرح ممكن بود یكی دو بار چنین اشتباهی رخ داده باشد ولی به تدریج برخوردها ساماندهی شد. این اشتباهها، در این حجم وسیع از عملیات و برخورد طبیعی است. شما حساب كنید ما در روز درتهران بیش از ١٧ میلیون مورد برخورد با خودروها و رانندگان متخلف را داریم. اگر فرض كنیم دراین برخوردها حتی یك درصد هم همكاران ما خطا كنند میشود ١٧٠ هزار مورد. البته ما براین اعتقادیم كه حتی یك درصد هم برای پلیس زیاد است ولی واقعیت این است كه خطا هم جزیی از كارهای اجرایی است. در این مورد هم همین طور است. مثلا اگر داخل خودروی لوكسی یك خانواده نشسته باشند محال است كه جلوی آن را بگیرند. ملاك ما هم سامانه ١٩٧ است كه پیشنهادها و انتقادها و شكایتهای مردم را به ما منعكس میكند. براساس اعلام این سامانه در دو ماه اول سال ٣٣٨ مورد تقدیر و تشكر ثبت شده است.
و چند مورد شكایت؟
بیش از ٢١٥ مورد گلایه و انتقاد و شكایت ثبت شده است.
یعنی ماموران شما برای برخورد با خودروهای لوكس متخلف آموزش دیدهاند؟
بله. ما قبل از تمام عملیاتهایی كه اجرا میكنیم، برای نیروهای دخیل در آن، دورههای آموزشی میگذاریم.
و در طول این مدت چند مورد توقیف خودرو لوكس داشتهاید؟
بیش از ٧٩٠ مورد.
سوال در مورد خودروهای لوكس تنها محدود به این موارد نمیشود. مثلا بحث تصادف از جمله بحثهایی است كه كمتر به آن پرداخته شده است. اگر خودرویی معمولی با خودرویی لوكس تصادف كند و مقصر باشد، چه باید بكند؟ چون واقعا هزینه تعمیر این خودروها سرسامآور است و مالك خودروی معمولی بعید است كه بتواند از عهده آن برآید. آیا تبصره و بندی برای این گونه تصادفها وجود دارد؟
نه. درست مثل بقیه تصادفها با آن برخورد میشود یعنی بخشی از خسارت را بیمه میدهد و مابقی را خود شخص باید تقبل كند.
خب اگر نداشته باشدچه باید بكند؟! اینكه بیعدالتی است.
در این مورد دادگاه باید تصمیمگیری كند.
حالا اگر خودرویی به خصوص همین خودروهای لوكس با درخت یا یك سازه عمومی یا اموال دولتی برخورد كند باید خسارت بدهد؟
دقیقا. هر وقت خودرویی با یكی از بناها یا تجهیزات شهری یا درخت برخورد كند و باعث خسارت دیدن آن شود، باید خسارت بدهد.
مقدار این خسارت چطور تعیین میشود؟
كارشناسان ما كروكی میكشند و مالك آن بناها یا درختان (كه اكثرا شهرداری است) مقدار خسارت را مطابق یكسری تعرفههایی كه دارند تعیین میكنند.
