معصومه حسینی کیا سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۰

استقلال بخش بین الملل از جشنواره فیلم فجر هزینه های قابل توجهی را روی دست اقتصاد سینما گذاشت. این در حالی است که در کلیت این امر یک ابهام نیاز به بررسی دارد؛ این بخش از جشنواره چه منفعتی برای بازار سینمای ایران دارد که حاضر شد در 10 روز برگزاری جشنواره این هزینه ها را متحمل شود. بازاری که سال هاست جای خالی اکران فیلم های خارجی در آن یک فقدان اقتصادی - فرهنگی را پدید آورده است.

«نمایش فیلم»، «گیشه» و «مخاطب» هر کدام مقولاتی است که در سینمای ایران در هر برهه از شکلی به شکل دیگر درآمده؛ روزگاری شرایط ایجاب می کرد که مخالفانی تمام قد مقابل اکران فیلم های خارجی بایستند و به بهانه رونق گیشه فیلم های داخلی، مخاطبان علاقمند به سینمای جهان را از دیدن آثار خارجی محروم کنند.

 

مردم ایران، تشنه اکران فیلم های خارجی


حالا اما روزگار بحران زده اقتصاد سینمای ایران شرایطی را فراهم کرده که این بار برای رونق گیشه های خالی سالن های سینما، موافقانی تمام قد به دفاع از کران فیلم های خارجی بپردازند که از میل و رغبت مخاطبان علاقمند به سینمای جهان برای به گردش درآوردن چرخ اقتصاد سینما استفاده کنند.

فراز و نشیب اکران فیلم های خارجی در چند دهه و تاثیر آن بر اقتصاد سینما موضوعی بود که «تجارت فردا» در گفتگو با سه کارشناس و تهیه کننده سینما آن را بررسی کرده است.


«سینما» ابزاری برای جهانی شدن

جهانی شدن، راهبردی است که عصر جدید را به صورت فزاینده ای به سمت تحول پیش می برد. راهبردی که جهان را با استفاده از انقلاب اطلاعاتی در پرتو فناوری های نوین ارتباطی از دهه 1970، متحول ساخت.

اقتصاد اولین حوزه ای بود که به سمت جهانی شدن رفت و سپس حوزه های دیگر همچون فرهنگ و سیاست درگیر آن شدند. این پدیده تا جایی پیش رفت که امروزه در سمینارها، همایش ها، کتاب ها و مقالات معتبر به گونه ای جدی از جهانی شدن اقتصاد، جهانی شدن فرهنگ و جهانی شدن سیاست سخن گفته می شود.

حالا اما در میان انواع دیپلماسی نوین که جهانیان را با خود درگیر کرده، اعم از دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانه ای و دیپلماسی آموزش، واضح است که به «دیپلماسی فرهنگی» با دغدغه بیشتری پرداخته می شود. این دغدغه را از ابزارهای گوناگونی که در این سال ها پدید آمده می توان به خوبی درک کرد.

 

مردم ایران، تشنه اکران فیلم های خارجی


در جهان امروز، وسایل ارتباط جمعی - روزنامه، رادیو، تلویزیون و سینما - با انتقال اطلاعات و مبادله افکار عمومی، در راه دیپلماسی فرهنگی نقش بزرگی را برعهده گرفته اند.

در این میان ایران نیز از قطار توجه به «دیپلماسی فرهنگی» جا نماند و با آن همراه شد و در این بخش تلاش هایی برای دستیابی به ارتباط با جهان صورت گرفته است.

سینما اما در میان دیگر ابزارهای دیپلماسی فرهنگی مهم تر تلقی می شود؛ ابزاری که به عنوان یک وسیله آگاهی دهنده و سرگرم کننده دارای گستره جهانی بیشتری نسبت به بقیه ابزارهای فرهنگی است. برگزاری چندین فستیوال و جشنواره در اقصی نقاط جهان و تلاشی که کشورها برای صدور فیلم های خود به جهان دارند و همینطور تاثیری که این آثار می تواند بر افکار عمومی داشته باشد، نشان از اهمیت این ابزار فرهنگی است.
با ساخت اولین سالن سینمای عمومی در سال 1904 و با ورود سینما به زندگی اجتماعی مردم، فیلم های خارجی نیز در سینماهای تهران و شهرستان ها به نمایش درآمد، حتی به ابتکار برخی از سینماداران داستان فیلم ها در ورقه هایی چاپ شده و در اختیار تماشاگران قرار می گرفت.


