سمانه ربانی جمعه ۱۹ دی ۱۳۹۳ - ۲۲:۳۰

یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوق‌العاده زیبا بود ازدواج کرد. اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه می‌خوردند، آنها از هم جدا شدند.


پردیس احمدی پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۰

خدا رحمت کنه همه اموات رو، مادربزرگ دانایی داشتم ، تعریف می کرد که دو تا جاری بودن که همسرانشون کویت کار می کردن ، قبلنا هم که اینجور نبود! کسی که کویت کار می کرد دو ، سه سالی یه بار می اومد.


مریم عبدالله زاده دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۰

روزی شیوانا از نزدیک مزرعه ای می گذشت. مرد میانسالی را دید که کنار حوضچه نشسته و غمگین و افسرده به آن خیره شده است.شیوانا کنار مرد نشست و علت افسردگی اش را جویا شد.


مریم عبدالله زاده سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳ - ۲۰:۱۵

روزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی معمولی امّا با خاطره ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود.  بعد از آن که در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند مدد خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه ای دریافت نماید.


افسانه حیدری شنبه ۵ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۰

یکی از غذاخوری های بین راه بر سر در ورودی با خط درشت نوشته بود: شما در این مکان غذا میل بفرمایید، ما پول آن را از نوه شما دریافت خواهیم کرد.


سارا قاسمی جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰

اين عبارت مثلی هنگامی به كار می رود كه شخص در انجام كاری كمال سعی و اهتمام را معمول دارد، تمام موانع را از پیش پای مقصود بردارد، با وجود اين همه تلاش و فعاليت سرانجام با بن بستی مواجه شود كه اجابت مسئول را دشوار كند.

 

در اين مورد و نظاير آن اگر استعلام نتيجه شود عامل شكست خورده پاسخ می دهد:


زديم ولی نگرفت.


شایان اکبری سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۰

گربه رقصانی کنایه از کارهای بی مغز و مایه و اعمال کودکانه است. یا به تعبیر دیگر درکارها مانع به وجود آوردن، کاری را به تاخیرانداختن، تعلل و امروز و فردا کردن در ادای حقی که در تمام موارد با ضرب المثل بالا تشبیه و تمثیل می شود.



شارژ سریع موبایل