امین شجاعی جمعه ۱۸ تير ۱۳۹۵ - ۰۲:۰۰

معشوقی، عاشق خود را به خانه دعوت کرد و کنار خود نشاند. عاشق بلافاصله تعداد زیادی نامه که قبلاً در زمان دوری و جدایی برای یارش نوشته بود، از جیب خود بیرون آورد و شروع به خواندن کرد.


مهدی خاکپور دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۶:۰۰

خانم معلم چن در دفتر تنها بود که پسر کوچکی آرام درِ دفتر را باز کرد و با لحن پر احتیاطی او را صدا کرد.


امین شجاعی پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰

هر وقت پدرم این ترانه را می خواند که «وقتی بچه بودی، عادت داشتی روی دوشم بنشینی، پدر نردبان بچه هایش است...» دلم می گرفت و برای پدرم غصه می خوردم.



شارژ سریع موبایل

خرید کارت شارژ

20000 تومان1000 تومان
50000 تومان500 تومان