پردیس احمدی جمعه ۱۴ آذر ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۰

مرد جوانی که می خواست راه معنویت را طی کند به سراغ استاد رفت.


سعیده حقیق يكشنبه ۹ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۰

معرفی مختصر کتابهای داستانی با عناوین: «پستچی همیشه دوبار زنگ‌ می‌زند»، «آواز فواره آب و گنجشک»، «در خواب دویدن»، «خط چهار مترو»، «دود»، «بیا برایت قصه ای بگویم»، «سن نفرت انگیز»و «یک دقیقه حرف نزن!»


مریم عبدالله زاده دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۳ - ۲۳:۴۵

کتاب کوچک «مرگ» نوشته تاد می با زبانی ساده و داستانگویانه به مفهوم پیچیده و فلسفی مرگ و جاودانگی می‌پردازد و تلاش می‌کند ذهن خواننده را در این باره به چالش بکشد.


مریم عبدالله زاده دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۰

روزی شیوانا از نزدیک مزرعه ای می گذشت. مرد میانسالی را دید که کنار حوضچه نشسته و غمگین و افسرده به آن خیره شده است.شیوانا کنار مرد نشست و علت افسردگی اش را جویا شد.


سارا قاسمی پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۵

روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم آیا حرام است؟


رسول جابر سعادت آباد چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۳ - ۲۱:۱۵

پسر کوچولو به مادر خود گفت: مامان کجا میری؟ مادر گفت: عزیزم بازیگری معروف که از محبوبیت زیادی برخوردار است به شهر ما آمده است این طلایی ترین فرصتی است که می توانم او را ببینم وبا او حرف بزنم، خیلی زود برمی گردم.


رسول جابر سعادت آباد چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۰

در روزگاران قدیم مردی از دست روزگار سخت می نالید پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست. استاد لیوان آب نمکی را به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟



شارژ سریع موبایل