باید فیلم خارجی بیاید

در دهه 30 نخستین فیلم خارجی با نام «دختر فراری» به دست اسماعیل کوشان دوبله شد و به اکران عمومی درآمد. روندی که سال ها ادامه پیدا کرد و تماشاگران زیادی را برای دیدن فیلم های روز جهان با دوبله فارسی به سینماها کشاند؛ آنچنان که شاید همچنان پدران و مادران ما در مرور خاطرات شان پس از گذشت سال ها از دیدن «تعطیلات در رم»، «دزد بغداد» و «هفت دلاور» در سالن سینما به خوشی یاد می کنند.

آن دوران چرخه اقتصادی سینما به شکلی بود که تهیه کننده فیلم به رغم اینکه صاحب سالن سینما بود، فیلم های خارجی را نیز وارد می کرد. اکران این فیلم ها اگر با استقبال مواجه می شد ممکن بود سینمادار شش ماه آن فیلم را روی پرده نگه دارد. این نوع استقبال مخاطبان از فیلم های خارجی سرمایه اقتصادی خوبی را برای سینماداران پدید آورد.

 

مردم ایران، تشنه اکران فیلم های خارجی


در دهه 50، اکران فیلم خارجی چنان بی ضابطه دنبال شد که سینمای فارسی را ضعیف کرد. در سال های میانی دهه 50 دیگر برای تهیه کننده ها تولید فیلم ایرانی مقرون به صرفه نبود. از سویی این فیلم ها مشتری شان را از دست داده بودند و از سوی دیگر، با پول تهیه یک فیلم ایرانی می شد چندین فیلم خارجی وارد و دوبله کرد و به سهولت به اکران در آورد.

فیلم های نازل خارجی گیشه سینماها را تا حدی فتح کرده بودند که کار به جایی رسید که یک سال پیش از انقلاب اسلامی، سینمای فارسی رسما اعلام ورشکستگی کرد.

با ظهور انقلاب اسلامی در سال 57 جامعه فرهنگی کشور به سرعت در حال پوست انداختن بود و هیچ مسیر و قاعده روشنی پیش روی مدیران در خصوص اکران فیلم های خارجی وجود نداشت. از سوی دیگر بازار مکاره ای در میان واردکنندگان فیلم خارجی شکل کرفته بود که از پخش و نمایش فیلم های سیاسی در محاق مانده در رژیم گذشته مثل «شب روی شیلی»، «نبرد الجزایر» و «حکومت نظامی» گرفته تا دوبله و نمایش فیلم «الرساله» (محمد رسول الله (ص)) و حتی «دختر گلفروش» محصول کره شمالی بدون هیچ آینده نگری مشغول بودند؛ فیلم هایی که اتفاقا با استقبال بی نظیری مواجه می شد و مردم را بارها به سینما می کشاند.

در فضایی که هنوز صنعت ویدئو در کشور رایج نشده بود، تنها تماشای این آثار در سینمای ایران، خط رابط مردم با سینمای جهان بود. رابطه ای که گذشته از مبادلات فرهنگی، بار مالی قابل توجهی را وارد چرخه اقتصادی سینما می کرد و همچنان دست تهیه کنندگان را از تولید فیلم، کوتاه نگه می داشت.


باید فیلم خارجی برود

شاید بتوان دیدن صف های طولانی مردم مقابل چند سینمای تهران برای دیدن فیلم «شعله» اثر سینمای هند را زنگ هشداری برای مدیران سینمایی آن دوران دانست که ناگهان به صرافت ایجاد تحول در ساختار سینمای بعد از انقلاب افتادند. روند توقیف و جرح و تعدیل فیلم های خارجی بر پرده سینماها از همان دوران آغاز شد.

