این متن، ترجمه دومین سخنرانی پروفسور ریچارد لایرد، پژوهشگر شادکامی است که در سخنرانی های یادبود لیونل رابینز به تاریخ 3 تا 5 می 2003 در لندن ارائه شده است. این سخنرانی ها تحت عنوان «آیا علوم اجتماعی راهگشا هستند؟: درآمد و شادکامی: بازنگری در رویه اقتصادی» ایراد شده است.

یک افسرده دل افسرده کند انجمنی را» کافی است یک فرد ناشاد و غمگین در خانواده داشته باشید، اثری را که یک آدم منفی و بی انرژی و همیشه مخالف روی یک جمع می گذارد، یک پمپ چند هسته ای نمی تواند. فقط کافی است بنشیند یک گوشه و شروع کند به بافتن حرف هایی که شنیدنش جز افسردگی و ناراحتی و بدخلقی نتیجه دیگری ندارد.

اگر مادران کودک درون شان شیطنت کند، زندگی در خانه جریان می یابد، اگر خنده، اگر شادی، اگر شوخی، اگر بازی کنند همه اهل خانه را به زندگی نوید می دهند. انتقال شادی از پدران و مادران به کودکان میسر است.

آیا تا به حالا دقت کرده اید که بعضی افراد بدون توجه به مسائل و مشکلات , چقدر در سر زندگی و شاد بودن تواناهستند؟ تحقیقات نشان می دهد این حالت ذاتی یا خدادادی نیست بلکه یک مهارت است که این افراد ان را درخود پرورش داده اند.

شاید واقعی چقدر برایتان هزینه دارد؟ اصلا چه کار باید بکنید که واقعا شاد شوید؟ برای احساس نشاط و شادی لازم است یک خانه نو بخرید یا مثلا شکمی صاف و عضلانی داشته باشید؟ اگرچه شاید باورش برای خیلی ها سخت باشد اما محققانی که سال هاست درخصوص روش های شاد زیستن تحقیق می کنند، می گویند عوامل بیرونی در بلندمدت تاثیر چندانی روی شادی ای که فرد در قلب و روحش احساس می کند، ندارد.

حس خوب دوست داشته شدن، روزهای خوب تعطیلات، ساعت هایی که از رازهایتان برای پدر و مادرتان حرف می زدید، همگی نشانه هایی از دوست داشته شدن هستند و حال شما به عنوان یک پدر یا مادر، می خواهید همه این حس های خوب را به فرزندانتان هدیه کنید.

تصور کنید که پیام خوشایندی به شما می رسد؛ مانند موفقیت در یک کار، پیشرفت شخصی، پیشروی به سمت هدف، به دست آوردن آنچه که می خواهیم، جلب احترام و مورد محبت و لطف قرار گرفتند.