من نمی دانم چرا نحوه برخورد ما ایرانی ها با یک تکنولوژی یا امکانات جدیدی که در اختیارمان قرار می گیرد اینطوری است.
یک برنامه نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامه نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامه نویس دوباره گفت: بازى سرگرم کننده اى است.
چهار تن با هم همراه بودند یکی ترک و یکی تازی، یک فارس و یکی رومی. به شهری رسیدند. یکی از راه دلسوزی به آنان یک درهم پول داد که غریب بودند.
نخستین قسمت از فیلم دونده مارپیچ » که در سال 2014 اکران شد، توانست موفقیت های بسیار خوبی برای تهیه کنندگانش به ارمغان بیاورد و نام خود را به عنوان محصولی پرسود که قرار است دنباله هایی داشته باشد بر سر زبانها بیندازد.
هی بگذﺍﺭ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺁﺧﺮﺵ ﭼﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﻗﯿﺪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ.
صاحب دلی برای اقامۀ نماز به مسجدی رفت. نمازگزاران او را شناختند و خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و آن ها را پند گوید. او نیز پذیرفت. نماز جماعت تمام شد. چشم ها همه به سوی او بود.
کتاب سیذارتا با نثری فلسفی و سرشار از آموزه های انسانی، حدود 91 سال پیش توسط هرمان هسه ، تحت تاثیر مذاهب شرقی و آیین های مذهبی نوشته شد. مفاهیمی که همیشه نو و تازه است و رنگ کهنگی بخود نمی گیرد. او در این اثر شعر و نویسندگی را با هم درآمیخته و طرحی نو برانگیخته است.