اونقدری که من تو بچگی تو کابینتا دنبال جعبه شیرنی گشتم... تو زندگی دنبال نیمه گمشدم نگشتم ، بعضی موقع ها هم جعبه رشته آش اشتباه میگرفتم.
می گوینـد فـردا بهتـر خـواهد شـد ... مگـر امـروز فـردای دیــروز نیسـت؟ «ویکتور هوگو»
دیدن کفشهای فرسوده در قدم زدنهای خسته ... غمگین ترین تصویر دنیا است عزیز ... مخصوصا اگر آن کفشها که می بینی پای مردی باشد که پدرت است.
گفتی اسیر عشقمی نگاه من مال خودت، قلبمو هدیه می کنم واسه شب تولدت.
تمام وجودم را در قلبم ، قلبم را در چشمانم ، چشمانم را در زبانم خلاصه می کنم تا بگویم روز تولدت مبارک باد
یه لحــظــه هایــی تو زندگی هست که سر جمع دو دقیقه هم نبوده...اما یادش یه عــمـــر آدمو داغون می کنه…
محفل آریاییتان طلایی ، دلهایتان دریایی ، شادیهایتان یلدایی ، پیشاپیش مبارک باد این شب اهورایی