اوایل دهه 60 بنیاد سینمایی فارابی تاسیس شد. این یعنی بخش خصوصی دیگر اجازه ورود و اکران فیلم خارجی را از کف داد و دولت برای کنترل بازار و حمایت از تولید داخلی به صورتی کنترل شده اقدام به ورود فیلم هایی کرد که اغلب محصول اروپای شرقی بودند.

 

مردم ایران، تشنه اکران فیلم های خارجی


نمایش آثار آندره تارکوفسکی و سرگئی پاراجانف در دهه 60، تهدیدی برای تولید ایران محسوب نمی شد تا اینکه پس از خاتمه جنگ و تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی، فیلم اسکاری «با گرگ ها می رصد» روی پرده آمد؛ فیلمی که این شب ها، مخاطبان شبکه نونوار اچ دی سیما هم آن را در چند نوبت مشاهده کردند. نمایش این فیلم، موضع گیری برخی از اهالی سینما را در پی داشت که از احتمال تکرار تاریخ صدمه به تولید داخل ابراز نگرانی می کردند.

اکران فیلم خارجی در اواخر دهه 60 چنان خنثی دنبال شد که کسی اصلا متوجه آمدن و رفتن این فیلم ها نمی شد. در این میان کارگردانان هم در حاشیه ای امن از ممانعت های صورت گرفته با اکران فیلم های خارجی در آرامش کامل شروع به ساخت فیلم کردند و بازار تولید و حمایت تهیه کنندگان خصوصی از فیلمنامه ها رونق گرفت.

اواسط دهه 70 با رشد تهیه کنندگان خصوصی، تولید فیلم در ایران افزایش پیدا کرد و آمارها نشان از بالا رفتن افراد سینمابرو در کشور داشت. آثار داخلی پرده سینماها را به صورت انحصاری در اختیار گرفته بود و موضوع اکران فیلم های خارجی به دست فراموشی سپرده شد تا دیگر کسی نگران آسیب فروش فیل های خارجی در اکران نباشد؛ غافل از اینکه نمی توان مخاطب علاقمند به سینمای جهان را از پیگیری فیلم های روز محروم کرد. این مخاطب به جای رفتن به سینما فیلم های خارجی را در نمایش خانگی اگرچه به سختی اما همچنان پیگیرانه دنبال می کرد.

اوایل دهه 80 سینمای سرمست از گیشه های پرفروش همچنان می تاخت و این بار به لطف بودجه های دولتی سعی شد با تولید فیلم در ژانرهای مختلف مخاطبان را راضی نگه دارد. در حالی که مخاطبان فیلم های خارجی همچنان سایه به سایه آثار فیلمسازان ایرانی پیش می آمدند و این آثار را مورد مقایسه قرار می دادند.

 

مردم ایران، تشنه اکران فیلم های خارجی


اواخر دهه 80 ورق اقبال مردم از سینماها برگشت و مخاطبان سینما به مرور کمتر شدند. از سویی وضعیت معیشتی مردم مجال سینما رفتن را نمی داد، از سویی هم با رواج ابزارهای ارتباطی مثل اینترنت دسترسی به آثار خارجی حالا دیگر آسان تر شده بود.

همین روند در دسترس بودن فیلم های روز جهان موجب شد مخاطبان از سوژه های داخلی با انتقاد یاد کنند، به طوری که توقع از سینمای حرفه ای در میان مردم انتظار انتخاب سوژه های متنوع تری را ایجاب می کرد.

آغاز دهه 90 بود که دست اندرکاران سینما سایه مخاطب علاقمند به سینمای جهان را پشت سر خود احساس کردند. این در حالی بود که دست فیلمسازان ایران برای رقابت با سینمای جهان هم از لحاظ توان تکنیکی و هم محدودیت هایی که در ذات فرهنگی سینمای ایران وجود داشت، بسته بود.


