ایمان صفا در شب یلدای سال ۱۳۶۲ در تهران چشم به جهان گشود.و در حال حاضر مجرد می باشد. او در تئاتر های کافی شاپ و تعداد تاتر دیگری بازی کرده و در سریال های عملیات ۱۲۵ و مهمانان ویژه و چند کار سینمایی بازی کرده است و هم اکنون مجموعه تلویزیونی خط با بازی او در حال پخش است.

ایمان صفا بازیگر جوانی است که با نقش حسین لطیفی درسریال "عملیات ۱۲۵" خوش درخشید و این درخشیدن منجر به این شد که در هر سه فصل این سریال حضور جدی داشته باشد ومخاطبان هم با او همراه شوند. صفا می‌گوید بازیگری حرفه پر دردسری است و به خاطر سختی کار، استرس و اضطراب بالایی که دارد بازیگران زود پیر می‌شوند و درست به همین دلیل نیز باید بیش از دیگران به سلامت روح و جسم خود اهمیت بدهند. صفا علاوه بر این که دروازه بان تیم هنرمندان است، دستی هم بر قلم دارد و گاهی هم برای دل خودش می‌نویسد. صفا، معتقد است باید پیشگیری را به جای درمان سرلوحه زندگی قرار داد.

با او درباره سلامتی، تغذیه و البته عملیات ۱۲۵ در هفته‌نامه سلامت گپی زدیم که در زیر می‌خوانید، لطفا ما را همراهی کنید:

چطور شد که نقش حسین لطیفی را پذیرفتید و پای ثابت گروه بازیگران سریال عملیات ۱۲۵ شدید ؟

حقیقت این است که من یک فیلم برای منوچهرهادی کارکردم به اسم "قرنطینه". کاراکتری داشتم که فقط در ۵- ۶ سکانس کار داشت. بهروز افخمی فیلم "قرنطینه" را تدوین می‌کرد و آنجا بازی من را در باکس تدوین دید و خوشش آمد. بعد دوست خوبم مجید موثق به من زنگ زد و گفت افخمی برای سریال جدیدش نقشی برای تو کنار گذاشته است. آن زمان اصلا برایم مهم نبود که چه نقشی است و تنها به این دلیل که کارگردانی مانند بهروز افخمی سکان هدایت کار را برعهده داشت بدون هیچ سوالی و بدون این که از قصه خبر داشته باشم کار را پذیرفتم. برایم مهم این بود که بازی کنم چرا که کار افخمی بود،اما درفصل‌های بعد قصه برایم مهم شد. آدم‌ها در طی کار پیشرفت می کنند و من هم از این قائده مستثنی نیستم. سعی می‌کنم امروزم نسبت به دیروز بهتر باشد و این مستلزم کار خوب است و برای آن باید فیلمنامه، کارگردان و شرایط خوب را انتخاب کنم. اما این که چرا در هر سه فصل این سریال حضور داشتم به این دلیل است که عملیات ۱۲۵ برای من چیز دیگری است.

مهمترین خصیصه رفتاری ایمان صفا چیست؟

صادق بودن با مردم چرا که وقتی صادق باشی مردم دوستت دارند.

چقدر بازی در نقش حسین لطیفی روی شما تاثیر گذاشت و چقدر ایمان صفا روی حسین لطیفی این تاثیر را داشت؟

واقعیت این است که برای من همه چیز برعکس شد. هر بازیگری کاراکتری را که کار می‌کند بخش‌هایی از شخصیت او در آن کاراکتر دیده می‌شود، اما برای من کاملا برعکس شد. من برخلاف حسین لطیفی که شوخ است در زندگی شخصی بسیار جدی هستم. در واقع پس از ۵ سال کار، لطیفی روی من تاثیر گذاشت، نه من روی لطیفی. من یکسری از کارهایی را که حسین لطیفی انجام می‌دهد در زندگی هرگز انجام نمی‌دادم اما امروز که نگاه می‌کنم، می‌بینم برخی از رفتارهای او در ناخودآگاه من قرار گرفته و شبیه به حسین لطیفی شده است. درواقع می توانم بگویم نوع ادبیات لطیفی است که روی صفا تاثیرگذاشته است. خوب یا بد این را نمی‌دانم اما این تاثیر کاملا محسوس است.

