اسمشان ترول است و کارشان حرص دادن شماست. محل زیست آن ها زیر هر مطلب و پستی است که در فضای مجازی برای عموم به اشتراک گذاشته می شود. آن ها با استدلال های ضعیف و اغلب کلمات خالی از ادب و ملاحظه بحث را به بی راهه می کشانند، توهین می کنند و اگر بخواهید به آن ها جواب بدهید، بعد از چندین ساعت متوجه می شوید که از وقت و اعصاب خود هزینه کرده اید، اما به هیچ نتیجه ای نرسیدید، چون منطق یک ترول جوری است که شما را دچار سردرگمی می کند.
یک ترول اینترنتی با استفاده از فنون مغلطه، شخصی کردن بحث، فحاشی و از کوره به در کردن شما به هدفش می رسد. راه مقابل با ترول ها؟ اگر دستشان را بخوانید و نقشه شان لو برود، حتی شاید شما بتوانید آن ها را سر کار بگذارید.
حدود 30 سال پیش در فضای مجازی واژه جدیدی برای کسانی که عمدا کاربران را آزار می دادند و بحث های مجازی را مختل می کردند، ابداع شد؛ «ترول». ترول ریشه فرانسوی دارد و معنای اصلی آن به دنبال خود کشیدن و این سو و آن سو بردن دیگران است. هم چنین در زبان انگلیسی به روشی از ماهی گیری گفته می شود که ماهی گیر در قایق در حال حرکت طعمه ای را در آب بیندازد و برای به دام انداختن ماهی ها آن را آرام آرام حرکت دهد. با همین استدلال یک ترول اینترنتی کسی است که هدفش به دام انداختن طعمه ای بی خبر برای سر کار گذاشتن اوست.
بعضی از ترول ها نقشه خاصی برای کارشان ندارند و معمولا خیلی راحت دستشان رو می شود. روششان حمله به یک کاربر و مشاجره با اوست. بعضی دیگر به صورت مداوم وارد عمل می شوند، یک نام و شناسه کاربری برای این خراب کاری ایجاد می کنند و در سایت ها و شبکه های مختلف دست به کار می شوند.
ترول های حرفه ای اما نقشه ای بلندمدت و دقیق برای مردم آزاری دارند. آن ها به صورت گروهی و سازمان یافته در طی مدتی طولانی طرح خود را عملی می کنند و با استفاده از خلاهای قانونی در سایت ها و شبکه های مجازی راه یابی و ایجاد اختلال می کنند.
بعضی ترول ها با هم تشکیل باندمی دهند تا از این طریق طعمه خود را شکار و او را بی رحمانه تحقیر کنند. به هر حال اینترنت همیشه به شکل خرد جمعی عمل نمی کند، بعضی وقت ها تشدیدکننده نفرت است.
ترولیسم
بعضی ترول ها به آزار کاربرانی که طعمه آن ها شده اند رضایت نمی دهند و اقوام و آشنایان طعمه را نیز شکنجه می دهند.
یک بعد از ظهر بهاری در سال 2006، به دلایلی نامعلوم برای کسانی که او را می شناختند، میشل هندرسون، نوجوانی کلاس هفتمی در مدرسه روچستر از ایالت مینسوتا وارد اتاق پدر و مادرش شد، اسلحه کالیبر 22 را از کمدشان بلند کرد و آن را روی شقیقه اش گذاشت و شلیک کرد. صبح روز بعد تمام مدرسه در سالن ورزش برای عزاداری گرد هم آمدند. هم کلاسی هایش یک مراسم یادبود مجازی در فضای MySpace راه انداختند و آن را با خاطراتی که از او داشتند، مزین کردند. یکی نوشت که میشل «قهرمانی بود که با شلیک گلوله ما را پشت سر گذاشت.
خدا می داند که ما دلمان می خواست زمان به عقب برگردد و ما حرفمان را پس بگیریم...» یکی دیگر بریده ای از روزنامه ای را که آگهی ترحیمش در آن چاپ شده بود، به MyDeathSpace.com ای میل کرد؛ وب سایتی که به صفحه افراد فوت شده در MySpace لینک داده می شود. آگهی ترحیم در این وب سایت مورد توجه وب گاه /b/ یا 4چن قرار گرفت، محلی برای اشتراک گذاری تصاویر که کاربران ناشناس با اسم کاربری «anonymous» در آن حضور دارند و به خاطر خراب کاری، حمله های اینترنتی و تهدید و توهین به بقیه کاربران در سایت های مختلف، «ترول» خوانده می شوند.