و دوباره باید «فیلم خارجی» بیاید

سرانجام جدال نابرابر پرده های سینمای ایران با اکران فیلم های خارجی حاصلش این شد که مخاطبان سینما کمرنگ و کمرنگ تر شدند و اقتصاد سینما باری دیگر به سمت ورشکستگی رفت تا جایی که به گفته بسیاری از کارشناسان سینما شاید بهترین راهکار این باشد که دولت به نقش صرفا نظارتی بسنده کند و اکران فیلم خارجی را به دست بخش خصوصی بسپرد؛ راهی میانه و متعادل که هم علاقمندان پرشمار سینمای جهان را راضی کند و هم به صنعت سینمای ایران لطمه ای وارد نشود.

محیط گلخانه ای، در سایر حوزه های کشور نیز مشابهت هایی دارد. از خودروسازی گرفته تا برخی صنایع خانگی و تجهیزات صنعتی. رهاورد این انحصار اما هیچ گاه به رونق منجر نشده است.

حالا مخاطب آشنا شده با آثار جهانی، علاقه ای به سوژه های تکراری سینما و تکنیک های به کار گرفته شده ندارد و برخی اهالی سینما امیدوارند با اکران فیلم های خارجی روز و وسوسه دیدن آن بر پرده بزرگ، پای این مخاطب به سینما باز شود و ایجاد این عادت، برخی فیلم های ایرانی را نیز در دایره انتخاب تماشاگر سختگیر امروز قرار دهد.

 

مردم ایران، تشنه اکران فیلم های خارجی


فیلم خارجی به گیشه رونق می دهد

علی سرتیپی تهیه کننده سینما معتقد است اگر سالن های جدید ساخته شود و تعداد سالن های سینما بالا برود، می توان فیلم های خارجی را هم به نمایش گذاشت.

سرتیپی در گفتگویی درباره صدمه اکران فیلم های خارجی گفت: «سالن های سینما در حال حاضر جوابگوی فیلم های خودمان هم نیست. این روند منطقی نیست که به دلیل نگرانی از صدمه به فروش فیلم های ایرانی با اکران فیلم های خارجی مخالفت شود. باید سالن های سینما این ظرفیت را پدید آورند که فیلم خارجی به گیشه سینما رونق می دهد.»

این تهیه کننده سینما اهمیت اکران فیلم های جهان را اینگونه بیان کرد: «بی تردید سینمای جهان علاقمندان زیادی در ایران دارد. این علاقمندان نیاز دارند فیلم های روز جهان را در قاب سینما ببینند؛ نه اینکه فقط از طریق سی دی های منتشر شده آنهار ا تماشا کنند. اکران فیلم های خارجی می تواند موجب استقبال مردم از سینماها شود و اندکی به چرخه اقتصادی سینمای ایران کمک کند و به گیشه ها رونق بیاورد. این حق مردم است که فیلم هایی را که در جشنواره های جهانی جوایز معتبر می گیرند با کیفیت خوب ببینند. تنها مشکلی که باعث ممانعت با این موضوع می شود کمبود سالن های سینماست. همین تعداد سالن هایی که در کشور داریم هم روز به روز کمتر می شود.»

 

مردم ایران، تشنه اکران فیلم های خارجی


تهیه کننده فیلم شهر موش ها 2 در ادامه به یک راه حل برای حل این مشکل اشاره کرد و گفت: «بهتر است آرام آرام با چند سانس در روز این اکران ها را آغاز کرد که بتوان مردم را به سینما کشاند. رونق گیشه های سینما امر اجتناب ناپذیری است که باید به آن توجه جدی کرد. این روش می تواند رونق را به گیشه ها برگرداند. مخاطب از سالن های سینما انتظار اکران فیلم های خارجی را هم دارد. نمی توان این را از مخاطب دریغ کرد. از طرف دیگر اکران فیلم های خارجی برای سینماداران سرمایه تولید می کند. همین تولید سرمایه می تواند به ساخت سالن های بیشتر کمک کند. ما امیدواریم شرایط سینما و مدیریت آن به سمتی پیش برود که بتوان هم مخاطب را از سینما راضی نگه داشت هم اقتصاد آن را بهبود بخشید.»


