ندا نیک روش سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۰

 

 شکارچی روباه : Foxcatcher

کارگردان : Bennett Miller

نویسنده : E. Max Frye ، Dan Futterman

بازیگران :         

Steve Carell...John du Pont

Channing Tatum...Mark Schultz

Mark Ruffalo...David Schultz

Sienna Miller...Nancy Schultz

Vanessa Redgrave... Jean du Pont

و...              

ژانر : بیوگرافی              

رده سنی : R ( مناسب برای افراد بالای 17 سال)

 

نقد و بررسی فیلم شکارچی روباه

 

شکارچی روباه ( یا فاکس کچر ) نام عمارتی در شهر پنسیلوانیای آمریکا بود که در دهه ی 90 میلادی شاهد بروز اتفاقات جنجالی بسیاری بود. جان دوپونت که یکی از اعضای خانواده میلیارد دوپونت ها بود، تصمیم گرفت تا عمارت عظیم خود که شباهت بسیاری به قصر داشت را در اختیار اعضای تیم کشتی آمریکا قرار دهد و خودش هم در نقش اسپانسر تیم به فعالیت بپردازد چراکه فکر میکرد با اینکار می تواند به کشورش خدمت کند و از طرفی نامی برای خودش هم دست و پا کند به دلیل آنکه در میان اعضای خاندان دوپونت از او کم و بیش به عنوان عنصری نامطلوب یاد می شد.

دوبونت پس از فراهم آوردن شرایط استقرار کشتی گیران ، از دو برادر کشتی گیر معروف به نامهای مارک و دیو شولتز که سابقه دریافت مدال المپیک را داشتند دعوت بعمل آورد تا در اردو همراه تیم باشند. دوبونت اما تمرکز خود را بر روی برادرِ کوچکتر یعنی مارک شولتز قرار می دهد و از او می خواهد تا بالای سر تیم باشد و مارک هم که همواره زیر سایه برادر باهوش تر خود بود، با اشتیاق این درخواست را می پذیرد.

 

نقد و بررسی فیلم شکارچی روباه

 

اما پس از مدتی این دو برادر متوجه رفتارهای بیمارگونه دوپونت می گردند و در نهایت به نقطه ای می رسند که ادامه همکاری با این مرد روان پریش را به صلاح نمی دانند اما در یک اتفاق غیرمنتظره در روز 26 ژانویه سال 1996 جان دوپونت با شلیک سه گلوله به سمت دیو شولتز به زندگی این قهرمان المپیک خاتمه داد. پس از این اتفاق دوپونت خود را در عمارت خود محبوس کرد و پلیس نیز به مدت 48 ساعت این عمارت را تحت محاصره قرار داد تا بتواند جان دوپونت را دستگیر کند که سرانجام موفق شد. جان دوپونت پس از این ماجرا در دادگاه به تحمل 30 سال زندان محکوم شد و سرانجام در زندان نیز درگذشت.

فیلم « شکارچی روباه » به کارگردانی بنت میلر روایتگر اتفاقی است که در عمارت فاکس کچر رخ داد و باعث بروز یک فاجعه ملی در تاریخ ورزشی ایالات متحده شد. اما فیلم علی رغم پوشش وسیعی که رسانه ها در آن دوران از این اتفاق داشتند، علاقه ای به بازنشر ورق به ورق شرح اتفاقات فاکس کچر نداشته و تمرکز اصلی اش بر روابط میان شخصیت های داستان بوده است.

 

نقد و بررسی فیلم شکارچی روباه

 

در « شکارچی روباه » جان دوپونت مردی خودباخته است که علی رغم ثروت رویایی اش از محل کارخانه های شیمیایی فعال در ایالات متحده، احساس پوچی و سردرگمی دارد. دوپونت مایل است که علاوه بر ثروت هنگفتش، اعتبار و جایگاه اجتماعی، هم وزن ثروتش داشته باشد و به همین جهت به سراغ کشتی می رود تا بتواند از طریق تامین مالی ورزشکاران نام خود را بر سر زبانها بیندازد.

دوپونت برای تسریع وضعیتش نیاز به یک برگ برنده داشت یعنی کسی که جایگاه مناسبی در اجتماع بدست اورده باشد تا بتواند در کنار او رشد و اهمیت پیدا کند و این افراد برادران شولتز بودند. فیلم به خوبی دنیای ویران دوپونت و پوچی آن را به تصویر کشیده است. بنت میلر به خوبی با نماهای تماشایی و لانگ شات های فوق العاده از محل زندگی دوپونت ، ثروت هنگفت او را به رخ مخاطب کشیده اما در عوض در کلوزآپ ها صورتی پژمرده و آکنده از کمبود را در دوپونت به تصویر کشیده که تقابل چنین پارادوکس هایی در « شکارچی روباه » لحظات جالب و قابل تاملی را رقم زده است.