یک چیزی در مورد میشل هندرسون به چشم دار و دسته خنده دار آمد. بیش از همه آن ها از ذکر این که آی پاد میشل گم شده در صفحه MySpace او خوششان آمد. وانمود کرد که میشل به خاطر گم شدن یک آی پاد خودکشی کرده است. موج اینترنتی «یک قهرمان» ایجاد شد. در عرض چند ساعت تعداد انبوهی از کاربران ناشناس مشغول ساختن جوک از مرگ تراژیک میشل شدند. یک نفر صفحه هندرسون را هک کرد و از چهره او یک زامبی درست کرد.
یکی روی قبر هندرسون یک آی پاد گذاشت، عکس گرفت و آن را روی سایت /b/ گذاشت، عکس سر هندرسون روی آی پادها گذاشته شد. یک آگهی ترحیم جدید برای هندرسون روی یوتیوب گذاشته شد که در کنار عکس متوفی یک آی پاد شکسته هم قرار داشت. این همه شوخی های لوس کم بود، مزاحمت برای والدین میشل هم به آن اضافه شد. تلفن خانه هندرسون دائم زنگ می خورد.
پدر میشل به یاد می آورد که اکثر نوجوانانی که پشت تلفن آرامش او را با شوخی های آزاردهنده به هم می زدند. «سلام، میشل هستم از قبرستان زنگ می زنم.» «سلام من آی پاد میشل را پیدا کردم.» «من روح میشل هستم، در ورودی بسته است، می شه لطفا بیاین پایین و در را باز کنید؟» این تماس ها تا یک سال و نیم ادامه داشت.
زمین بازی افراد سادیسمی
سه استاد دانشگاهی در کانادا (University of Manitoba) تحقیقی برای بررسی شخصیت افرادی کردند که دست به ترول اینرتنتی می زنند. آن ها قالب های رفتاری این افراد را که از آزار مردم به صورت آن لاین لذت می برند، موشکافی کردند و بررسی کردند که آیا در این افراد صفات شخصیتی وجود دارد که نشان دهنده فریب کاری، خودشیفتگی، شقاوت و علاقه به سوءاستفاده آزار و شکنجه دیگران (سادیسم) باشد.
ارتباط بین ترول کردن و سادیسم نسبت به دو صفات دیگر قوی تر بود. اما چگونه می توان این ارتباط را توضیح داد؟ به زبان ساده می توان گفت بعضی از افراد از مشاجره، جدل، و موی دماغ دیگران شدن لذت می برند. سادیسمی ها و ترول ها هر دو از اذیت کردن دیگران احساس شعف می کنند. برای پیاده کردن این تحقیق، از 418 نفر با متوسط سنی 29 سال دعوت شد تا پرسش نامه ای را به صورت آن لاین پر کنند. برای مثال افراد باید نظر خود را نسبت به جمله: «آزار دادن مردم هیجان انگیز است.» با دادن نمره ای از 1 تا 5 ابراز می کردند. (5 نشان دهنده بسیار موافقم و 1 نشان دهنده به شدت مخالفم)
در این تحقیق ارتباطی بین کثرت کامنت گذاری و علاقه به ترول کردن یافت شد، پیش تر نیز ثابت شده بود استفاده بی اندازه از تکنولوژی به رفتار ضداجتماعی مرتبط است و این نتیجه جدید آن را تایید می کند. ارتباطی بین سادیسم و فعالیت اینترنتی بی زبان پیدا نشد.
اینترنت فرصت بی نظیری برای گمنامی ایجاد می کنند، و مردم می توانند بین خود و مسئولیت اعمالی که آن لاین انجام می دهند، فاصله بیندازند.
«افراد سادیسمی می خواهند تفریح کنند و اینترنت زمین بازی آن هاست.»