با اکران فیلم های خارجی افسارگسیخته مقابله شد

منوچهر محمدی تهیه کننده سینما نیز اعتقاد دارد با اکران فیلم های خارجی به شکل افسارگسیخته ای مقابله شده است. وی در گفتگو با تجارت فردا درباره دلایل ممانعت از اکران فیلم های خارجی در سینماهای ایران گفت: «از سال 62 به بعد به شکل جدی با اکران فیلم های خارجی مقابله شد. البته همین مقابله موجب شد سینمای ایران حرکت رو به جلو را آغاز کند و تولیدات رونق چشمگیری داشته باشد اما باید در نظر داشت به شکل افسارگسیخته و بدون تعادلی جلوی اکران فیلم خارجی گرفته شد. سینما در انحصار دولت قرار گرفت.»

این تهیه کننده پیامد این مقابله را اینطور توضیح داد: «وقتی اکران در انحصار سینمای داخلی قرار گرفت، سینمای ایران در میدانی که میدان نابرابری هم بود، رشد کرد و بالنده شد اما از جایی به بعد، مخاطب این انحصارطلبی را پس زد و از سالن های سینما انتظار اکران فیلم های جهان را پیدا کرد.»

 

مردم ایران، تشنه اکران فیلم های خارجی


تهیه کننده فیلم «فرشته ها با هم می آیند» درباره حمایت از فیلم های خارجی بیان کرد: «ما از اکران فیلم های روز دنیا استقبال می کنیم به شرط آنکه این نوع اکران با تدبیر و برنامه ریزی باشد، به طوری که به تولیدات داخلی صدمه وارد نشود. اگر تعداد محدود سالن های سینما در اختیار فیلم های روز دنیا قرار گیرد بی تردید به ضرر سینما خواهد بود.»

محمدی در مورد وضعیت اقتصاد سینمای ایران چنین گفت: «سینمای ایران در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. در این شرایط نمایش فیلم های خارجی بلامانع است. همین میزان محدود سالن های سینما به چرخه اقتصادی سینما آسیب می زند. برای افزایش سالن های سینما به سرمایه های کلانی نیاز است.»


اکران فیلم خارجی جنبه آموزشی دارد

سید جمال ساداتیان تهیه کننده سینما، اکران فیلم خارجی را ایده ای خوب می داند که به دلیل کمبود سالن سینما در ایران با مشکلاتی روبرو می شود. این تهیه کننده در مورد اکران فیلم های خارجی گفت: «اینکه فیلم خارجی در سینماهای ایران روی پرده برود کار درستی است، کیفیت بالای فیلم های خارجی به لحاظ تکنیکی می تواند حتی جنبه آموزشی نیز داشته باشد.»

ساداتیان با در نظر گرفتن مخاطبان گفت: «به دلیل وجود ویژگی های تکنیکی و نکاتی از این دست، مخاطبان نیز قطعا علاقه زیادی به تماشای این آثار در سالن سینما دارند اما واقعیت این است که محدودیت فضای نمایشی موجود در کشور اجازه نمی دهد تا بتوان از اکران فیلم خارجی به درستی بهره برد و آن را در کنار آثار ایرانی روی پرده نمایش اکران کرد.»

 

مردم ایران، تشنه اکران فیلم های خارجی


این تهیه کننده با اشاره به سود حاصل از استقبال مخاطبان گفت: «مخاطب دسترسی راحتی به فیلم های خارجی دارد. این دسترسی موجب نزدیک شدن ذهنیت مخاطب به فیلم های خارجی می شود و سینمای ایران هم می تواند سود خود را از این عرصه ببرد اما در این میان نگرانی از وضعیت نمایش فیلم های ایرانی به وجود می آید.»

تهیه کننده «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» به منظور برقراری تعادل در اکران برنامه ریزی را لازم دید: «به هر حال در مورد اکران فیلم خارجی نباید این مسئله را نادیده گرفت که نمایش این گروه از آثار می تواند ظرفیت های اکران آثار ایرانی را به خود اختصاص دهد و فرصت موجود را از سینمای ایران بگیرد. اگر برنامه ریزی درستی صورت بگیرد می توانیم این دو نوع آثار را در کنار هم روی پرده سینماها داشته باشیم اما نگرانی از کم شدن فرصت اکران فیلم های ایرانی همچنان ادامه خواهد داشت.»



شارژ سریع موبایل