عملیات ۱۲۵ یک کار ویژه بود و به نوعی زندگی روزانه آتش نشانان را نشان می دهد که سرشاز از حادثه است. از نظر قدرت بدنی چقدر برای این کار آمادگی داشتید؟

من در زمان نوجوانی تکواندو کار می‌کردم و کمربند مشکی دارم، اما ادامه ندادم. بعد ازآن به سراغ کشتی رفتم و دفاع راست تیم فوتبال شهید فهمیده هم بودم و ورزش را هرگز رها نکردم. الان هم دروازه بان تیم هنرمندان هستم. تمرینات بدنسازی فوتبال را در برنامه هفتگی خودم دارم و از نظر بدنی آماده‌ام. بازی در عملیات ۱۲۵ هم همین را لازم داشت. این کار مستلزم این بود که آمادگی خاص بدنی داشته باشیم و خود سریال هم به ما در این امر کمک می‌کرد چرا که کار بسیار سخت ونفس گیری بود. ضمن این که شغل ما ایجاب می‌کند که همیشه آماده باشیم. یعنی همین که یک بازیگر در روز ۱۷-۱۸ ساعت جلوی دوربین قرار می‌گیرد و در شرایط مختلف کار می‌کند نیازمند آمادگی خوبی است چرا که بدن باید بتواند این هماهنگی را انجام دهد.

در سریال عملیات ۱۲۵ چند درصد سکانس‌های خطرآفرین با حضور خود بازیگران گرفته می شد؟

ما در بیشتر سکانس‌ها خودمان بودیم و از بدلکار هم استفاده نکردیم. تنها بخش‌هایی مانند پرش از ارتفاع و یا تصادفات شدید که برای مهمانان ویژه درنظر گرفته می‌شد از بدلکار استفاده می‌کردیم.

این که می گویید بدنتان باید جوابگوی سختی کار شما باشد بخشی از آن به ورزش و آمادگی بدنتان بر می‌گردد و بخش دیگر از نظر سلامتی و نوع انرژی است که به بدنتان وارد می‌کنید. بیشتر هنرمندان به دلیل همین مشغله زیاد خیلی خود را درگیر تغذیه نمی کنند شما چطور چقدر به تغذیه اهمیت می‌دهید؟

من به تغذیه‌ام بسیار اهمیت می‌دهم. کم غذا ولی خوش غذا هستم. یعنی هرچیزی نمی‌خورم اما همه چیز می خورم و برای تغذیه همیشه با پزشکم مشورت می کنم.

آیا رژیم خاصی را دنبال می کنید؟

من رژیم غذایی دارم اما این که تحت رژیم سخت غذایی باشم خیر، در واقع از یک رژیم ساده غذایی استفاده می‌کنم برای این که بتوانم روی پا بایستم و بدنم سالم باشد. همین امر هم باعث شده است که طی ۷ سال تنها ۲ کیلو گرم وزن اضافه کنم و فکر می‌کنم اگر رژیم نداشتم امروز به جای ۲ کیلو، ۲۵ کیلو به وزنم اضافه می شد .

به نظر شما مشاوره با پزشک تغذیه چقدر می تواند در سلامت جسمی شما موثر باشد؟

پزشک تغذیه هم مثل بسیاری ازچیزهای دیگر جزو خدمات شهری است که شما به عنوان یک شهروند از جامعه دریافت می‌کنید. مشورت با پزشک تغذیه به شما کمک می کند که جلوی بسیاری از بیماری‌ها را بگیرید ضمن این که به نوعی اهمیت دادن به سلامت بدن است. متاسفانه در این زمینه اطلاع رسانی ضعیف است و همه فکر می کنند که مشاوره با پزشک تغذیه تنها برای رژیم چاقی یا لاغری است درحالی که این طور نیست و شما با گرفتن یک مشاوره درست می توانید جلوی بسیاری از بیماری‌های جسمی و حتی روحی را بگیرید. فکر می کنم این مشاوره و پیشگیری از بیماری‌ها بسیار بهتر از درمان بیماری باشد.

شما گفتید که همه چیز می خورید اما هرچیزی نمی خورید. ممکن است کمی درباره این رژیم سلامتی که دارید توضیح دهید؟

بله، من برای خوردن از چیزی منع نشده‌ام و بسیاری از چیزهایی را که حتی فکر نمی کنید هم می خورم. تنها پزشک مشاور من، به من می‌گوید که از هر ماده غذایی به چه میزان استفاده کنم. اگر شما برای پیشگیری از یک رژیم غذایی استفاده کنید همه چیز می توانید بخورید اما به اندازه کافی؛ با توجه به زندگی ماشینی امروز شما ممکن است که در طی ماه چندین وعده از غذاهای حاضری استفاده کنید درحالی که من تنها می توانم در طی ماه یک وعده از این نوع غذا استفاده کنم. اگر این یک وعده، دو وعده در ماه شود قطعا نخواهم مرد اما از نظر سلامتی درماه‌های آینده حتما دچار مشکل خواهم شد. من روزانه از مخلوط عسل و لیمو بسیار استفاده می کنم. سبزیجات، نان، برنج، گوشت قرمز، ماهی و … در رژیم روزانه من قرار دارد اما وعده‌های استفاده از آن متفاوت است، به طور مثال من درهفته می‌توانم دو عده از گوشت قرمز استفاده کنم و۳ وعده ماهی این بسته به خودم دارد. مرغ می خورم اما بال مرغ نه، کنسرو تن ماهی را زیاد استفاده نمی کنم وسعی میکنم حتما از ماهی تازه در وعده های غذایی ام استفاده کنم.