چه جوری ترول می شویم؟
ترول فیس بوکی
این ترول ها سرو کله شان وقتی پیدا می شود که شما چیزی روی صفحه عمومی یک فرد مشهور (هنرمند، ورزشکار، سیاستمدار) بنویسید. جایی که دسترسی آن ها هم به نوشته شما و هم تا حدودی اطلاعات شخصی تان آسان است. آن ها با دقت اطلاعات شما را در ذهن ضبط می کنند تا اگر جوابی دادید، آماده حمله باشند.
ترول سایت های ویدیویی
این ترول ها گفت و گوی افراد زیر ویدیو منتشرشده را با نوشتن پاسخی شنیع و خارج از ادب قطع می کنند یا کلا به فردی که محبوب است، توهین می کنند.
ترول سایت های خبری
این ترول ها کارشان نوشتن کامنت های تحریک کننده زیر اخبار و مطالبی است که مورد توجه کثیری قرار گرفته باشد. کامنت هایی بی اندازه غیرمنطقی که شک می کنید شوخی است یا جدی، با نوشتن این جور کامنت ها توجه جمع را از موضوع اصلی دور می کنند و از گرفتن وقت و توجه شما لذت می برند.
چگونه حال یک ترول را بگیریم؟
ترول ها به دنبال ایجاد تفرقه و اختلال در شبکه ها و اجتماعات مجازی هستند. آن ها را می توان از طریق استفاده بیش از حد از اینترنت، اهانت های کلامی شرورانه و جملات زننده شان شناسایی کرد. بعد از شناسایی وقت مقابله است. بعضی وقت ها بهترین مقابله بی اعتنایی است و بعضی وقت ها هم بهترین راه مقابله با یک ترول این است که ترولی قوی تر از او شوی.
1- لطفا به ترول رو نده
این اصطلاحی شناخته شده در فضای مجازی و میان کاربران است. وقتی یک ترول با نیت تحریک دیگران کامنت می گذارد، کاربرانی که دستش را خوانده اند، می نویسند: «ترول را محل نده» (Don’t Feed the Troll) بهترین راه مقابله با ترول جواب ندادن به کامنت های توهین آمیز، بچگانه و شرور است. ترول ها با گرفتن توجه شما قوی تر می شوند. معمولا فکر می کنیم می توانیم با پاسخ متین و مودبانه و توضیح و استدلال آن ها را مجاب و اصلاح کنیم. اما واقعیت این است که آن ها به دنبال تشنج و تحرف بحث هستند، پس تغییر سمت توجه ما از بحث اصلی به کامنت های او تنها موجب تقویتش می شود. در عوض اگر او را نادیده بگیریم، خسته و ناامید می شود.
2- آن ها را بلاک کنید.
با بلاک کردن آن ها قدرت را از دستشان بگیرید اگر با نام جدیدی سر و کله شان پیدا شد، دوباره بلاکشان کنید.
3- آن ها را لو دهید.
نام کاربری و خراب کاری هایشان را به مدیر سایت گزارش کنید. اگر دوباره با نامی دیگر ظاهر شدند، دوباره آن ها را لو دهید.
4- آن ها را بی آبرو کنید.
از متن پیام توهین آمیز یا تهدیدآمیزی که ترول برایتان نوشته عکس بگیرید و با تگ کردن دوستانتان آن را در شبکه های اجتماعی منتشر کنید. این شگرد وقتی موثر است که ترول آدمی شناخته شده باشد که با نام کاربری واقعی اش فعالیت می کند. مهم نیست که در متن پیام کلمات زننده خطاب به شما فرستاده، اوست که باید بابت این ادبیات شرمنده باشد. همان گونه که بنجامین ویلیامز، دارو استرالیایی بازی ایران و عراق، در صفحه فیس بوکش تصاویری از پیام های تهدیدآمیز و موهنی که برخی از ایرانیان برایش فرستاده بودند، منتشر کرد. متاسفانه کسانی که بدون تفکر این پیام ها را فرستاده اند، متوجه نیستند که از آبروی ایران هزینه می کنند.
5- رو دست او بلند شوید
می خواهد شما را با بحث منحرف و سردرگم کند؟ پس شما هم در پاسخ موضوعاتی بی ربط مطرح کنید. ارتباط موضوع با بحث اولیه هرچه دورتر باشد، بهتر است. از شاخه ای به شاخه دیگر بپرید و گیجشان کنید.