موضوع بعدی، بحث خطوط سفید است. چند هفتهای است كه راهنمایی و رانندگی درحال تبلیغ در مورد اجرای طرح حركت در بین خطوط سفید خطكشی است اما هنوز خیلی از خیابانهای ما فاقد خطكشی هستند. با این وجود چطور میتوان این طرح را اجرایی كرد؟
من هم قبول دارم كه باید زیرساختهای این طرح آماده شود. برای همین از سال گذشته شهرداری تهران اقدامات خوبی را برای اصلاح خطوط سفید آغاز كرده است. مثلا قبلا فاصله بین دو خط به اندازه ٥/١ خودرو بود كه باعث میشد ماشینها بتوانند بین خطوط و به صورت فشرده حركت كنند. اما الان این فاصله درست به اندازه یك خودرو كم شده است. از سویی از ابتدا تا انتهای تمامی بزرگراهها چهار خطه شده، درحالی كه قبلا نقاطی از آنها ممكن بود چهار خطه باشد و نقاطی دیگر پنج خطه. همچنین به دنبال كنترل خطوط اضطراری از طریق دوربینها هستیم. اوایلی كه طرح اجباری شدن بستن كمربندها اجرا میشد، وقتی پلیس رانندهای را متوقف میكرد و از وی میخواست تا كمربندش را ببندد، وی تا آخر مسیر آن را باز نمیكرد ولی در مورد این طرح چه تضمینی وجود دارد كه وقتی پلیس به رانندهای تذكر میدهد كه بین خطوط حركت كند، تا آخر مسیر راننده بین همان خطوط حركت كند؟ اینجاست كه نقش دوربینها بیش از پیش مشخص میشود. به هرحال زیر ساختهای اجرای این طرح به زودی فراهم میشود و آن را آغاز خواهیم كرد.
سالهاست كه صحبت از ساماندهی موتوسیكلتها مطرح شده ولی تا امروز خبری از تدوین یا اجرایی شدن چنین طرحی نیست. بالاخره آیا پلیس میخواهد با موتورسواران متخلف برخوردی جدی و مداوم داشته باشد یا خیر؟
موتوسیكلتها یكی از چالشهای اساسی ما در تهران هستند. وسیلهای چالاك كه به دلایل مختلف استفاده از آن بهشدت رشد داشته است. چه به دلیل محدودیتهایی كه رانندگان خودروها برای تردد در طرح ترافیك یا ترافیكها دارند و چه از لحاظ اقتصادی و بحث سوخت و حتی استفاده از این وسیله برای امرار معاش. از سویی بیشترین تصادفها و فوتشدگان حوادث رانندگی از بین راكبان موتورسوار هستند. مردم هم غالبا از شیوه رانندگی این موتورسوارها گلایه دارند. به همه این موارد بحثهای محیط زیستی را هم اضافه كنید. هر موتوسیكلت كاربراتوری به اندازه پنج خودرو معمولی آلودگی تولید میكند. اینها دلایلی است كه ما را برآن داشته تا طرحی برای ساماندهی آنها تدوین كنیم كه در دست بررسی است.
و این طرح شامل چه مولفههایی است و از كی اجرایی میشود؟
اجازه دهید در این مورد فعلا صحبتی نداشته باشم.
و اینكه چرا تا امروز برای برخورد قاطع با موتورسواران اقدام چندانی نكردهاید؟
واقعیت این است كه تعداد این موتوسیكلتها به قدری زیاد است كه برای برخورد با آن به امكانات و نیروهای فراوانی نیاز داریم. برای همین ساماندهی آنها باید با یك طرح حساب شده و مناسب انجام شود.
و چقدر موتوسیكلت در تهران داریم؟
آمار دقیقی ندارم. این را باید مراجع دیگری پاسخ دهند ولی اینطور كه شنیدهام بیش از سه میلیون موتوسیكلت در پایتخت تردد دارند.
موتورسوارهایی كه حكم عابرپیاده را دارند.
به هیچوجه. خوب شد به این مورد اشاره كردید. من نمیدانم این تصور از كجا نشات گرفته كه همه فكر میكنند برای موتورسوارها هیچ قانونی وجود ندارد و آنها حكم عابرپیاده را دارند. این تصور كاملا غلط است. اگر موتوری تخلف كند مثل ماشین با راكب آن برخورد میشود. اگر هم با ماشینی تصادف كند، مثل تصادف دو خودرو برای صحنه كروكی كشیده میشود و مقصر باید خسارت بپردازد. درحقیقت فرقی بین ماشین و موتور در اعمال قانون نیست.
