عشق برآورده کننده همه ی نیازهای زن و شوهری نیست. وقتی شما و همسرتان زیر یک سقف می روید، چیزهای دیگری هم برایتان مهم می شوند. چیزهای زیادی هستند که از عشق مهم ترند. چیزهایی مثل احترام متقابل، داشتن اهداف مشترک، تلاش برای سازگار شدن با خصوصیات اخلاقی همدیگر و سازگاری با اقتضائات زندگی مشترک.
مردم تصور می کنند که وقتی پسری به سن ازدواج رسیده و شغل مناسبی دارد می تواند مسئولیت یک زندگی را قبول کند و وارد مرحله ازدواج شود. عده ای پا را فراتر گذاشته و تصور میکنند پسر باید اول مدرک تحصیلی خوبی داشته باشد و دوران سربازی را پشت سر گذاشته باشد و در نهایت که صاحب یک شغل آبرومند شد یعنی فرد مسئولیت پذیری است و وقت آن رسیده که ازدواج کند.
«زن باید بساز باشد» جمله ای است که بارها و بارها از دوروبری هامان شنیده ایم. اما این جمله به معنای آنست که زن باید از حق و حقوق خود بگذرد و مورد ظلم واقع شود یا اینکه زن باید قناعت پیشه کند و فراتر از توان همسرش از او درخواستی نداشته باشد؟مساله مهمی که معمولا زنان ایرانی به آن خیلی توجه نمی کنند نفقه است.
روان شناسان معتقدند کسانی که عاشق زندگی کردن هستند، آدم های شادتر و سالم تری هم هستند. کسانی که از روزمرگی زندگی برای خود شادی های کوچک می سازند. البته کسانی هم هستند که با کارهای اشتباهی که انجام می دهند، فرصت تجربه شادی را از خودشان می گیرند. این آدم ها کم نیستند. این اشتباهات هم کم نیستند.
هر چه پدر و مادر از نقشهای جنسی خود رضایت بیشتری داشته باشند، بهتر میتوانند دیدگاههای خودشان را به فرزندان انتقال دهند.
گروهی از افراد متاهل بر این باورند كه مدتی بعد از زندگی مشترك، فضای خانه تكراری و یكنواخت میشود و دیگر خبری از شور و شوق اولیه بین زوجها وجود ندارد.
ازدواج یک تصمیم سرنوشت ساز در زندگی هر یک از دختر و پسر است و بهتر است در هنگام انتخاب همسر تمام حواس خود را معطوف به شناخت خصوصیات روحی طرف مقابل کنید تا اینکه به خیال پردازی زندگی در یک کشور دیگر فکر کنید!