 

نقد و بررسی فیلم شکارچی روباه

 

فیلم در ادامه دو شخصیت جدید به نام مارک شولتز ( چنینگ تاتم ) و دیو شولتز ( مارک رافالو ) را به مخاطب معرفی می کند. دو شخصیتی که دوپونت قصد داشت از شهرت آنها برای اعتبار بخشیدن به زندگی پوچ خودش استفاده کند. اما دوپونت می دانست که نمی تواند از پسِ دیو که برادر بزرگتر محسوب می شده برآید. دیو ورزشکاری موفق و بسیار باهوش بود که همواره حرفه ای ورزش می کرده و فردی نبوده که در مقابل تصمیم ها و سیاست های عجیب دوپونت سرخم کند. از این رو دوپونت به سراغ برادر کوچکتر که از لحاظ جایگاه ورزشی و اجتماعی در رتبه پائین تری نسبت به دیو بود، رفت تا بتواند به اصطلاح او را همه کاره تیم کند و خودش هم با قرار گرفتن در کنار او سهمی در موفقیت ها داشته باشد. بنت میلر روابط مثلتی فیلم را به بهترین شکل ممکن به جلو هدایت کرده و پرداخت شخصیت ها یکی از ویژگی های مثبت « شکارچی روباه » تلقی می شود که در اینجا بصورت استاندارد رعایت شده و مخاطب کمبودی در شناخت و درک دنیای شخصیت ها پیدا نمی کند.

 

نقد و بررسی فیلم شکارچی روباه

 

البته شخصیت اصلی داستان یعنی جان دوپونت شخصیتی غیرقابل نفوذ متصور شده که اطلاع پیدا کردن از آنچه که در ذهن او می گذرد امری تقریباً غیرممکن است. دوپونت با نگاه های مستقیم و بی حرکتش مجموعه ای از رفتارهای ناخوشایند است که سعی در معتبر جلوه دادن خود دارد، آن هم در شرایطی که علناً به جز رفتارهای پارانوییدی که منجر به ایجاد تنش شده، دستاورد دیگری برای تیم نداشته است.

« شکارچی روباه » علاوه بر توفیق در شخصیت پردازی کاراکترهای داستان و سه مثلث اصلی آن، به خوبی کنایه های خود را به سیستم جاری ایالات متحده در اداره ورزش نیز وارد کرده است. بنت میلر ، کارگردان خوش فکر فیلم که ثابت کرده علاقه ای به پرکار بودن ندارد و ترجیح می دهد با آرامش به ساخت فیلم های بعدی اش فکر کند، در ساخته قبلی اش به نام « مانیبال » نیز انتقاداتی را به سیستم باشگاه داری وارد کرده بود ( آن فیلم هم براساس داستانی واقعی ساخته شده بود ) و حال در « شکارچی روباه » این انتقادات بسیار تیزتر و بُرنده تر به تصویر کشیده شده اند.

میلر در « شکارچی روباه » بطور واضح نسبت به دیدگاه عامیانه آمریکایی ها به موقعیت های مختلف اجتماعی انتقاد کرده و نتیجه این دیدگاه را ناراحتی و در نهایت سردرگمی معرفی کرده است. در « شکارچی روباه » جان دوپونت ثروت بسیاری دارد اما باز هم احساس کمبود می کند و این کمبود ناشی از همان دیدگاه آمریکایی است که همواره افرادی را شایسته تحسین می داند که در سطح ملی قهرمان شده باشند. در آن طرف مارک شولتز قهرمانی است که وضعیت مالی خوبی ندارد و او هم در پی دستیابی به جایگاهی است که معتقد است متعلق به اوست و باید برای بدست آوردنش تلاش کرد. « شکارچی روباه » در واقع روایتگر داستان زندگی این بازنده های اجتماع آمریکاست که بنت میلر آنا را در یک قاب مشترک به مخاطب عرضه کرده و تکاپوی آنان برای تبدیل به قهرمان شدن، بهترین لحظات فیلم است.

 

نقد و بررسی فیلم شکارچی روباه

 

استیو کارل در متفاوت ترین نقش دوران بازیگری اش در نقش جان دوپونت عالی و یکدست ظاهر شده است. انتخاب استیو کارل برای ایفای نقش یک فرد متزلزل مبتلا به پارانویید، ریسک پر خطری بود که بنت میلر انجام داد اما نتیجه کار برعکس انتظارات عمومی عالی بوده است. استیو کارل با گریم بسیار سنگینی که بر روی صورتش دارد و یک بینی بلند که اغراق شده به نظر می رسد، به خوبی چند قطبی بودن رفتار دوپونت را اجرا کرده و قطعا می تواند برای ایفای این نقش پیچیده یکی از نامزدهای اسکار امسال باشد. چنینگ تاتم در نقش مارک شولتز پیشرفت های قابل ملاحظه ای در بازیگری داشته است. تاتم در نقش مارک بیش از آنکه دیالوگ هایش به چشم بیاید، با حرکت های چشم خود منظورش را به مخاطب انتقال می دهد و متفاوت از آنچه است که تابحال از او سراغ داشته ایم. تاتم اگر خوش شانس باشد حتی می تواند برای ایفای نقش مارک شولتز نامزد اسکار در بخش بازیگران مکمل باشد. مارک رافالو که سومین ضلع مثلث شخصیت های داستان را تشکیل می دهد نیز در نقس برادر باهوش و پخته تر ، بازی راحت و بی دردسری را تجربه کرده و برخلاف انتخاب استیو کارل در نقش اصلی، انتخاب کاملاً هوشمندانه ای بوده است.

« شکارچی روباه » درامی تکان دهنده است که در قالب یک داستان واقعی، دو هدف را پیش روی خود داشته است. اول آنکه از زندگی جان دوپونت تصویری به جامعه ارائه دهد و دوم اینکه در قالب روایت این داستان به ضعف های فرهنگی ایالات متحده که هر از چندگاهی منجر به بروز فاجعه می شود بپردازد. انتخاب داستان زندگی جان دوپونت و پایان وحشتناک دوران وی، یکی از تماشایی ترین فیلمهای سال را رقم زده که از لحاظ تکنیکی نیز در اوج است.

 



موضوعات داغ


شارژ سریع موبایل