سردار هفتهای كه آن را پشت سرگذاشتیم، هفته گرامیداشت یاد و خاطره جانبازان بود. به همین بهانه اگر موافق باشید، بحث را از موضوع پلاكهای ویژه برای خودروهای جانبازان و معلولان آغاز كنیم. این پلاكها چه ویژگیهایی دارند كه پلاكهای عادی ندارند؟
قانونگذار شرایط دریافت این پلاكها را مشخص كرده است. جانبازان و معلولان بالای ٥٠ درصدی كه از لحاظ حركتی- جسمی و راه رفتن مشكل دارند میتوانند با تایید مراجعی مانند بهزیستی یا بنیاد جانبازان و... برای گرفتن این پلاكها اقدام كنند. این پلاكها ویژگیهای خاصی دارد. از جمله اینكه دارنده خودروهای پلاك ویژه میتوانند وارد محدوده طرح ترافیك شوند یا خودروهای خود را در جایگاههای مخصوصی كه برای آنها در نظر گرفته شده، پارك كنند. البته در جلساتی كه داشته و داریم مشكلات این عزیزان بارها مطرح شده و برنامههایی هم برای افزایش امتیازات برای دارندگان پلاكهای ویژه داریم كه پس از قطعی شدن اعلام خواهیم كرد.
متاسفانه اكثر معلولان و جانبازان میگویند چرا پلیس برخورد شدیدتری نمیكند؟ اما واقعیت این است كه حدومرز برخورد ما را قانون مشخص میكند. ما تمام تلاشمان این است كه برخی حریمها مانند حریم شیرهای آتش نشانی یا همین محل پاركهای ویژه، حفظ شود تا حقی از كسی ضایع نشود اما پلیس برای چه به وجود آمده؟ برای اینكه با متخلفان برخورد كند. اگر قانونشكنی وجود نداشته باشد، حضور پلیس بیمعناست. به هر حال همیشه قانونشكنها وجود دارند.
ولی خود شما به عنوان مجری، فكر نمیكنید كه لازم به برخورد شدیدتری با متخلفان یادشده باشد؟
بله. من هم قبول دارم كه در مورد برخی جرایم، باید در نحوه اعمال قانون و مقدار جریمهها تجدیدنظر كنیم. برای همین پیشنهادهایی را برای افزایش جریمهها در مورد «بعضی» از جرایم به مراجع ذیصلاح ارایه كردهایم كه در دست بررسی است.
فكر نمیكنید تعداد تابلوهای ویژه پارك معلولان و جانبازان در سطح تهران كم باشد؟
اگر اشتباه نكنم در حال حاضر حدود ٢٥٠ تابلو داریم. عدهای میگویند این تعداد كم است ولی به نظر من باید این مساله كارشناسی شود.
بحث دیگر دراین زمینه نوع نگاه و نحوه برخورد ماموران راهنمایی و رانندگی با رانندگان جانباز و معلول است. خیلی وقتها معلولان و جانبازان به دلیل كمبود فضای پارك در خیابانها مجبورند برای انجام یك كار كوچك چند دقیقهای، ماشین خود را به شكل دوبله یا در محل پارك ممنوع پارك كنند ولی درعوض اگر پلیسی آنجا باشد بلافاصله خودرو را جریمه میكند در حالی كه انتظار میرود، حالا كه وضعیت پاركینگها و محلهای پارك اینچنین است، ماموران كمی اغماض داشته باشند.
با این تز موافق نیستم. تخلف تخلف است. كمبود ابزار و تجهیزات نمیتواند دلیل و بهانه خوبی برای تخلف كردن باشد. ما هم نباید چشمانمان را روی تخلف ببندیم. حالا متخلف هر كسی میخواهد باشد. یك مسوول و مدیر یا یك جانبازو معلولان عزیز.
ولی این افراد به هر حال مشكلات حركتی- جسمی حادی دارند و پیادهروی برایشان ساده نیست.
اگر بخواهیم برای این عزیزان استثنایی قایل شویم، سالخوردگان هم میگویند ما هم باید استثنا باشیم، مادرانی كه فرزند كوچك دارند هم میخواهند كه استثنا باشند و... به این ترتیب چطور میشود نظم رانندگی در شهر را كنترل و حفظ كرد؟