هند کشوری است با عقاید و دیدگاههای مختلف که البته فاصله طبقاتی زیادی هم در آن وجود دارد. یک عکاس به هند رفته تا از بینوایان این کشور تصاویری را تهیه کند تا شاید فقر آنها بازتابی متفاوت در هند داشته باشد و راهحلی برای آن پیدا شود.
به گزارش دیلیمیل، چروکهای عمیق صورت بر چهرههای بینوایشان خودنمایی میکند. همین خطوط درهم و برهم سالها بر عمر چهره غمزده این فقرا اضافه میکند. اندوه اجتماعی و شاید هم آیینشان هر روز بر رنجی که میکشند اضافی میکند. این است چهره حقیقی فقر در هند که دامان میلیونها نفر را گرفته است. شاید باور کردنش سخت باشد اما اغلب آنها با روزی 22 روپیه (کمتر از هزار تومان) زندگی میکنند که در هند مبلغی ناچیز است.
روبرتو پاتزی عکاس ایتالیایی به هند رفته تا نمایی از فقر در این کشور را نشان دهد. او اما چشمش به افراد دیگری هم میخورد. کشیشهای هندی در لباسهای گرانقیمت خود میچرخند و زنان مو رنگی هم به دنبال خرید کیف و کفش در مغازههای لوکس هستند. البته در همان خیابانها زنان مو خاکستری نیز هستند که دستانشان را در مقابل شما دراز میکنند تا پول خردی نصیبشان شود. بله، درست شنیدهاید، در هند گدا زیاد وجود دارد.
عکاس 42 ساله ایتالیایی سه هفته در حومه شهرهای اصلی هند مانند دهلینو و کلکته قدم زد تا بلکه تصاویر مورد انتظار خود را تهیه کند. روبرتو میگوید که به واقع اسیر جو سوژههایش شده است. بنا به گزارش بانک جهانی، حدود 180 میلیون نفر در هند زیر خط فقر هستند و چالشی سخت برای بقا دارند.
روبرتو 42 ساله در شهر ترویگلیو زندگی میکند و مدیر فروش یک شرکت است. او میگوید: « این عکسها را گرفتم تا روزنهای به زندگی مردم هند باز شود و مردم جهان آن را ببیند. احساس میکنم که صورت، چشم، دستها و چروکهای صورتشان خود گویا باشد. انگار بدن آنها داستانی را روایت میکند. آنها زندگی سادهای دارند و گاهی اوقات خوشحال هم میشوند. فارغ از مسئله فقر، سادهزیستی خود یک الگوی اخلاقی است که جامعه ما [ایتالیا] هم باید از آن پیروی کند.»
روبرتو در طول سفر خود با مردم فقیر زندگی کرد تا سبک زندگی آنها را از نزدیک ببیند. او میگوید: «خیلی از کسانی که من از آنها عکس گرفتم قبل از آن لحظه اصلا دوربین ندیده بودند. یادم میآید که یک مرد خیلی فقیر داشت در پایین خیابان بادامزمینی میفروخت. وقتی از او عکس گرفتم، او آنقدر شگفتزده شده بود که تمام اعضای خانواده را صدا کرد تا بیایند و دوربین من را ببینند. از عکسی که گرفته بودم خیلی خوشش آمده بود و وقتی خواستم بروم یک بسته بادامزمینی خود را به من تعارف زد. آن بسته تمام دار و ندارش بود.»
«فقیرترینِ فقرا» عنوانی است که روبرتو از آن استفاده میکند. سوژههای عکاسی او آدمهای معمولی هستند، مثلا زنی پیر در جایپور، یک مرتاض در بنارس و یا گدای خیابانی در کلکته. شهر «جایپور» روبرتو را شدیدا متاثر کرده بود، زیرا به کاخهای صورتیرنگش معروف است اما همزمان چنین فقرایی هم در آن زندگی میکنند.
روبرتو در پایان حرفهایش میگوید: «عکاسی به من یاد دارد که همیشه سادهترین چیزها مهمترین سوژههای زندگی هستند. امیدوارم که عکسهای که گرفتم فلسفه فکری مرا بازتاب دهد.»