اولین عامل شروع هر زندگی مشترك وجود بلوغ جسمی و جنسی و بلوغ عقلی و فكری است و افراد خواهان ازدواج باید به سنی برسند که بتوانند صمیمیت عاطفی و جنسی را در یك رابطه مبتنی بر تعهد تجربه كنند.
فارغ از نگرانیهای موجود پیرامون وضعیت نامطلوب جمعیت در سن کار و نرخ پایین باروری در کشور -که صد البته موضوع درخور توجهی است و سیاستگذاریهایی را میطلبد که حتی فراتر از حکم اولی، میتواند به عنوان یک حکم ثانوی و حکومتی، ابلاغ گردد - از نگاه قرآنی، این مسئله چگونه تحلیل و ارزیابی میشود؟
از موضوعات بسیار مورد توجه انسان مسأله ازدواج و ارتباط با جنس مخالف است. این بحث از منظرهای مختلفی قابل توجه است اما آنچه که قصد پرداختن به آن را داریم وظیفه فرد در قبال موانع ازدواج است.
ازدواج گر چه یک امر بسیار طبیعی به حساب میآید ولی از جهات مختلف در شکلگیری تحولات اجتماعی یک جامعه نقش اساسی دارد. بسیاری از مسائل اجتماعی مانند میزان رضایتمندی فرد از زندگی و شاد زیستن او و حتی موفقیتهای مختلف او در زندگی، میتواند به نوعی به مقوله ازدواج ربط داشته باشد و در هیچ کدام از این مسائل نمیتوان نقش مسئله ازدواج و تشکیل خانواده را نادیده گرفت.
ازدواج کردن فقط به این دلیل که فکر کنیم زمانش رسیده، ایده کاملا اشتباهی است. هرکس باید زمانی ازدواج کند که از نظر عقلی و احساسی آمادگی پذیرش زندگی جدید را داشته باشد. در هیچ کشوری و با هیچ فرهنگی، یک سن مناسب جادویی و خاص برای ازدواج وجود ندارد. در سالهای اخیر در تمام کشورها با فرهنگهای مختلف، متوسط سن ازدواج نسبت به سالیان گذشته تفاوت کرده و افزایش را نشان میدهد.
ازدواج کردن فقط به این دلیل که فکر کنیم زمانش رسیده، ایده کاملا اشتباهی است. هرکس باید زمانی ازدواج کند که از نظر عقلی و احساسی آمادگی پذیرش زندگی جدید را داشته باشد. در هیچ کشوری و با هیچ فرهنگی، یک سن مناسب جادویی و خاص برای ازدواج وجود ندارد.
با ازدواج شرایط زندگی افراد تغییر می کند از جمله این شرایط نقش های فرد در زندگی جدید است. فرد علاوه بر نقش هایی که در خانواده خود داشته از جمله فرزند، خواهر یا برادر بعد از ازدواج نیز نقش همسر، عروس یا داماد را برعهده دارد و این نقش های جدید وظایفی را به همراه می گیرد که فرد با مدیریت مناسب می تواند از بروز اختلاف جلوگیری کند.