وقتی با هنرمندان صحبت می‌کنیم اغلب به دلیل این فشردگی ساعات کار، از بی خوابی شکایت دارند شما چطور؟

سعی می‌کنم خوابم را تنظیم کنم. اگر سر کار هستم و می دانم باید ساعات بسیاری را پشت سر بگذارم به نحوی که ساعت خواب شبانه‌ام کمتر از ۷ ساعت می‌شود حتما سعی می‌کنم بعد از ناهار یک چرت کوتاه بزنم یا زمانی که بیکار هستم این کار را انجام می‌دهم. بی خوابی و استرس زیاد یکی از دلایل زود پیر شدن بازیگران است.

شما گفتید که در عملیات ۱۲۵ از بدلکار استفاده نکردید و خودتان مستقیم در دل آتش بودید ایمنی و سلامت بازیگران چقدر در این کار رعایت می شد؟

بسیار زیاد، صحنه‌هایی که حادثه های ویژه داشت حتما قبل از شروع کار، کارشناسان آتش نشانی آن را بررسی می‌کردند و خطرات و اتفاقات احتمالی را هم برای ما توضیح می‌دادند ضمن این که خودشان نیز لحظه به لحظه همراه ما بودند. اما برخی از اتفاقات قابل پیش بینی نیستند، مثلا در یکی از قسمت ها قرار بود یکی از اتوبوس های شرکت واحد دچار حادثه و آتش سوزی شود و این اتفاق باید در فاصله ۱۵ متری از ما صورت می‌گرفت. وقتی شروع به کار کردیم همزمان با انفجار یکی ازدرهای اتوبوس ازبدنه جدا شد و به فاصله ۳ سانتی متری از جلوی صورت من رد شد، یعنی اگر کمی صورتم آن طرف تر بود قطعا صورتم متلاشی می‌شد. خوشبختانه سر این کار خیلی اتفاق و حادثه سختی برای کسی رخ نداد و بیشتر اتفاقات کوچکی بود که به خیر گذشت.

برای شما در طی این کار حادثه ای رخ داد؟

حادثه جدی رخ نداد وهمان طور که گفتم دوستان جلوی خطرات را می گرفتند اما از حوادث غیر قابل پیش بینی من در یکی از قسمت‌ها مچ دستم در رفت و یکی دیگراز دوستان هم مچ پایش شکست .

این روزها بسیاری از هنرمندان و حتی جوانان اقدام به جراحی پلاستیک می کنند، آیا تاکنون به این امر فکر کرده‌اید؟

مدتی قبل یکی از دوستانم به من پیشنهاد داد و گفت بیا بینی ات را عمل کن و من درجواب به این دوست گفتم من این چهره را دوست دارم. هر کسی می‌تواند هرگونه که دوست دارد تصمیم بگیرد، به نظر من بعد از امید، اعتماد به نفس برای هر انسانی مهم است و فکر می کنم کسی که جراحی پلاستیک انجام می‌دهد به نوعی می خواهد اعتماد به نفسش را بدست آورد. نمی گویم این کار خوب است یا بد، چرا که هیچ پیشنهادی برای این کار ندارم،اما بخشی از این اپیدمی به این باز می گردد که افراد جامعه اطلاع درستی از جوانب، مضرات و خطرات این کار ندارند.

شما خودتان حاضر بودید برای بدست آوردن اعتماد به نفس این کار را انجام دهید؟

من این کار را نمی‌کنم، شاید اگر بازیگر نبودم این کار را می‌کردم. اما به نظرم بینی‌ام نمک چهره‌ام است و با این صورت اعتماد به نفسم بالاست.

شما که اینقدر به سلامت جسمتان اهمیت می دهید چقدر به سلامت روحتان فکر میکنید؟

بسیار زیاد، جسمی سلامت است که روحش هم سلامت باشد وقتی شما به جسمتان غذای سالم می دهید باید به روحتان هم خوراک خوب و سالم بدهید. خوراکی که من برای روحم درنظر گرفته ام و به آن اهمیت میدهم گوش کردن به موسیقی مناسب، فیلم دیدن، مسافرت رفتن و ازهوای تمیز استفاده کردن است و ازهمه مهمتر گپ زدن با مادرم است.

بهترین دوست؟

کاوه خداشناس، بهترین رفیق و دوست من است . بسیار خوشحالم که در کارهایم از او مشورت می‌گیرم و او هم همیشه با روی باز کمکم کرده و اگر اینجا هستم به خاطر مشورت با کاوه بوده است و به داشتن چنین دوستی هم افتخار می کنم.

و سخن آخر؟

سعی کنیم درهر حرفه ای که هستیم،‌آدم موفقی باشیم. من غیر از توکل به خدا، دست پدر و پای مادرم را می بوسم و این رمز موفقیت من بوده است. چرا که مادرم هنوز دعایم می کند و پدرم مثل کوه پشتم ایستاده است.