ابومحمّد مُصلِحالدین بن عبدالله نامور به سعدی شیرازی و مشرفالدین (زادهٔ ۵۸۵ یا حدود ۶۰۶ هـ.ق. در شیراز، ایران - درگذشتهٔ حدود ۶۹۱ هـ.ق) شاعر و نویسندهٔ پارسیگوی نامدار ایرانی است.
بر نگه سرد من به گرمی خورشید / می نگرد هر زمان دو چشم سیاهت / تشنه این چشمه ام چه سود خدا را / شبنم مرا نه تاب نگاهت.
بنای آرامگاه را که از نزدیک ببینی، فردوسی دیگر برایت سخنور اعصار باستان نیست؛ روایتگر تاریخ هنر معاصر هم میشود. حال وقتی پای صحبت کسی که مستقیماً در ساخت آن دست داشته و قطعهقطعه این بنای باشکوه را با دست خود چیده بنشینی، سازه برایت زندهتر هم میشود.
پس از ما تبره روزان روزگاری میشود پیدا ... قفای هر خزان آخر بهاری میشود پیدا
بر پایهٔ دیدگاه بیشتر پژوهشگران امروزی، فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی (۹۴۰ میلادی) در روستای پاژ در شهرستان توس در خراسان دیده به جهان گشود.
زندگی سنایی در آغاز آمیخته با آلودگیهای اهل دربار بود؛ تا این که شاعر بزرگ به جذبه حق، صید کمند عشق شد و جمال دوست،غارتگر جان و دلش گردید. سودای عشق، انگیزه پشت کردن و بریدن او از امور و اوهام دنیوی بود.