برای اجرای این بازی ، چند بچه ( معمولاً خرد سال ) دور هم می نشینند و دست هایشان را جلو آورده باز می کنند و با کف دست روی زمین می گذارند، یکی از آنها استاد بازی است که بیشتر مواقع بزرگسالی است که وظیفه مشغول کردن کودکان را بر عهده دارد.
استاد، شروع به خواندن متل یا شعر زیر می کند و در ادای هر کلمه ، با دو انگشت دست راست خود یکی از انگشتان دست بازیکن ها را کنار می گذارد و پیش می رود تا به ادای آخرین کلمه متل یعنی " تول " که نیمی از کلمه قورتول به معنای تمام شده است ، می رسد . آخرین انگشت دست بازیکنی که در ادای این کلمه با دو انگشت خود گرفته است کنار می گذارد ( به داخل دست تا می شود )، باز از اول شروع می کند تا زمانی که همه انگشتان دست های بازیکنان از بازی کنار گذاشته شود، آخرین نفری که انگشت یا انگشتان دست او بجا مانده و از بازی کنار گذاشته نشده بازنده به حساب می آید ، بازنده توسط بقیه بچه ها هو می شود.
شعرش چنین است
اینه ، اینه
اوجی دومه
شام آغاجی
شاطیر گئچی
قوز آغاچی
قوتور گئچی
هاپان ، هوپان
یاریل ییرتیل
سو ایچ
قور
تول